خاطرات یک دیپلمات
روایت گمشده
فاروق الشرع / وزیر خارجه سابق سوریه
مترجم: حسین جابری انصاری
دلنگرانیهای کلینتون
همچون خشنودی مشترک امریکا و سوریه از برگزاری کنفرانس مادرید در دو سال پیش، اینک نگرانی مشترکی شکل گرفته بود که زمینه ساز آن تلاش عرفات برای کاهش نقش کلینتون از طریق نزدیک شدن بیشتر با اسرائیلیها و اعتماد به آنها برای پیشبرد روند صلح بود. رئیسجمهوری کلینتون دو نامه یکی در تاریخ ۴ سپتامبر ۱۹۹۳ - پیش از توافق اسلو - و دیگری بلافاصله پس از آن - در تاریخ ۲ دسامبر ۱۹۹۳ - برای رئیسجمهوری اسد ارسال کرد. کلینتون همچنین در تماس تلفنی با اسد، با اعلام تعهد خود نسبت به پیشبرد روند سوری مذاکرات، ابراز امیدواری کرد سوریه گروههای فلسطینی مخالف توافق اسلو را مهار کند. رئیسجمهوری اسد این درخواست کلینتون را نپذیرفت و آن را موضوعی درون فلسطینی دانست که بر اساس نظرات و ملاحظات خود فلسطینیها انجام میشود. زیرا باور اسد این بود که زمینههای توجیه پذیر چندگانهای از دید ساختار سیاسی داخلی فلسطین، برای شکلگیری این مخالفتها و معارضه قدرتمند در برابر ابوعمار وجود دارد.
روند مذاکرات اسرائیل با سوریه پس از توافق اسلو بهطور کامل متوقف شد. اظهارات رابین مبنی بر اینکه افکار عمومی اسرائیل نمیتواند دو توافق همزمان صلح با سوریه و فلسطینیها را در یک زمان گوارش کند، نیز به این توقف مذاکرات، عمق بیشتری داد. اظهاراتی که این احساس را در ما برانگیخت که در برابر کوشش اسرائیل برای شانه خالی کردن کامل از ادامه روند مذاکرات با سوریه قرار گرفتهایم.
رئیسجمهوری اسد در آن شرایط، اعصاب خود را به خوبی کنترل میکرد اما از آنچه اتفاق افتاده بود بشدت کینه به دل گرفته بود. مشکل روانی و سیاسی اسد - اگر این تعبیر درست باشد - با تاکتیکها و توافقهای دیگران نبود، بلکه با عهدشکنی و عدم پایبندی به تعهدات در جهان سیاست بود که نسبت به آن رواداری نداشت. این را هم بیفزایم که اسد خود در تاکتیک، زبردست و از اهمیت پناه آوردن گاه به گاه به آن غافل نبود. اما از راست کرداری بالایی برخوردار بود و تاکتیکها را در چهارچوب یک راهبرد آشکار به کار میگرفت که با چشمان تیزبین و آینده بینی که داشت به خطا نمیرفت. در دیدار
۲۲ سپتامبر ۱۹۹۳ رئیسجمهوری اسد از قاهره برای ملاقات با حسنی مبارک رئیسجمهوری مصر، او را همراهی کردم. این دیدار، آغاز دوبارهای بر دیدارهای اینچنینی پس از امضای توافق اسلو بود.
روزنامه الاخبار قاهره در آستانه دیدار ما از مصر گفتوگویی با رئیسجمهوری منتشر کرد که اسد در آن جملات مشهور خود را که در ملاقات ۵ سپتامبر به عرفات گفته بود، باز گفت و افزود توافق اسلو با زیاد کردن شکافها «صدمه بیشتری به صحنه فلسطین وارد کرد» و بر اساس آن «همه چیز در اختیار اسرائیل میماند و چندان چیزی به فلسطینیها داده نمیشود». این جملات که اسد آن را به صراحت در گفتوگو با الاخبار بیان کرده بود، برای مبارک حامی توافق اسلو، تند تلقی میشد. حکومت کلینتون در این شرایط کوشید تحرکی انجام دهد، یا لااقل چنین نشان دهد که در تلاش است بر زخمهای ایجاد شده در سوریه، مرهم بگذارد. ما نیز راه صلح را برگزیده بودیم و مخالفتی با تحرک آنها نداشتیم، اما تاریخ کشورمان به ما اجازه نمیداد، در برابر اسرائیل سر خم کنیم. آن هنگام در نشستهای مجمع عمومی سازمان ملل متحد که معمولاً در سپتامبر هر سال برگزار میشود، شرکت کردم و با تأکید بر موضع سوریه مبنی بر تلاش در مسیر «صلح شرافتمندانه برای ما و دیگران»، درباره توافق اسلو گفتم: «صدور حکم تاریخی درباره این توافقنامه، مسئولیت ملت فلسطین و رهبران آن است».
همچنین برای اطمینان خاطر همه افزودم: «هیچکس گمان ندارد که سوریه این توافق را با مشکل مواجه کند، زیرا نیازی به این کار ندارد و سرنوشت [ناموفق] توافق قابل پیشبینی است، اما در همان حال لازم است هیچکس از سوریه انتظار نداشته باشد مانع انتقاد فلسطینیها از این توافق شود». بلافاصله پس از توافق اسلو، گروههای فلسطینی دهگانه شامل جبهه خلق و جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین - از مهمترین گروههای سازمان آزادیبخش فلسطین - با این توافق مخالفت کرده، آن را محکوم کردند. ما نیز هیچ نوع محدودیتی برای فعالیت گروههای فلسطینی مخالف اسلو ایجاد نکردیم و دمشق در عمل، به یکی از مراکز اصلی محکوم ساختن و «رسوا کردن ابعاد توافق» تبدیل شد. به نظر میرسد که امریکاییها از این اظهارات من چنین برداشت کردند که ما میخواهیم با این پوشش که مانع اظهارنظر هیچکس علیه توافق اسلو نمیشویم، تهاجمی را علیه آن آغاز کنیم. امریکاییها اگر به نفعشان باشد نه تنها چشمان خود را به روی سرکوب منتقدان میبندند، بلکه در چنین وضعیتهایی به بهانه مبارزه با تروریسم، سرکوب منتقدان را تشویق هم میکنند. مبارزه با تروریسمی که اسرائیل [هم پیمان آنها]، آن را اولویت نخست سیاستهای خود میداند. هر چه بود، کریستوفر در این چارچوب و در واپسین روزهای سپتامبر ۱۹۹۳، با من تماس گرفت و اطلاع داد رابین مذاکرات را با سوریه، حدود دو ماه دیگر از سر میگیرد و این موضوع را اعلام خواهد کرد. احساس من این بود که تیم وزارت خارجه امریکا در بهترین فرض میکوشد رشوهای سیاسی به ما بدهد، یا تنها دل ما را خوش کند.
نشست با کریستوفر در واشنگتن
کریستوفر در نخستین روزهای اکتبر ۱۹۹۳ مرا برای دیداری با خود در تاریخ ۶ اکتبر به واشنگتن دعوت کرد. همچنین توافق کردیم وزیر خارجه امریکا پس از آن، در روزهای نخست نوامبر دیداری از منطقه داشته باشد. رئیسجمهوری اسد در پرتو این دعوت، مرا برای ملاقات با رئیسجمهوری مبارک در ۱۶ اکتبر ۱۹۹۳ به قاهره فرستاد. در این ملاقات گفتوگوهای خود با امریکاییها در واشنگتن را به مبارک اطلاع دادم و اینکه کریستوفر تعهد ایالات متحده را نسبت به روند صلح سوری - اسرائیلی اعلام کرده است. همچنین سرنوشت هماهنگی رو به افول میان فلسطینیها و کشورهای همجوار فلسطین نیز یکی از مهمترین موضوعات گفتوگوی سوریه و مصر بود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه