آموزگاران حماسه


  اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
ارتباط بیسیم با مرکز قطع شده و کارعملیات گره خورده بود. نگرانی در چهره‌ها نمایان بود. کوه‌ها و تپه‌های پیرامون با وجود همه زیبایی، خوف انگیز می‌نمودند. در این اثنا «غلامعلی پیچک» که معلم بود و به اقتضای شرایط  آن روزگار لباس رزم پوشیده و به مقابله با دشمنان تمامیت ارضی شتافته بود با توسل به ذوق معلمی برخاست و با طرح سؤالی که اغلب پاسخ آن را می‌دانستند روح تازه‌ای به نفرات یگان دمیده و روحیه‌ها را تا سطح قابل توجهی بالا برد. او خطاب به جمع پرسید چه کسی می‌داند عبارت «المؤمن کالجبل الراسخ لا تحرکّه العواصف» از چه کسی و به چه معناست. بعد ضمن سخنان کوتاه ولی پرشور و حماسی روحیه‌ها را دگرگون کرد. این هنرنمایی در آن شرایط فقط از یک معلم برمی‌آمد.
شهید پیچک با اوجگیری مبارزات مردم در روزهای منتهی به بهمن 57 با دلگرمی و امید، به روشنگری پرداخت و با ارائه تحلیل‌های سیاسی، نظر افراد زیادی بویژه جوانان را به خود جلب کرد. با پیروزی انقلاب داوطلبانه به سیستان و بلوچستان شتافت و در کسوت آموزگاری به خدمت  فرزندان میهن در این منطقه محروم مشغول شد. با آغاز ناآرامی‌ها در غرب کشور تکلیف خود را در سلاح به دست گرفتن و دفاع از تمامیت ارضی دید و بلافاصله خود را به کردستان رساند. در روزهای شروع غائله کردستان،  به همراه  همرزمانش در پاکسازی شهر سنندج و شکستن محاصره باشگاه افسران، نقش عمده‌ای را ایفا کرد و پس از آن به بانه شتافت. این شهر در معرض سقوط بود و پادگان آن تحت محاصره ضد انقلاب قرار داشت. اما پس از چند هفته سرانجام او و یارانش موفق به شکستن  محاصره و پاکسازی شهر بانه شدند. در جریان این پاکسازی، شهید پیچک پس از یک در گیری با ضد انقلاب به طرز معجزه آسایی نجات یافت و از ناحیه دو دست و پا مجروح  و به تهران اعزام شد. بر اثر دلاوری‌هایش بزودی آوازه توانمندی‌ها و شجاعتش همه جا پیچید. از این رو با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان، به دعوت فرماندهان ارشد نظامی عازم جبهه‌های نبرد در جنوب شد. از آنجا که لیاقت و شجاعت او در درگیری‌های کردستان برای فرماندهان محرز شده بود، به عنوان فرمانده محور غرب کشور منصوب شد. پیچک توان بالای نظامی خود را در این محور نشان داد و با ارائه طرح‌های دقیق و واقع‌بینانه نظامی، حیرت نیروهای سپاه و ارتش را برانگیخت. وی به رغم سن کم از ذهنی نقاد و خلاق برخوردار بود و از این رو موفق شد بهترین طرح‌های عملیاتی را با توجه به شناسایی منطقه ارائه و اجرا کند. او اغلب شناسایی‌ها را خودش انجام می‌داد و تا عمق بیش از 30 کیلومتر پشت جبهه دشمن نفوذ می‌کرد. مدیریت و قابلیت‌های شهید پیچک به تدریج از او شخصیتی دوست داشتنی و در عین حال پر از ابهت ساخت. هر کجا می‌رفت، با استقبال فرماندهان و جمع رزمندگان روبه‌رو شده و با سخنانی که بیانگر ظرفیت‌های معلمی وی بود بر جمع‌های رزمنده تأثیرات ویژه‌ای باقی می‌گذاشت. وقتی از سیاست حرف می‌زد، گویی یک سیاستمدار برجسته‌ به تبیین مسائل سیاسی ایستاده است و یا اگر در امور دینی زبان به سخن می‌گشود، گویی یک عالم دینی مشغول سخنرانی است.
شهید پیچک اهل تقوا و ورع بود و در انجام فرائض دینی، تقید و تعبد خاصی داشت. در نماز آنچنان حضور قلبی داشت که از خود بیخود می‌شد. او از هوش سرشاری برخوردار بود و مراحل تحصیلی را به شیوه جهشی و با برتری طی کرده بود. اهل مطالعه و کتاب بود. در عین اشتغال به کارهای نظامی، از فعالیت‌های فرهنگی نیز غافل نبود. در اخلاق و رفتار الگوی دیگران بود. شهامت و شجاعتش کم نظیر و به حضرت امام خمینی(ره) عشق می‌ورزید. در انجام هر کاری تنها جلب رضای الهی را در نظر می‌گرفت و هرگز ریا به اخلاص او نفوذ نکرد.
او سه بار مورد سوء قصد گروه‌های چپ قرار گرفت و سرانجام در عملیات مطلع‌الفجر در نوک پیکان گردان وارد نبرد علیه دشمن شد و در منطقه «قاسم‌آباد» واقع در ارتفاعات «برآفتاب» با نیروهای دشمن تن به تن درگیر شد و نزدیک ظهر روز 20 آذرماه 1360 بر اثر اصابت گلوله به گلو و سینه‌اش به شهادت رسید. ایثار و از خودگذشتگی شهید غلامعلی پیچک بیانگر نقش بسیار با اهمیت معلمان سربلند کشور در دوران دفاع مقدس در کسوت بسیجی است و سند افتخاری از مشارکت  صنف معلمان دلسوز  و انسان‌ساز که با اهدای 2657 شهید به اثبات رسیده است.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7780/16/592428/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها