در ضرورت توجه به کیفیت آثار ادبی
کتاب به شرط فالوور
عبدالرحیم سعیدیراد
شاعر
بهنظر میرسد هنوز هم وقتی به کارنامه ادبیات معاصر، خصوصاً شعر معاصر نگاه کنیم، میبینیم که خلاقیت، جدیت، توجه و نگاه نو در دهه 60 و 70 بیش از ادامه آن تا به امروز است. کمی واکاوی در این زمینه، ما را به این میرساند که نقد و بررسی در ادبیات بهتر صورت میگرفت و صدای نقد منصفانه بهطور واضح به گوش میرسید. مطبوعات اغلب صفحات شعر و نقد بررسی داشتند و بسیاری از جریانسازیهای ادبی در این صفحات شکل میگرفت. این روزها واقعاً جای خالیشان احساس میشود.
از طرفی انجمنهای ادبی در سراسر کشور در پیشبرد اشعار نقش ویژهای داشتند. اما امروزه این نقشها کمرنگ شده و کتابهای شعر که حاصل و نتیجه این فعالیتها هستند، نمایش دیگری دارند و به ندرت میتوان کتاب شعری پیدا و به مخاطبان معرفی کرد.
اغلب ناشران حتی ناشران تخصصی توجهشان به چاپ و نشر اشعار باکیفیت نیست بلکه در شرایط فعلی هرکس پول چاپ کتابش را بدهد بهراحتی میتواند آن را چاپ کند. یا اینکه نگاه میکنند که فلانی چقدر در فضای مجازی فالوور و دنبال کننده دارد و با این رویکرد که کتابش به فروش میرود آن را چاپ
میکند.
پیش از این به یاد دارم برخی از ناشران گروههای داوری و بررسی داشتند و در انتخاب کتاب شعر دقت به خرج میدادند اما متأسفانه این روند نیز به هر دلیل رو به افول است. حاصل همه این کمتوجهیها و بازاریانگاری به کتابهای شعر این شده است که پیدا کردن کتاب ارزشمند یا کتابی که سرش به تنش بیارزد، مثل پیدا کردن سوزن در انبار کاه شده است.
روزانه در حدود 10 تا 15 کتاب شعر جدید وارد بازار نشر میشوند. آن هم با شمارگان زیر 500 نسخه. در روزگار گذشته شمارگان کتابهای شعر 2500 نسخه بود که اغلب معترض بودیم که خیلی کم است اما امروز اگر ببینیم کتاب در هزار نسخه چاپ شده میگوییم خوب است. با این احوال شاهد هستیم که کتابهای سهراب، فروغ، حافظ، سعدی، نیما و... برخی شعرای دیگر هنوز و هنوز در چاپهای مجدد با شمارگان بالا و جلدهای آنچنانی چاپ میشوند و بازار فروش خوبی هم دارند. این بدان معنی است که مردم شعرشناس ما فرق شعرهای خوب و بد و ضعیف را بهخوبی تشخیص میدهند و در این اوضاع گرانی کتاب، به سمت کتابهایی میروند که ارزش خواندن و وقت گذاشتن برای آن را داشته باشند.
حرف آخر اینکه ضروری است تدبیری نو اندیشیده شود. هم شاعران بخصوص جوانان برای چاپ کتابشان صبور باشند، هم در جای جای کشور موضوع نقد و بررسی جدی گرفته شود، هم ناشران گروههای بررسی کتاب داشته باشند و هر کتابی را چاپ نکنند و هم مسئولان امر یاد کنند از شاعران پیشکسوتی که به دلیل گرانی کتاب توان پرداخت هزینه چاپ کتابهایشان را ندارند تا جامعه ادبی کشور از آثار آنها بیبهره نباشد.
شاعر
بهنظر میرسد هنوز هم وقتی به کارنامه ادبیات معاصر، خصوصاً شعر معاصر نگاه کنیم، میبینیم که خلاقیت، جدیت، توجه و نگاه نو در دهه 60 و 70 بیش از ادامه آن تا به امروز است. کمی واکاوی در این زمینه، ما را به این میرساند که نقد و بررسی در ادبیات بهتر صورت میگرفت و صدای نقد منصفانه بهطور واضح به گوش میرسید. مطبوعات اغلب صفحات شعر و نقد بررسی داشتند و بسیاری از جریانسازیهای ادبی در این صفحات شکل میگرفت. این روزها واقعاً جای خالیشان احساس میشود.
از طرفی انجمنهای ادبی در سراسر کشور در پیشبرد اشعار نقش ویژهای داشتند. اما امروزه این نقشها کمرنگ شده و کتابهای شعر که حاصل و نتیجه این فعالیتها هستند، نمایش دیگری دارند و به ندرت میتوان کتاب شعری پیدا و به مخاطبان معرفی کرد.
اغلب ناشران حتی ناشران تخصصی توجهشان به چاپ و نشر اشعار باکیفیت نیست بلکه در شرایط فعلی هرکس پول چاپ کتابش را بدهد بهراحتی میتواند آن را چاپ کند. یا اینکه نگاه میکنند که فلانی چقدر در فضای مجازی فالوور و دنبال کننده دارد و با این رویکرد که کتابش به فروش میرود آن را چاپ
میکند.
پیش از این به یاد دارم برخی از ناشران گروههای داوری و بررسی داشتند و در انتخاب کتاب شعر دقت به خرج میدادند اما متأسفانه این روند نیز به هر دلیل رو به افول است. حاصل همه این کمتوجهیها و بازاریانگاری به کتابهای شعر این شده است که پیدا کردن کتاب ارزشمند یا کتابی که سرش به تنش بیارزد، مثل پیدا کردن سوزن در انبار کاه شده است.
روزانه در حدود 10 تا 15 کتاب شعر جدید وارد بازار نشر میشوند. آن هم با شمارگان زیر 500 نسخه. در روزگار گذشته شمارگان کتابهای شعر 2500 نسخه بود که اغلب معترض بودیم که خیلی کم است اما امروز اگر ببینیم کتاب در هزار نسخه چاپ شده میگوییم خوب است. با این احوال شاهد هستیم که کتابهای سهراب، فروغ، حافظ، سعدی، نیما و... برخی شعرای دیگر هنوز و هنوز در چاپهای مجدد با شمارگان بالا و جلدهای آنچنانی چاپ میشوند و بازار فروش خوبی هم دارند. این بدان معنی است که مردم شعرشناس ما فرق شعرهای خوب و بد و ضعیف را بهخوبی تشخیص میدهند و در این اوضاع گرانی کتاب، به سمت کتابهایی میروند که ارزش خواندن و وقت گذاشتن برای آن را داشته باشند.
حرف آخر اینکه ضروری است تدبیری نو اندیشیده شود. هم شاعران بخصوص جوانان برای چاپ کتابشان صبور باشند، هم در جای جای کشور موضوع نقد و بررسی جدی گرفته شود، هم ناشران گروههای بررسی کتاب داشته باشند و هر کتابی را چاپ نکنند و هم مسئولان امر یاد کنند از شاعران پیشکسوتی که به دلیل گرانی کتاب توان پرداخت هزینه چاپ کتابهایشان را ندارند تا جامعه ادبی کشور از آثار آنها بیبهره نباشد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه