بازار کتاب، نیازمند راهکارهایی جدی
نسیبه توفیقی
داستاننویس و منتقد ادبی
وضعیت اقتصادی بازار کتاب چند سالی است به شکلی شده که اگر همین حالا مسئولان مربوطه به فکر ترمیم آن نباشند، ممکن است در آینده آسیب جدی به حوزه فرهنگ عمومی جامعه و متعاقب آن سایر حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی وارد شود. کارشناسان و فعالان بازار کتاب هشدار میدهند که اگر وضعیت اقتصادی حاکم بر بازار کتاب ایران با همین روند پیش برود، احتمال تضعیف جایگاه کتاب در سبد خرید خانوارهای ایرانی وجود دارد. البته این احتمال موضوعی نیست که هر دوستدار کتاب یا دست اندرکاران کتاب به راحتی بتوانند از کنار آن بگذرند یا آن را نادیده بگیرند و فراموش بکنند. کارشناسان و فعالان بازار کتاب ایران پیش وقوع این احتمال ناخوشایند را بر اساس وضعیت حال بازار کتاب پیشبینی کردهاند و گفتهاند که کتاب هم همسو با برخی اقلام مصرفی خانوادهها افزایش قیمت داشته و شرایط خرید را برای خریداران به مراتب سختتر کرده است. اما اگر روزی آن پیشبینی اتفاق بیفتد، چه وضعیت تلخی در حوزه فرهنگ اتفاق خواهد افتاد؟ آیا مسئولان فرهنگی و همچنین اقتصادی کشور به وقایع این روی سکه فکر کردهاند؟ یعنی اگر با همین وضعیتی که بازار کتاب ایران تجربه میکند، روزی از راه برسد که دیگر کسی برای خرید کتاب، هزینهای کنار نگذارد (فرض کنید بهدلیل گرانی آن)، آیا میتوان امیدوار بود که در سایر حوزهها، بهعنوان مثال حوزه اجتماعی، همه برنامهها به خیر و خوشی پیش خواهد رفت؟ اصلاً میشود جامعهای را تصور کرد که افراد آن با کتاب و کتابخوانی قطع رابطه کرده باشند؟ بهنظر نگارنده این یادداشت، حتی تصور چنین جامعهای هم دردناک و حتی میشود گفت وحشتناک است. البته مطرح کردن این مسأله، بیشتر به منزله یک پیشبینی در حالت بدبینانه است و به این معنا نیست که اکنون در جامعه ما کتاب از سبد خرید خانوارها حذف شده است، اما شواهدی هست که نشان میدهد بازار خرید کتاب در جامعه ما رضایت بخش نیست. درباره تناسب قیمت کتاب با درآمد جامعه هم نظر کارشناسان این است که کتاب به نسبت درآمد جامعه ما کمی گران است. اما استدلال ناشران هم این است که اگر قیمت را بالا نبرند، از آنجا که هزینه تولید کتاب بالاست، نمیتوانند کارشان را ادامه دهند. بهنظر میرسد، یکی از راهکارهای موجود در شرایط کنونی ارائه یارانه به ناشران باشد که در آن صورت میتوان امیدوار بود تناسب نسبی بین درآمد افراد جامعه و قیمت کتابها برقرار شود. این به آن معناست که از هزینه کردن در حوزه فرهنگ، کسی آسیب نخواهد دید و بعید به نظر میرسد فعالان سایر حوزههای عمومی همچون سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به این رویکرد خرده بگیرند، چرا که از سرمایهگذاری در حوزه فرهنگ که کتاب بخشی از زیرساخت آن است، کسی ضرر نمیکند. هر چند سایر حوزهها هم در شرایط خاص به کمکها و یارانههای اینچنینی کم و بیش نیاز دارند.
داستاننویس و منتقد ادبی
وضعیت اقتصادی بازار کتاب چند سالی است به شکلی شده که اگر همین حالا مسئولان مربوطه به فکر ترمیم آن نباشند، ممکن است در آینده آسیب جدی به حوزه فرهنگ عمومی جامعه و متعاقب آن سایر حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی وارد شود. کارشناسان و فعالان بازار کتاب هشدار میدهند که اگر وضعیت اقتصادی حاکم بر بازار کتاب ایران با همین روند پیش برود، احتمال تضعیف جایگاه کتاب در سبد خرید خانوارهای ایرانی وجود دارد. البته این احتمال موضوعی نیست که هر دوستدار کتاب یا دست اندرکاران کتاب به راحتی بتوانند از کنار آن بگذرند یا آن را نادیده بگیرند و فراموش بکنند. کارشناسان و فعالان بازار کتاب ایران پیش وقوع این احتمال ناخوشایند را بر اساس وضعیت حال بازار کتاب پیشبینی کردهاند و گفتهاند که کتاب هم همسو با برخی اقلام مصرفی خانوادهها افزایش قیمت داشته و شرایط خرید را برای خریداران به مراتب سختتر کرده است. اما اگر روزی آن پیشبینی اتفاق بیفتد، چه وضعیت تلخی در حوزه فرهنگ اتفاق خواهد افتاد؟ آیا مسئولان فرهنگی و همچنین اقتصادی کشور به وقایع این روی سکه فکر کردهاند؟ یعنی اگر با همین وضعیتی که بازار کتاب ایران تجربه میکند، روزی از راه برسد که دیگر کسی برای خرید کتاب، هزینهای کنار نگذارد (فرض کنید بهدلیل گرانی آن)، آیا میتوان امیدوار بود که در سایر حوزهها، بهعنوان مثال حوزه اجتماعی، همه برنامهها به خیر و خوشی پیش خواهد رفت؟ اصلاً میشود جامعهای را تصور کرد که افراد آن با کتاب و کتابخوانی قطع رابطه کرده باشند؟ بهنظر نگارنده این یادداشت، حتی تصور چنین جامعهای هم دردناک و حتی میشود گفت وحشتناک است. البته مطرح کردن این مسأله، بیشتر به منزله یک پیشبینی در حالت بدبینانه است و به این معنا نیست که اکنون در جامعه ما کتاب از سبد خرید خانوارها حذف شده است، اما شواهدی هست که نشان میدهد بازار خرید کتاب در جامعه ما رضایت بخش نیست. درباره تناسب قیمت کتاب با درآمد جامعه هم نظر کارشناسان این است که کتاب به نسبت درآمد جامعه ما کمی گران است. اما استدلال ناشران هم این است که اگر قیمت را بالا نبرند، از آنجا که هزینه تولید کتاب بالاست، نمیتوانند کارشان را ادامه دهند. بهنظر میرسد، یکی از راهکارهای موجود در شرایط کنونی ارائه یارانه به ناشران باشد که در آن صورت میتوان امیدوار بود تناسب نسبی بین درآمد افراد جامعه و قیمت کتابها برقرار شود. این به آن معناست که از هزینه کردن در حوزه فرهنگ، کسی آسیب نخواهد دید و بعید به نظر میرسد فعالان سایر حوزههای عمومی همچون سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به این رویکرد خرده بگیرند، چرا که از سرمایهگذاری در حوزه فرهنگ که کتاب بخشی از زیرساخت آن است، کسی ضرر نمیکند. هر چند سایر حوزهها هم در شرایط خاص به کمکها و یارانههای اینچنینی کم و بیش نیاز دارند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه