در نشست توسعه پایدار و بحران آب در ایران مطرح شد
بحران آب در ایران یک بحران مدیریتی است
محمود جمعهپور عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در نشست تلویزیونی با عنوان توسعه پایدار و بحران آب در ایران گفت: طبق مطالعات انجام شده مسأله آب پس از مسأله جمعیت بزرگترین معضل در ایران است و حتی در سطح جهانی هم سازمان ملل بر این مسأله تأکید دارد. برای فرهنگ و تمدن ایران آب همیشه مسأله بوده است، اما چیزی که تغییر کرده نحوه مواجهه با این مسأله است. اساساً تمدن ایران را بهعنوان تمدن آبی میشناسند و دلیل این نامگذاری هم نه فراوانی آب که کمبود آب و در عین حال مدیریت درخشان همین آب کم بوده است. ما از گذشته کمبود آب داشتیم اما مردم ما توانستند یک تمدن آبی بسازند و قنات و پاریز از شاهکارهای این تمدن است و گفته میشود که اگر عجایب قرار باشد از هفتگانه به هشتگانه تغییر کند، هشتمین عجایب قنات ایران است.
وی افزود: امروز هم بحث از توسعه پایدار و هوشمند مطرح است، گفته میشود که هوشمندی قدرت سازگاری با شرایط جدید است و جامعهای که بتواند خود را با شرایط جدید سازگار کند، جامعهای هوشمند است. ما با مسألهای روبهرو هستیم که نتیجه چند دهه برخورد غیرهوشمندانه است. مسأله کم آبی از دهه 20 تا امروز را به بحران تبدیل کردیم و هنر ما این بود مسألهای که پدران ما هوشمندانه از عهده حل آن برآمدند ما در طول چند دهه و به کمک تکنولوژی و دانش جدید و سازه محوری آن را به بحران تبدیل کردیم. وی اظهار داشت بحران آب در کشور ما یک مسأله مدیریتی است و راه حل مدیریتی دارد. این بحران بعد از مشروطه شروع و در دوره متأخر با برنامههای چند ساله و به طور مشخص از سال 1327 و برنامه اول پروژه مهار آب به نفع توسعه آغاز شد. چون توسعه در کشور ما نگاه به بیرون دارد، یک شکاف عمیقی میان فرهنگ ما و روندهای توسعهای پیدا شده و محصول آن این بوده که برنامههای ما مشکلات را تبدیل به بحران کرده است. البته بحران آب علاوه بر اینکه بحران مدیریتی است، بحران اجتماعی نیز هست و مسأله طبیعی نیست.
وی افزود: ما نه تنها نباید پنهان کنیم که مشکل آب داریم، بلکه آن را باید در سطح جامعه مطرح کنیم. اینکه میگویم مشکل مدیریتی است یعنی اینکه نوع مواجهه سیاستگذاران با مسأله نادرست بوده است. ما از ابتدا فکر کردیم مسأله آب هیدرولیک است در حالی که فراتر از این است. اگر این نگاه جواب میداد ما از دهه 30 صدها سد تأسیس کردیم اما نتیجهاش چه شد؟ نگاه ما همیشه نگاه عرضه آب است و به مدیریت تقاضا نپرداختهایم. با اینکه کشور کم آبی هستیم چند برابر سرانه جهان آب مصرف میکنیم. در همین تهران ما 5 برابر استاندارد جهان آب مصرف میکنیم و این مدیریتی است و نمیتوانیم به گردن مردم بیندازیم. وقتی ما آب نداریم اجازه نداریم 5 برابر استاندارد جهان آب مصرف کنیم.
وی همچنین گفت: همین امروز 90 درصد بودجه وزارت نیرو به سدسازی اختصاص داده میشود، بدون اینکه معلوم شود نتیجه این سدسازی چیست. اگر تنها بخشی از این بودجهها به فرهنگسازی در مصرف آب و احیای نهادهای سازگار اختصاص داده شود مشکلات حل شدنی است. در حال حاضر هم راه حل بازگشت به مردم است. بحث بازگشت به گذشته نیست، بلکه برای حرکت به سوی آینده ناگزیریم به شرایط بوم خود و تجربه گذشتگان توجه کنیم و این بخشی از سرمایه ماست. یکی ازمشکلات امروز ما این است که اخیراً در سیستان و بلوچستان به سمت استخراج آبهای عمیق رفتهاند و این کم توجهی به منافع ملی است.
کاوه فرهادی استاد دانشگاه و پژوهشگر نیز در این نشست اظهار داشت:نگاه ما به محیط زیست از زمان دوره چهارم ترومن بر مبنای توسعه نبوده است، بنابراین میان رشد و توسعه تفاوت دارد.از طرفی همواره بهدنبال توسعه پسوند پایدار را میآوریم، توسعه پایدار بر بستر و شانههای زیست بوم استوار است. زیست بوم به معنای آب، خاک و هوا یکی از ابعاد این منشور نیست بلکه بستر است. پس اگر اینها را از دست بدهیم دیگر توسعه معنایی ندارد. سال 1350 بیست میلیارد مترمکعب آب در 65 هزار پارچه قنات روی زمین میآمد. ویل دورانت میگوید هر جا که سخن از تمدن به میان میآید سخن از آب هست، بجز تمدن ایران که روی 83 درصد خشکسالی پدید آمد. امروز ما یک دهم آن آب را از قناتها استخراج میکنیم و به جای آن با اصل 4 ترومن میلیونها چاه عمیق در سرتاسر ایران حفر کردیم.در ادامه کاوه فرهادی اظهار داشت: به ازای هر یک مترمکعب آب که وارد اصفهان میشود 6 برابر شارژ لازم است. اگر ما با این نگاه بخواهیم پیش برویم همچنان باید بهدنبال شیوههای توسعه غرب بدویم، شیوههایی که معلوم نیست آدرسش را درست به ما داده باشند. آیا سیاستمداران غربی آدرس دقیقی از توسعه به کشورهای در حال توسعه میدهند؟ چرا از دهه 30 و 40 یک فیلسوف آب نداشتیم که از منظر فلسفی بگوید چرا چنین شد. نهاد ذخیره دانش ضمنی چندصد ساله ملتها است و ما امروز نهاد بنه را بهعنوان یک نهاد مدیریت آب از بین بردیم. وقتی اصل 4 ترومن قناتها را میزند یعنی در پس پرده نهادها را هدف قرار داده است. یعنی ذخیره دانش بومی و ضمنی ما در حوزه مدیریت و حکمرانی آب را هدف قرار میدهد.
وی افزود: در زمان صفویه کسانی که از قلب اروپا آمده بودند وقتی مدیریت آب را که روی شانههای حکیمان اصفهان استوار بود میدیدند حیرت میکردند. ما از غرب عقب نیفتادهایم، ما از خودمان عقب افتادهایم. چگونه؟ وقتی که نهادهای خود را از دست دادیم. NGO چیز جدیدی نیست، ما سالها پیش واره داشتهایم که مردم به خاطر مدیریت زیست بوم خود آن را تأسیس کردند. من نمیگویم به دوره قنات بازگردیم، میگویم برساخت صنعتی واره در هندوستان نزدیک به 2 میلیارد انسان را فرآوردههای لبنی میدهد. بزرگترین وظیفه علوم انسانی برساخت مفاهیم گذشته است. چرا متفکران علوم انسانی ما مفاهیم حوزه حکمرانی آب را برساخت نکردند. اگر ما یک فیلسوف و جامعه شناس آب داشتیم وضع امروزمان غیر از این بود.
وی افزود: امروز هم بحث از توسعه پایدار و هوشمند مطرح است، گفته میشود که هوشمندی قدرت سازگاری با شرایط جدید است و جامعهای که بتواند خود را با شرایط جدید سازگار کند، جامعهای هوشمند است. ما با مسألهای روبهرو هستیم که نتیجه چند دهه برخورد غیرهوشمندانه است. مسأله کم آبی از دهه 20 تا امروز را به بحران تبدیل کردیم و هنر ما این بود مسألهای که پدران ما هوشمندانه از عهده حل آن برآمدند ما در طول چند دهه و به کمک تکنولوژی و دانش جدید و سازه محوری آن را به بحران تبدیل کردیم. وی اظهار داشت بحران آب در کشور ما یک مسأله مدیریتی است و راه حل مدیریتی دارد. این بحران بعد از مشروطه شروع و در دوره متأخر با برنامههای چند ساله و به طور مشخص از سال 1327 و برنامه اول پروژه مهار آب به نفع توسعه آغاز شد. چون توسعه در کشور ما نگاه به بیرون دارد، یک شکاف عمیقی میان فرهنگ ما و روندهای توسعهای پیدا شده و محصول آن این بوده که برنامههای ما مشکلات را تبدیل به بحران کرده است. البته بحران آب علاوه بر اینکه بحران مدیریتی است، بحران اجتماعی نیز هست و مسأله طبیعی نیست.
وی افزود: ما نه تنها نباید پنهان کنیم که مشکل آب داریم، بلکه آن را باید در سطح جامعه مطرح کنیم. اینکه میگویم مشکل مدیریتی است یعنی اینکه نوع مواجهه سیاستگذاران با مسأله نادرست بوده است. ما از ابتدا فکر کردیم مسأله آب هیدرولیک است در حالی که فراتر از این است. اگر این نگاه جواب میداد ما از دهه 30 صدها سد تأسیس کردیم اما نتیجهاش چه شد؟ نگاه ما همیشه نگاه عرضه آب است و به مدیریت تقاضا نپرداختهایم. با اینکه کشور کم آبی هستیم چند برابر سرانه جهان آب مصرف میکنیم. در همین تهران ما 5 برابر استاندارد جهان آب مصرف میکنیم و این مدیریتی است و نمیتوانیم به گردن مردم بیندازیم. وقتی ما آب نداریم اجازه نداریم 5 برابر استاندارد جهان آب مصرف کنیم.
وی همچنین گفت: همین امروز 90 درصد بودجه وزارت نیرو به سدسازی اختصاص داده میشود، بدون اینکه معلوم شود نتیجه این سدسازی چیست. اگر تنها بخشی از این بودجهها به فرهنگسازی در مصرف آب و احیای نهادهای سازگار اختصاص داده شود مشکلات حل شدنی است. در حال حاضر هم راه حل بازگشت به مردم است. بحث بازگشت به گذشته نیست، بلکه برای حرکت به سوی آینده ناگزیریم به شرایط بوم خود و تجربه گذشتگان توجه کنیم و این بخشی از سرمایه ماست. یکی ازمشکلات امروز ما این است که اخیراً در سیستان و بلوچستان به سمت استخراج آبهای عمیق رفتهاند و این کم توجهی به منافع ملی است.
کاوه فرهادی استاد دانشگاه و پژوهشگر نیز در این نشست اظهار داشت:نگاه ما به محیط زیست از زمان دوره چهارم ترومن بر مبنای توسعه نبوده است، بنابراین میان رشد و توسعه تفاوت دارد.از طرفی همواره بهدنبال توسعه پسوند پایدار را میآوریم، توسعه پایدار بر بستر و شانههای زیست بوم استوار است. زیست بوم به معنای آب، خاک و هوا یکی از ابعاد این منشور نیست بلکه بستر است. پس اگر اینها را از دست بدهیم دیگر توسعه معنایی ندارد. سال 1350 بیست میلیارد مترمکعب آب در 65 هزار پارچه قنات روی زمین میآمد. ویل دورانت میگوید هر جا که سخن از تمدن به میان میآید سخن از آب هست، بجز تمدن ایران که روی 83 درصد خشکسالی پدید آمد. امروز ما یک دهم آن آب را از قناتها استخراج میکنیم و به جای آن با اصل 4 ترومن میلیونها چاه عمیق در سرتاسر ایران حفر کردیم.در ادامه کاوه فرهادی اظهار داشت: به ازای هر یک مترمکعب آب که وارد اصفهان میشود 6 برابر شارژ لازم است. اگر ما با این نگاه بخواهیم پیش برویم همچنان باید بهدنبال شیوههای توسعه غرب بدویم، شیوههایی که معلوم نیست آدرسش را درست به ما داده باشند. آیا سیاستمداران غربی آدرس دقیقی از توسعه به کشورهای در حال توسعه میدهند؟ چرا از دهه 30 و 40 یک فیلسوف آب نداشتیم که از منظر فلسفی بگوید چرا چنین شد. نهاد ذخیره دانش ضمنی چندصد ساله ملتها است و ما امروز نهاد بنه را بهعنوان یک نهاد مدیریت آب از بین بردیم. وقتی اصل 4 ترومن قناتها را میزند یعنی در پس پرده نهادها را هدف قرار داده است. یعنی ذخیره دانش بومی و ضمنی ما در حوزه مدیریت و حکمرانی آب را هدف قرار میدهد.
وی افزود: در زمان صفویه کسانی که از قلب اروپا آمده بودند وقتی مدیریت آب را که روی شانههای حکیمان اصفهان استوار بود میدیدند حیرت میکردند. ما از غرب عقب نیفتادهایم، ما از خودمان عقب افتادهایم. چگونه؟ وقتی که نهادهای خود را از دست دادیم. NGO چیز جدیدی نیست، ما سالها پیش واره داشتهایم که مردم به خاطر مدیریت زیست بوم خود آن را تأسیس کردند. من نمیگویم به دوره قنات بازگردیم، میگویم برساخت صنعتی واره در هندوستان نزدیک به 2 میلیارد انسان را فرآوردههای لبنی میدهد. بزرگترین وظیفه علوم انسانی برساخت مفاهیم گذشته است. چرا متفکران علوم انسانی ما مفاهیم حوزه حکمرانی آب را برساخت نکردند. اگر ما یک فیلسوف و جامعه شناس آب داشتیم وضع امروزمان غیر از این بود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه