شرقی و عارف مسلک
احمد خلیلیفرد نقاش و استاد دانشگاه
زندهیاد «ایران درودی» یک نقاش معمولی نبود، بیهیچ اغراقی گنجینه بود، گنجینهای گرانبها برای هنرهای تجسمی سرزمینمان که متأسفانه او را از دست دادیم. هرچند که مرگ اتفاقی گریزناپذیر و راهی است که خواه ناخواه همه ما در آن قدم میگذاریم. با این حال رفتن آدمها با یکدیگر تفاوت دارد؛ بسیاری از ما میآییم و میرویم بیآنکه هیچ اتفاقی رخ بدهد؛ اما برخی میآیند، تأثیر میگذارند، میسازند، ویران میکنند و از نو خلق میکنند. اینها چه از جهت آثاری که به یادگار میگذارند و چه از دریچه اخلاق، آمدن و رفتنی متفاوت از دیگر هنرمندان دارند.
ایران درودی هم یکی از همینها بود؛ شاید بیست سالی میشد که درگیر بیماری سرطان بود اما هرگز گلایه یا ناله نکرد. تنها یک مرتبه، در تمام این سالها شنیدم که به این بیست سال اشاره کرد، جملهاش را دقیق به خاطر ندارم اما مضمونش این میشد که بیست سال گذشته، درخشانترین دوران زندگی حرفهایاش در عرصه هنر بوده است. این چنین نگاهی به شرایط و دشواریهای زندگی از عهده یک عارف مسلک برمیآید. نگاه استاد درودی به زندگی و مرگ بههیچوجه سطحی نبود، او به معنای واقعی یک هنرمند با نگاهی برآمده از تفکرات شرقی بود. حدود هفده- هجده سال قبل، دوره دانشجویی خدمت ایشان رفتم، آن چند ساعت برای من در حکم یک سال تحصیل دانشگاهی بود. درباره زندهیاد درودی نمیتوان در این مجال اندک به نکات چندانی اشاره کرد، با این حال نگاهی به آثار به جای مانده از او گویای مسأله مهمی است؛ استاد به همان اندازه که در خلق آثارش به واقعیت توجه داشت از حقیقت هم غفلت نمیکرد. این در شرایطی است که آثار اغلب اهالی هنر تنها انعکاسی از واقعیت است و برای به تصویر کشیدن حقیقت به درکی فراتر از آنچه اغلب به آن دست پیدا میکنند نیاز است. دنیایی که در خلال آثار زندهیاد درودی پیش روی ما قرار گرفته درک ویژهای از حقیقت را شامل میشود. درباره این هنرمند نکته دیگری هم هست که نمیتوان از آن صرف نظر کرد؛ او بهرغم ابتلا به شرایط دشوار جسمانی و درگیری با بیماری نفسگیرش تا زمانی که قادر به قلم در دست گرفتن بود دست از کار نکشید. جالب اینجاست که اغلب هم کارهایی در حجم بزرگ را شروع میکرد و هراسی از میزان زحمتی که باید متقبل میشد نداشت. خود من، حالا که چند سالی است درگیر بیماری شدهام، گاهی که تصمیم به انجام کاری در قطع بزرگ میگیرم به خودم نهیب میزنم که «احمد! به خانم درودی فکر کن. سالها بیمار بود اما هرگز جسارت خود را از دست نداد.» این درس بزرگی برای همه ما اهالی هنر، و چه بسا که برای انسان امروز است؛ اینکه تحت هیچ شرایطی دست از زندگی و علاقهمندیها و حتی وظایف خود نکشیم. استاد درودی از منظر خصایل اخلاقی هم انسانی نمونه، برخوردار از تواضعی خاص و مثالزدنی بود. درگذشت این هنرمند پیشکسوت را به عموم جامعه نقاشان و اهالی هنرهای تجسمی تسلیت میگویم، امیدوارم روح ایشان در آرامشی ابدی آرام بگیرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه