خاطرات یک دیپلمات
روایت گمشده
فاروق الشرع / وزیر خارجه سابق سوریه
مترجم: حسین جابری انصاری
پرواز به سوی مادرید
خلبان هواپیمایی که در اختیار هیأت سوری قرار گرفت به ما گفت هوا در مادرید در این زمان از هوای لاذقیه، سردتر است. اما چارهای جز رفتن به مادرید نداشتیم زیرا هوای مذاکرات در سر داشتیم. پرواز ما تا مادرید ۶ ساعت به درازا کشید، که میهماندار هواپیما به سراغ ما آمد و با پوزش از تأخیر پیش آمده گفت: پرواز معمولاً زمان بسیار کمتری میگرفت، اما بادهای شدیدی از روبهرو به هواپیما میرسید و از تندبادی گذر کردیم که شاید شما بهخاطر خواب عمیقی که از شدت خستگی در آن غرق بودید، زیاد احساس نکردید. هنگامی که در فرودگاه مادرید پیاده شدیم «زهیر العقاد» سفیر سوریه به همراه تعدادی از دانشجویان سوری که پرچمهای سوریه را در دست داشتند و مدیر تشریفات اسپانیا چشم انتظار ما بودند. عصرهنگام بود و پارههایی از زمین فرودگاه درخشان از بارانی بود که تمام روز باریده و از خوشاقبالی در زمان ورود ما بند آمده بود. مدیر تشریفات از سوی «فرناندو اوردونیز» وزیر خارجه اسپانیا به هیأت سوری خوشامد گفت. هنوز دیدار حدود پنج سال پیش وزیر خارجه اسپانیا را از دمشق به یاد داشتم که به من اطلاع داد اسپانیا در آستانه عضویت کامل در مجموعه اروپایی است، اما بیآنکه اسرائیل را به رسمیت بشناسد به عضویت کامل نخواهد رسید. این شرط عضویت را تا آن زمان نشنیده بودم. او گفت متن آشکاری در این زمینه وجود ندارد، اما براساس روال معمول، اتحادیه عضویت هیچ عضوی را نمیپذیرد جز در صورتی که همه کشورهای عضو سازمان ملل متحد را که اسرائیل هم یکی از آنها است به رسمیت شناخته باشد. هر دو احساس تنگنا میکردیم، من به او گفتم نظرت چیست که در بیانیه شناسایی اسرائیل اعلام کنید اسرائیلی را که براساس قطعنامه ۱۸۱ مورد پذیرش سازمان ملل متحد قرار گرفته یا اسرائیل با مرزهای پیش از تهاجم ژوئن ۱۹۶۷ را به رسمیت میشناسید. وزیر خارجه اسپانیا ایده مرا پسندید و آن را راه خروج مناسبی از این تنگنا یافت و به مادرید بازگشت، اما بروکسل در هنگام پذیرش اسپانیا به عضویت در مجموعه اروپایی در سال ۱۹۸۶، به او گوش نداد.
فصل یازدهم
افتتاح کنفرانس مادرید
روز بعد به مکان برگزاری کنفرانس در کاخ پادشاهی در مادرید رفتیم. ترتیبات امنیتی بسیار شدیدی در حال اجرا بود و هلیکوپترها پیدرپی بر فراز کاخ پرواز میکردند. زرهپوشهای اسپانیایی و نیروهای امنیتی امریکایی در همه نقاط مهم و میدانها مستقر بودند، گویی مادرید در یک وضعیت فوقالعاده نظامی است. وارد سالن کنفرانس شدیم. امریکاییها میز مذاکرات را به شکل حرف T الفبای انگلیسی چیده بودند. تزئینات کنفرانس ساده و تنها دو پرچم امریکا و شوروی را در برمیگرفت. افتتاح کنفرانس به تأخیر افتاد و باید منتظر میماندیم. در این فاصله اسرائیلیها در اجرای روش «صلح در برابر صلح» خود در تلاش بودند، بیآنکه توجیهی داشته باشند با برخی اعضای هیأتهای عرب، سلام و خوش و بش کنند.
مترجم: حسین جابری انصاری
پرواز به سوی مادرید
خلبان هواپیمایی که در اختیار هیأت سوری قرار گرفت به ما گفت هوا در مادرید در این زمان از هوای لاذقیه، سردتر است. اما چارهای جز رفتن به مادرید نداشتیم زیرا هوای مذاکرات در سر داشتیم. پرواز ما تا مادرید ۶ ساعت به درازا کشید، که میهماندار هواپیما به سراغ ما آمد و با پوزش از تأخیر پیش آمده گفت: پرواز معمولاً زمان بسیار کمتری میگرفت، اما بادهای شدیدی از روبهرو به هواپیما میرسید و از تندبادی گذر کردیم که شاید شما بهخاطر خواب عمیقی که از شدت خستگی در آن غرق بودید، زیاد احساس نکردید. هنگامی که در فرودگاه مادرید پیاده شدیم «زهیر العقاد» سفیر سوریه به همراه تعدادی از دانشجویان سوری که پرچمهای سوریه را در دست داشتند و مدیر تشریفات اسپانیا چشم انتظار ما بودند. عصرهنگام بود و پارههایی از زمین فرودگاه درخشان از بارانی بود که تمام روز باریده و از خوشاقبالی در زمان ورود ما بند آمده بود. مدیر تشریفات از سوی «فرناندو اوردونیز» وزیر خارجه اسپانیا به هیأت سوری خوشامد گفت. هنوز دیدار حدود پنج سال پیش وزیر خارجه اسپانیا را از دمشق به یاد داشتم که به من اطلاع داد اسپانیا در آستانه عضویت کامل در مجموعه اروپایی است، اما بیآنکه اسرائیل را به رسمیت بشناسد به عضویت کامل نخواهد رسید. این شرط عضویت را تا آن زمان نشنیده بودم. او گفت متن آشکاری در این زمینه وجود ندارد، اما براساس روال معمول، اتحادیه عضویت هیچ عضوی را نمیپذیرد جز در صورتی که همه کشورهای عضو سازمان ملل متحد را که اسرائیل هم یکی از آنها است به رسمیت شناخته باشد. هر دو احساس تنگنا میکردیم، من به او گفتم نظرت چیست که در بیانیه شناسایی اسرائیل اعلام کنید اسرائیلی را که براساس قطعنامه ۱۸۱ مورد پذیرش سازمان ملل متحد قرار گرفته یا اسرائیل با مرزهای پیش از تهاجم ژوئن ۱۹۶۷ را به رسمیت میشناسید. وزیر خارجه اسپانیا ایده مرا پسندید و آن را راه خروج مناسبی از این تنگنا یافت و به مادرید بازگشت، اما بروکسل در هنگام پذیرش اسپانیا به عضویت در مجموعه اروپایی در سال ۱۹۸۶، به او گوش نداد.
فصل یازدهم
افتتاح کنفرانس مادرید
روز بعد به مکان برگزاری کنفرانس در کاخ پادشاهی در مادرید رفتیم. ترتیبات امنیتی بسیار شدیدی در حال اجرا بود و هلیکوپترها پیدرپی بر فراز کاخ پرواز میکردند. زرهپوشهای اسپانیایی و نیروهای امنیتی امریکایی در همه نقاط مهم و میدانها مستقر بودند، گویی مادرید در یک وضعیت فوقالعاده نظامی است. وارد سالن کنفرانس شدیم. امریکاییها میز مذاکرات را به شکل حرف T الفبای انگلیسی چیده بودند. تزئینات کنفرانس ساده و تنها دو پرچم امریکا و شوروی را در برمیگرفت. افتتاح کنفرانس به تأخیر افتاد و باید منتظر میماندیم. در این فاصله اسرائیلیها در اجرای روش «صلح در برابر صلح» خود در تلاش بودند، بیآنکه توجیهی داشته باشند با برخی اعضای هیأتهای عرب، سلام و خوش و بش کنند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه