یادداشتی بر کتاب شعر«بالهای شگفتی» اثر رابرت مک آلپاین ناشر با ترجمه نگار معتمد خراسانی
شکوه پاییز از خاطرم گذشت
سهیلا یوسفی
ناشر و منتقد ادبی
کتاب «بالهای شگفتی» اثر رابرت مک آلپاین ناشر با ترجمه نگار معتمد خراسانی حاصل درنگ است؛ آن لحظه رهایی کامل از جهان اشکال و ظواهر، که امکان دیدگاهی را فراهم میکند که بزرگنمایی و غنی شده است، دیدگاه شگفتی. اشعار رابرت مک آلپاین بسیار متفاوتند. آنچه در سرودههایش آدمی را تحت تأثیر قرار میدهد نگاه کاوشگر او به وقایع معمول روزمرهاند، حتی آنها که به نظر اموری بیاهمیت میآیند. نگاه او ژرف، موشکافانه و دانشمندانه است، در عین حال برخوردار از بینشی متافیزیکی و معنوی. به همین جهت است که اشعار او حتی به تنظیم زاویه دید خواننده و رشد معنوی او یاری میرساند. به همین سادگی است که شعرهایش در عین ظرافت طبع، لطف و زیبایی، کاربردی و معناگراست و میتوان گفت عرفان امروز است.
مترجم کتاب معتقد است که میتوان او را مردی از تبار مولانا در عصر حاضر دید؛ چراکه آثارش همانند رومی سرشار از امید و شور زندگی و انرژی است و اثری از ناله و آه و فغان بسی دیگر شاعران و ترانه سرایان افسرده حال پرطرفدار امروزی در آن نیست. او از عشق ازلی سخن میگوید که در جای جای طبیعت وجود دارد و بی واسطه قابل دریافت است. این عشق، خمیرمایه حیات و نشاط روح است و هرگز دل نمیشکند و ناامید نمیسازد.
کافی است در لحظه، حضور داشته باشی و تمام توجهت را به آنچه در لحظه میگذرد بسپاری آنگاه است که هستی رازش را در لحظه فاش خواهد ساخت و دیگر پردهای در کار نخواهد بود. رولاند ج. اسمیت، روزنامهنگار و نویسنده معتقد است: بالهای شگفتی رابرت مک آلپاین گنجینهای است که باید نگاه داشت و به اشتراک گذاشت و بارها و بارها دوباره خواند.
او میگوید نمیتوان یک شعر را تنها یکبار خواند. این شعرها میباید که درون ذهن محتاط در آغوش کشیده و نوازش شوند تا آنجا که عباراتشان در رگ های افکار به نواختن درآیند و باز نایستند تا آنجا که تحسین ما را برانگیزند. نوشتههای گلچین شده و عبارات ظریف مکآلپاین قلب را با لذت خالص کلمات تشویق میکنند. عباراتی از قبیل، «مراقبه بر من قالب است»، «شکوه پاییز از خاطرم گذشت»، «جامهای رنگین یاری ام میرساند تا درآمیزم»، را میتوان در شعر «مراقبه»اش یافت.
خط آغازین عنوان شعر، «بالهای شگفتی»، اتصالی به روح جمعی نوع بشر است که از دنیایی بودن زندگی روزمره میجهد. «بر بال های شگفتی خیال سواری دارم امروز...» این عبارت شاعرانه را بسیار دوست میدارم، «ایمن در قلب سرخی ته نشسته، جان گرفته به گاه روز، به گاهواره برای خواب.» بالهای شگفتی حیرت انگیز است. اسباب لذت است. یک «باید خوانده شود» است برای تمامی دوستداران شعر و همه کسانی که آرزو دارند لحظاتی چند در ذهن یک شاعر به سربرند.
ناشر و منتقد ادبی
کتاب «بالهای شگفتی» اثر رابرت مک آلپاین ناشر با ترجمه نگار معتمد خراسانی حاصل درنگ است؛ آن لحظه رهایی کامل از جهان اشکال و ظواهر، که امکان دیدگاهی را فراهم میکند که بزرگنمایی و غنی شده است، دیدگاه شگفتی. اشعار رابرت مک آلپاین بسیار متفاوتند. آنچه در سرودههایش آدمی را تحت تأثیر قرار میدهد نگاه کاوشگر او به وقایع معمول روزمرهاند، حتی آنها که به نظر اموری بیاهمیت میآیند. نگاه او ژرف، موشکافانه و دانشمندانه است، در عین حال برخوردار از بینشی متافیزیکی و معنوی. به همین جهت است که اشعار او حتی به تنظیم زاویه دید خواننده و رشد معنوی او یاری میرساند. به همین سادگی است که شعرهایش در عین ظرافت طبع، لطف و زیبایی، کاربردی و معناگراست و میتوان گفت عرفان امروز است.
مترجم کتاب معتقد است که میتوان او را مردی از تبار مولانا در عصر حاضر دید؛ چراکه آثارش همانند رومی سرشار از امید و شور زندگی و انرژی است و اثری از ناله و آه و فغان بسی دیگر شاعران و ترانه سرایان افسرده حال پرطرفدار امروزی در آن نیست. او از عشق ازلی سخن میگوید که در جای جای طبیعت وجود دارد و بی واسطه قابل دریافت است. این عشق، خمیرمایه حیات و نشاط روح است و هرگز دل نمیشکند و ناامید نمیسازد.
کافی است در لحظه، حضور داشته باشی و تمام توجهت را به آنچه در لحظه میگذرد بسپاری آنگاه است که هستی رازش را در لحظه فاش خواهد ساخت و دیگر پردهای در کار نخواهد بود. رولاند ج. اسمیت، روزنامهنگار و نویسنده معتقد است: بالهای شگفتی رابرت مک آلپاین گنجینهای است که باید نگاه داشت و به اشتراک گذاشت و بارها و بارها دوباره خواند.
او میگوید نمیتوان یک شعر را تنها یکبار خواند. این شعرها میباید که درون ذهن محتاط در آغوش کشیده و نوازش شوند تا آنجا که عباراتشان در رگ های افکار به نواختن درآیند و باز نایستند تا آنجا که تحسین ما را برانگیزند. نوشتههای گلچین شده و عبارات ظریف مکآلپاین قلب را با لذت خالص کلمات تشویق میکنند. عباراتی از قبیل، «مراقبه بر من قالب است»، «شکوه پاییز از خاطرم گذشت»، «جامهای رنگین یاری ام میرساند تا درآمیزم»، را میتوان در شعر «مراقبه»اش یافت.
خط آغازین عنوان شعر، «بالهای شگفتی»، اتصالی به روح جمعی نوع بشر است که از دنیایی بودن زندگی روزمره میجهد. «بر بال های شگفتی خیال سواری دارم امروز...» این عبارت شاعرانه را بسیار دوست میدارم، «ایمن در قلب سرخی ته نشسته، جان گرفته به گاه روز، به گاهواره برای خواب.» بالهای شگفتی حیرت انگیز است. اسباب لذت است. یک «باید خوانده شود» است برای تمامی دوستداران شعر و همه کسانی که آرزو دارند لحظاتی چند در ذهن یک شاعر به سربرند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه