حمایت از تئاتر الزامی است


رضا آشفته
منتقد
تئاتر هنری مردمی و در عین حال فرهیخته و در واقع فرهنگ ساز است و هر مملکتی که برای ساختن و بقای فرهنگش هزینه کند همواره سرپا و سربلند می‌ماند.
اگر دلمان لک زده برای یک تئاتر ناب و استقرار تئاتری که سراپا متفکر، فرهیخته و انسان ساز باشد، باید که بر آن آگاهانه‌تر و عامدانه‌تر تأکید ورزیم و باید هنرمندان مستقل و فرهیخته را که هیچ نوع دیدگاه سودجویانه به آن ندارند، تحت حمایت قرار دهیم. حمایت همه‌جانبه که مکانی برای تمرین پیوسته و پابرجایی گروهشان داشته باشند و تعیین یک مقرری که ارتزاق روزانه شان بی‌چون و چرا فراهم باشد و در نهایت برنامه درست برای انتخاب و نوشتن متون درخور تأمل و فرهنگ ساز در این گروه‌ها ممکن شود و در نهایت داشتن تالارهای نمایشی مناسب و پیوستگی ارتباط با مخاطبان و تبلیغاتی که مردم را به سوی همین تئاتر ناب و فرهنگ ساز بکشاند. پیامد این حضور داشتن و ساختن آدم‌های باانگیزه بالای حیات است که در زندگی و کار و تحصیل مدام با نیروی خلاقیت به‌دنبال نوجویی و ایجاد سازوکاری بهینه هستند و اینان برای ایجاد یک وضعیت بهتر همگانی برخواهد آمد و همگرایی ملی و انسانی نیز برای ستیز با بیگانه و نیروهای شر تواناتر خواهد شد و در نهایت بستر مردمی نیرومند و واکسینه شده نسبت به بلایای بیگانگان ممکن‌تر خواهد شد و همه اینها انگار که لاادری اتفاق می‌افتد چون ذات هنر و بویژه هنر تئاتر همین بی‌واسطه‌ بودن‌ها، تأثیرات و القائات غیرمستقیم است و این همان نگره پویا و خلاقی است که هر نظم نوینی باید که برای ارائه فضاهای سازگار و همگانی شدن یک آنتروپی کارآمد از آن
بهره‌مند شود.
بنابراین حمایت از تئاتر در کشور ما بیشتر از هر جایی می‌تواند الزامی باشد چون تئاتر یک وسیله است برای پردازش غیرمستقیم یک فرهنگ پویا و کارآمد که مردمان را نسبت به هم حساس‌تر و نسبت به یک روال رو به پیش متعالی‌تر نگه می‌دارد. تئاتر نیازمند توجه و حمایت است که پای سودجویان و افراد ضدفرهنگ از آن کوتاه شود که اینان آفت و آسیب‌اند که هر جایی باشند جز فساد و تبهکاری ارمغانی در پی نخواهند داشت و اگر در صحنه ابتذال و انحطاط پیوسته جاری و ساری باشد، پیامدش برهم ریختگی جامعه و گسترش ابتذال در همه زیر و بم زندگی خواهد بود. در نبودن و بستن تئاتر نیز انگار چیزی را از دست داده‌ایم و نداشتن و فقدان تئاتر نیز ما را به نوعی با دردسرهای دوچندان همراه می‌کند پس همان بهتر که سیاست‌ها و تدبیرات آگاهانه تری در پس و پیش تئاتر قرار دهیم و رکن اصلی اش همانا بودن یک تئاتر حمایتی است که در آن افراد متخصص و فرهیخته را که از بار معنایی و مسئولانه تری نیزنسبت به جامعه برخوردارند، گردهم آیند و حتماً اینان دلسوزانه‌تر و هوشمندانه‌تر در تئاتر به‌دنبال ارائه فضایی به یقین فرهنگی برخواهند آمد.
تئاتر هنر مردمی و برای مردم است اما کسانی در مقام نویسنده، کارگردان، بازیگر و طراحان باید در صحنه حضور پررنگی داشته باشند که از جنس خود تئاتر و برآمده از اصالت‌های فرهنگی باشند و بدانند که تئاتر آیینه تمام نمای طبیعت است و در واقع انسان را به شکل طبیعی اش در مقابل انسان قرار می‌دهد و این همان فرایند و تزکیه‌ای است که در تئاتر باید ممکن شود. حالا در نبودن این حمایت‌ها و ایجاد یک فضای نسبتاً خصوصی که هر کسی برای بقای کارش دست به هر سیرک و تماشایی می‌زند، این در واقع عین ابتذال است و پیامدش فراگیر شدن ابتذال در کل ارکان جامعه است.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7728/16/587312/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها