مرگ مرموز مرد همسایه بعد از دعوا
گروه حوادث/ پیرمرد همسایه 10 روز پس از دعوا با همسایهاش در بیمارستان فوت کرد و تحقیقات در رابطه با مرگ او به دستور بازپرس جنایی آغاز شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت 12 بامداد 24 شهریور مأموران کلانتری 161 ابوذر در تماس با بازپرس ساسان غلامی از مرگ مردی 70 ساله به نام اکبر در بیمارستان خبر دادند.
بهدنبال اعلام این خبر تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز شد و بررسیها نشان میداد اکبر 12 روز قبل به خاطر مصدومیت و آسیب از ناحیه سر و لگن به بیمارستان منتقل شده و باوجود تلاش کادر درمان فوت کرده است.
در تحقیقات از همسایهها و شاهدان، مشخص شد که پیرمرد شب حادثه با یکی از همسایههایش به نام پدرام دعوا کرده و به گفته شاهدان پدرام وی را کتک زده بود. بدین ترتیب دستور بازداشت وی از سوی بازپرس جنایی صادر شد.
اما پدرام در تحقیقات ادعای دیگری را مطرح کرد و گفت: شب حادثه من با موتورم قصد ورود به خانه را داشتم که بهخاطر برخی مشکلات کوچه و محله زیر لب با خودم گلایه میکردم در همین موقع اکبر، مرد همسایه این حرفها را شنید و به من اعتراض کرد. کمکم بحثمان ادامه پیدا کرد و من همانطور که با موتور و وسایلی که خریده بودم وارد راهرو خانه میشدم با او هم صحبت میکردم. اما ناگهان پیرمرد تعادلش را از دست داد و با اگزوز موتورم برخورد کرد و به زمین افتاد. این حادثه باعث شد که حال او بد شود و بلافاصله او را به بیمارستان منتقل کردیم.
باتوجه به اظهارات متناقض متهم جوان، بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی دستور ادامه تحقیقات را صادر کرد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت 12 بامداد 24 شهریور مأموران کلانتری 161 ابوذر در تماس با بازپرس ساسان غلامی از مرگ مردی 70 ساله به نام اکبر در بیمارستان خبر دادند.
بهدنبال اعلام این خبر تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز شد و بررسیها نشان میداد اکبر 12 روز قبل به خاطر مصدومیت و آسیب از ناحیه سر و لگن به بیمارستان منتقل شده و باوجود تلاش کادر درمان فوت کرده است.
در تحقیقات از همسایهها و شاهدان، مشخص شد که پیرمرد شب حادثه با یکی از همسایههایش به نام پدرام دعوا کرده و به گفته شاهدان پدرام وی را کتک زده بود. بدین ترتیب دستور بازداشت وی از سوی بازپرس جنایی صادر شد.
اما پدرام در تحقیقات ادعای دیگری را مطرح کرد و گفت: شب حادثه من با موتورم قصد ورود به خانه را داشتم که بهخاطر برخی مشکلات کوچه و محله زیر لب با خودم گلایه میکردم در همین موقع اکبر، مرد همسایه این حرفها را شنید و به من اعتراض کرد. کمکم بحثمان ادامه پیدا کرد و من همانطور که با موتور و وسایلی که خریده بودم وارد راهرو خانه میشدم با او هم صحبت میکردم. اما ناگهان پیرمرد تعادلش را از دست داد و با اگزوز موتورم برخورد کرد و به زمین افتاد. این حادثه باعث شد که حال او بد شود و بلافاصله او را به بیمارستان منتقل کردیم.
باتوجه به اظهارات متناقض متهم جوان، بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی دستور ادامه تحقیقات را صادر کرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه