نگاهی به مجموعه شعر«باد بر باد» تقی جهان‌بخشی

تک‌گویی‌های راوی درون



سریا داوودی حموله
اجاق کدام تاریخ را / گرم می‌کند/ تشییع آن تابوت را؟
تقی جهان‌بخشی در مجموعه شعر« باد بر باد» حس‌های انسانی را به تصویر می‌کشد. با دغدغه‌های آرمانی به طرح موضوع‌های اجتماعی می‌پردازد. در تصویرگرایی رخداد و اتفاق‌های افتاده را به رشته تحریر در می‌آورد و در روایت‌گری درگیر دال و مدلول‌ها است. شاعر درگیر مضامین و مفاهیم  انسانی است. در این جهت به واسطه جزیی‌نگری  علت و معلول را به هم پیوند می‌دهد.
سیگارهای خیابان/  قرار نبود/ نخ‌کش کنند رؤیاهای سوخته را/ روزهای بی‌رنگ/ هم‌دست باد می‌روند/ ما نرقصیده در خود/ پی دوباره دیدنیم/ اکنون غمگین‌تر از رفتن/ ناشناس برگشتن است
شاعر به واسطه جزیی نگری ظرفیت‌های معنایی کلمات را آشکار می‌کند و خصیصه‌های انسانی را به نمایش می‌گذارد. سعی دارد با مفهوم‌گرایی جهان تازه‌ای از تفکر و اندیشه را نشان دهد. با تک‌گویی سبب برانگختن حس‌های مفهومی می‌شود. با بهره‌گرفتن از مصدرهای «دیدن، رفتن، برگشتن» بر زمان را مشخص نمی‌کند که در ارتباط با رؤیا بهترین روش را به کار برده است.
این جذابیت‌های مفهومی محدود به زمان و مکان خاصی نیست و همه برهه‌ها را در بر می‌گیرد. تناسب و تناظرهای معنایی سبب پیوستگی کلی بین سطرهاست. در این میان«سیگارـ نخ» در رفتن و برگشتن شکل می‌گیرد. همچنان که آشنایی‌زدایی‌ها در ترکیب‌های (نخ کش شدن رؤیاها، روزهای بی‌رنگ، رقصیدن در خود و...) در جهت  دلالت‌های معنایی است.
از گلو پایین نمی‌رود/ این سکوت
مضامین کلیدی صحنه‌ها را بازسازی می‌کند. در تک‌گویی‌ها روایتگر دنیای درون است، با بینش انسانی شروع به تصویرسازی کرده است. از منظر دانای کل این شعر را جلو می‌برد. در این وضعیت من فاعلی گزارشگری است که سعی دارد تعلیقی در معنا بیافریند تا تغییر در زاویه دید بوجود آورد. انسجام در محور عمودی هم بسته معناهایی است، که شاعر به پدیده‌های هستی داده است. آنچنان که با مضمون‌سازی  طبیعت را به رشته تحریر در می‌آورد. اگرچه سعی دارد مضامین نو را به بدنه شعر تزریق کند، اما ذهنیت شاعر با روایت‌هایی از ادبیات کهن شکل گرفته است.
تنها چراغ تن/ خود را/ به خورد خاک می‌دهد
شعرها از ویژگی‌های زیبایی‌شناسی برخوردارند. از بعد اندیشه، در قلمرو احساس و عاطفه هستند. در بیشتر تصویرگرایی‌ها جزیی نگری جایگزین کلی‌نگری است و رشته‌های ارتباطی بیم کلمات لذت کشف را به همراه خواهد داشت. ساختار متعارف اشعار تابع تصاویر روایی است. در این جهت، مضامین، ظاهری عینیت‌مند دارند. تصویرسازی در جهت درد، رنج، زخم، یأس، شکست و رؤیاپردازی است، به طوری که کارکردهای حسی باورمندی را افزایش می‌دهد، در این جهت ساختار روایی سرشار از تقابل‌های عینیت و ذهنیت است.
اینک/ در برگشتن از رفتن/ بگذر از سایه‌ها/ از مسیر شعله‌های چشم/ چون ریگ/ بگذر از آب و آینه
ذهن و زبان شاعر متأثر از مفاهیم عام بشری است. از مهم‌ترین جنبه‌های عینیت‌مندی و تعقل‌گرایی اشعار، رابطه انسان با جهان است. در شعر تصویرگرایانه حس‌های نوستالژیک بارز است. مضامین طبیعت، عشق، مرگ، انسان، هستی در راستای کشف و شهود است.
شعر را چه به من/ چه به تو/ ضمیر ما خارج از ضمایر مشترک است
زبانِ شعر محصول دیالکتیک فراشخصی‌ است. در این روایت‌های خطی ضمایر«من، تو، ما» تعارضی پارادوکسی ایجاد کرده است و ترکیب دو فضای عین و ذهن در راستای تصویرسازی است.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7751/9/589617/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها