با کوچ صداها همراه شوید!
زینب مرتضاییفرد
روزنامهنگار
«کوچ اصوات» مجموعه داستان کوتاه محمدحسن جمشیدی است که بتازگی از سوی انتشارات سوره مهر روانه بازار کتاب شده است. کتاب مجموعه پانزده داستان کوتاه است که فضاهایی آشنا و عمیق دارند که مخاطب میتواند با آنها ارتباط خوبی برقرار کند. او برشهایی از زندگی را انتخاب میکند که میتواند برای هر طیف مخاطب و با هر تفکری آشنا باشد و حس همراهی را در او برانگیزد.
جمشیدی اما در مواجهه با این برشهای ساده و آشنا از زبان و بیانی شاعرانه استفاده میکند که به اتفاق و برشی ساده، رنگ و بوی دیگری میدهد، البته بیان شاعرانه در داستان چیزی نیست که امروزه چندان پذیرفته باشد، اما جمشیدی در استفاده از این شیوه زیادهروی نمیکند و شاعرانگی را به خدمت داستان میگیرد، نه برعکس. که اگر برعکس این کار را انجام داده بود، حتماً باید به او ایراد میگرفتیم و این موضوع را نه یکی از محاسن کارش که ایرادی بزرگ به حساب میآوردیم. باتوجه به اینکه نویسنده تجربه شعر را هم داشته و دو مجموعه هم منتشر کرده است، دقت او در استفاده درست از شاعرانگی در زبان را باید ستود و این را نقطه قوتی دانست که درگیر فریبایی زبان شاعرانه نشده است.
البته به «کوچ اصوات» هم مانند هر اثر دیگری میتوان ایراد گرفت و باید هم چنین کرد. نویسنده گاهی حواسش نیست و راوی از دانای کل محدود به راوی، به دانای کل نامحدود میرسد و... که این موارد ایرادهای کوچکی هستند و در مواجهه منطقی با مجموعه میبینیم، نقاط قوت این نویسنده جوان آنقدر از نقاط ضعفش بیشتر هست که بتوان گفت، مجموعه داستان مورد نظر، نوید حضور یک صدای تازه در ادبیات داستانی ایران را برای ما دارد.
جمشیدی طبیعتاً در مجموعههای بعدیاش باید داستانگوتر باشد و خودش هم به تجربه چنین خواهد کرد. داستانهایش از نظر حجمی باید صفحات بیشتری داشته باشند و همین زبان و بیان که برگ برنده اوست ادامه پیدا کند. حجم داستان کوتاه البته چیزی است که در ایران توجه چندانی به آن نداریم، اما نگاهی به تعداد صفحات داستان کوتاه نویسان بزرگ جهان در دوره معاصر نشان میدهد، طبق قاعدهای - نمیدانم قاعدهای بیان شده یا نشده- به بیست صفحه میرسد، درحالیکه ما داستانهای 4 و 5 صفحهای هم داریم که بیشتر شبیه طرح و ایدهاند و داستان نمیشوند. از این بحثها بگذرم و بگویم «کوچ اصوات» را بخوانید. صدای تازه و کلمات تازهای دارد و تجربه تازهای است برای روزگاری که از قیافه آدمها گرفته تا داستان نوشتن و فیلم ساختن و دیگر کارهایشان بسیار به هم شبیهند!
کوچ اصوات
محمدحسن جمشیدی
انتشارات: سوره مهر
روزنامهنگار
«کوچ اصوات» مجموعه داستان کوتاه محمدحسن جمشیدی است که بتازگی از سوی انتشارات سوره مهر روانه بازار کتاب شده است. کتاب مجموعه پانزده داستان کوتاه است که فضاهایی آشنا و عمیق دارند که مخاطب میتواند با آنها ارتباط خوبی برقرار کند. او برشهایی از زندگی را انتخاب میکند که میتواند برای هر طیف مخاطب و با هر تفکری آشنا باشد و حس همراهی را در او برانگیزد.
جمشیدی اما در مواجهه با این برشهای ساده و آشنا از زبان و بیانی شاعرانه استفاده میکند که به اتفاق و برشی ساده، رنگ و بوی دیگری میدهد، البته بیان شاعرانه در داستان چیزی نیست که امروزه چندان پذیرفته باشد، اما جمشیدی در استفاده از این شیوه زیادهروی نمیکند و شاعرانگی را به خدمت داستان میگیرد، نه برعکس. که اگر برعکس این کار را انجام داده بود، حتماً باید به او ایراد میگرفتیم و این موضوع را نه یکی از محاسن کارش که ایرادی بزرگ به حساب میآوردیم. باتوجه به اینکه نویسنده تجربه شعر را هم داشته و دو مجموعه هم منتشر کرده است، دقت او در استفاده درست از شاعرانگی در زبان را باید ستود و این را نقطه قوتی دانست که درگیر فریبایی زبان شاعرانه نشده است.
البته به «کوچ اصوات» هم مانند هر اثر دیگری میتوان ایراد گرفت و باید هم چنین کرد. نویسنده گاهی حواسش نیست و راوی از دانای کل محدود به راوی، به دانای کل نامحدود میرسد و... که این موارد ایرادهای کوچکی هستند و در مواجهه منطقی با مجموعه میبینیم، نقاط قوت این نویسنده جوان آنقدر از نقاط ضعفش بیشتر هست که بتوان گفت، مجموعه داستان مورد نظر، نوید حضور یک صدای تازه در ادبیات داستانی ایران را برای ما دارد.
جمشیدی طبیعتاً در مجموعههای بعدیاش باید داستانگوتر باشد و خودش هم به تجربه چنین خواهد کرد. داستانهایش از نظر حجمی باید صفحات بیشتری داشته باشند و همین زبان و بیان که برگ برنده اوست ادامه پیدا کند. حجم داستان کوتاه البته چیزی است که در ایران توجه چندانی به آن نداریم، اما نگاهی به تعداد صفحات داستان کوتاه نویسان بزرگ جهان در دوره معاصر نشان میدهد، طبق قاعدهای - نمیدانم قاعدهای بیان شده یا نشده- به بیست صفحه میرسد، درحالیکه ما داستانهای 4 و 5 صفحهای هم داریم که بیشتر شبیه طرح و ایدهاند و داستان نمیشوند. از این بحثها بگذرم و بگویم «کوچ اصوات» را بخوانید. صدای تازه و کلمات تازهای دارد و تجربه تازهای است برای روزگاری که از قیافه آدمها گرفته تا داستان نوشتن و فیلم ساختن و دیگر کارهایشان بسیار به هم شبیهند!
کوچ اصوات
محمدحسن جمشیدی
انتشارات: سوره مهر
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه