بلیت ردیف اول


بهاءالدین مرشدی
داستان‌نویس
دیدن فیلم سینمایی «قهرمان» چه سودی دارد؟ این سؤال را پیش از دیدن فیلم از خودم پرسیدم و بعد از دیدن فیلم هم از خودم پرسیدم. برای منی که در یک سینمای شلوغ و در ردیف اول و با گردن کج در گوشه سالن این فیلم را تماشا کردم، این سؤال پررنگ‌تر است. یک وقتی بود بعد از تماشای فیلم سینمایی «گذشته» داشتم از پله برقی‌های سینما آزادی پایین می‌آمدم و با خودم فکر می‌کردم گذشته دیگر برنمی‌گردد و نمی‌توانم به زمان قبل از وارد شدن از سینمایم برگردم و آن فیلم را نبینم، اما فیلم را دیده بودم و راضی نبودم ولی خودم را تسلی می‌دادم که بالاخره اصغر فرهادی است و باید فیلمش را دید. اصلاً نمی‌شود فیلم‌های او را ندید، حتی اگر با یک فیلم او زاویه داشته باشی. الان به گمان من، فرهادی به اینجای ماجرا رسیده که سودش در فرهادی بودن است. چه او را دوست داشته باشیم و چه دوست نداشته باشیم. این است که با مشقت‌های بسیار این فیلم را تماشا کردم و برای خودم تجزیه و تحلیل کردم. از این و آنی هم که فیلم را دیده‌اند، پرسیده‌ام که نظرشان درباره فیلم چیست و همه‌شان می‌گویند فیلم «درباره الی» هنوز هم بهترین کاری است که فرهادی ساخته است.
بعد من می‌گویم «شهر زیبا» هم فیلم خوبی است. آنها هم می‌گویند بله بله این فیلم خوبی است اما برای من «شهر زیبا» هنوز فیلم بهتری است از دیگر فیلم‌ها. شاید یک جوری نوستالژی داشتن است با فرهادی که او را دارد آرام آرام به سمت کارگردان شدن و بودن و تثبیت پیش می‌برد. این است که وقتی از سینما بیرون آمدم و «قهرمان» را مرور می‌کردم، فکر کردم که در سینما با آن شرایط سخت اذیت نشده‌ام. فیلم نرم پیش می‌رود و خودش را تحمیل نمی‌کند. اطلاعات را به وقت به آدم می‌دهد و فضا و اتمسفری هم که ساخته، خوب است. برای همین است که شما با فیلم همراه می‌شوید اما من نتوانستم خودم را مجاب کنم که این حجم از گرفتاری برای «قهرمان» از کجا می‌آید. نمی‌توانم با جاهایی از فیلم همراه شوم اما فکر می‌کنید نظر من مهم است؟ بعید می‌دانم. چیزی که مهم است، این است که اصغر فرهادی دارد کار خودش را می‌کند. این بار کمی سرراست‌تر از فیلم‌های دیگرش پیش رفته است و آن انتقادهای گذشته را از او نمی‌کنند. اصلاً نمی‌دانم انتقادی می‌کنند یا نمی‌کنند اما  فیلم در شیراز می‌گذرد و فرهادی شیراز و روح شیراز را در این فیلم آورده. برای منی که با شیراز الفت دارم، دیدن این فیلم با آن اتمسفر و لهجه‌های شیرازی کلی خاطره‌ساز بود. بی‌خیالی و بی‌هوایی شخصیت اصلی فیلم برایم قابل درک بود. این همه خوب بودن برای یک آدم برایم کلی خاطره زنده کرد که ممکن است بعضی‌ها با آن ارتباط برقرار نکنند؛ اصلاً این نوشته را برای شیراز نوشته‌ام و نه اصغر فرهادی که یک فیلم تازه ساخته و بعد از مدت‌ها آدم‌های بسیاری را به سینما کشانده و حال سینما را یک جورهایی عوض کرده است. سینمایی که تو را وادار می‌کند بلیت در ردیف اول و درست در دل پرده سینما بخری و به تماشای آن بنشینی.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7775/16/591968/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها