وقتی فوتبال ایران با قاتلش همدست شد...
مهدی ملکی
دبیر گروه ورزشی
10 اسفند 99 و تنها دقایقی بعد از پایان انتخابات فدراسیون فوتبال و رأی اکثریت اعضای مجمع به شهابالدین عزیزی خادم، محسن ترکی گفت:«امروز، روز شکست فوتبال ایران بود.» حالا چند ماه از آن روز گذشته و با ارزیابی رفتار، گفتار و وقایع میتوان گفت:«کجا دیدهاید کسی با قاتلش همدست شود؟» بله! میتوان رأی به عزیزیخادم برای نشستن روی مهمترین صندلی ورزش کشور را به چنین چیزی تعبیر کرد؛ چیزی شبیه همدست شدن فوتبال ایران با قاتلش. بسیاری معتقدند بهدلیل فراگیری فوتبال و حجم توجهات مردم و رسانهها، فدراسیون فوتبال از دیگر فدراسیونها متفاوت است. بنابراین فردی باید روی صندلی ریاست فدراسیون بنشیند که صرفاً به بیان جملات زیبا و وعدههای وجدآور بسنده نکند، چه اگر غیر از این باشد فوتبالمان در مسیر تضعیف و حتی از بین رفتن قرار میگیرد. فدراسیون فوتبال نیاز به رئیسی دارد که با وعدههایش سعی در ظاهرسازی و فریفتن مردم نداشته باشد. عزیزی خادم بارها تأکید کرده فوتبال برای همه است اما در عمل جز چند نفر، همه را نامحرم و چه بسا دشمن میداند. بیش از 9 ماه از آغاز بهکار عزیزی خادم گذشته، حدود ۳ ماه از وعده مهم آوردن VAR گذشته، یک سال به جامجهانی قطر مانده اما از چه چیزی(بهلحاظ مدیریت فوتبال و پیشرفت در موارد سختافزاری) میتوان صحبت کرد و به آن بالید؟ «تدوین برنامهای استراتژیک و بازاریابی مدون که چیزی حدود 10 میلیون یورو یا چیزی حدود 300 میلیارد تومان پیشبینی کردهایم»؛ این ادعایی بود که شهابالدین عزیزی خادم در مناظره انتخاباتیاش مقابل دو رقیب دیگر یعنی مصطفی آجورلو و کیومرث هاشمی درباره درآمدزایی سالانه برای فدراسیون فوتبال مطرح کرد. اما درحال حاضر نه تنها حتی نیمی از چنین رقمی هم محقق نشده بلکه رئیس فراکسیون ورزش مجلس صحبت از رقمی معادل 140 میلیارد تومان کرده که سرنوشت آن در فدراسیون نامعلوم است. عزیزی خادم صحبت از هواپیمای اختصاصی برای تیم ملی فوتبال میکند اما بازیکنان نارضایتیشان را از مواردی چون البسه و پشتیبانی ضعیف، علنی کردند. رئیس فدراسیون فوتبال که قرار بود با اجرای پروژههای اقتصادی، فوتبال را از مشکلات بزرگ مالی بینیاز کند، مدتی است به انحاء مختلف دست خود را بهسمت دولت دراز و طلب کمک میکند. شاید عزیزی خادم فراموش کرده که درخواست مدد از دولت دیگر چندان جایز نیست و طی اساسنامه جدید فدراسیون، هرگونه کمکی میتواند به منزلۀ دخالت دولت در ساختار اجرایی فدراسیون تعبیر شود. قرار بود فدراسیون فوتبال دورانی شفاف را پشت سربگذارد و دیگر شاهد ابهام و شائبه نباشیم اما تاکنون که این وعده عزیزی خادم هم عملی نشده و رسانهها، مردم، بدنه فوتبال و حتی نمایندگان مجلس ماههاست با سؤالات بیپاسخی روبهرو هستند.
دبیر گروه ورزشی
10 اسفند 99 و تنها دقایقی بعد از پایان انتخابات فدراسیون فوتبال و رأی اکثریت اعضای مجمع به شهابالدین عزیزی خادم، محسن ترکی گفت:«امروز، روز شکست فوتبال ایران بود.» حالا چند ماه از آن روز گذشته و با ارزیابی رفتار، گفتار و وقایع میتوان گفت:«کجا دیدهاید کسی با قاتلش همدست شود؟» بله! میتوان رأی به عزیزیخادم برای نشستن روی مهمترین صندلی ورزش کشور را به چنین چیزی تعبیر کرد؛ چیزی شبیه همدست شدن فوتبال ایران با قاتلش. بسیاری معتقدند بهدلیل فراگیری فوتبال و حجم توجهات مردم و رسانهها، فدراسیون فوتبال از دیگر فدراسیونها متفاوت است. بنابراین فردی باید روی صندلی ریاست فدراسیون بنشیند که صرفاً به بیان جملات زیبا و وعدههای وجدآور بسنده نکند، چه اگر غیر از این باشد فوتبالمان در مسیر تضعیف و حتی از بین رفتن قرار میگیرد. فدراسیون فوتبال نیاز به رئیسی دارد که با وعدههایش سعی در ظاهرسازی و فریفتن مردم نداشته باشد. عزیزی خادم بارها تأکید کرده فوتبال برای همه است اما در عمل جز چند نفر، همه را نامحرم و چه بسا دشمن میداند. بیش از 9 ماه از آغاز بهکار عزیزی خادم گذشته، حدود ۳ ماه از وعده مهم آوردن VAR گذشته، یک سال به جامجهانی قطر مانده اما از چه چیزی(بهلحاظ مدیریت فوتبال و پیشرفت در موارد سختافزاری) میتوان صحبت کرد و به آن بالید؟ «تدوین برنامهای استراتژیک و بازاریابی مدون که چیزی حدود 10 میلیون یورو یا چیزی حدود 300 میلیارد تومان پیشبینی کردهایم»؛ این ادعایی بود که شهابالدین عزیزی خادم در مناظره انتخاباتیاش مقابل دو رقیب دیگر یعنی مصطفی آجورلو و کیومرث هاشمی درباره درآمدزایی سالانه برای فدراسیون فوتبال مطرح کرد. اما درحال حاضر نه تنها حتی نیمی از چنین رقمی هم محقق نشده بلکه رئیس فراکسیون ورزش مجلس صحبت از رقمی معادل 140 میلیارد تومان کرده که سرنوشت آن در فدراسیون نامعلوم است. عزیزی خادم صحبت از هواپیمای اختصاصی برای تیم ملی فوتبال میکند اما بازیکنان نارضایتیشان را از مواردی چون البسه و پشتیبانی ضعیف، علنی کردند. رئیس فدراسیون فوتبال که قرار بود با اجرای پروژههای اقتصادی، فوتبال را از مشکلات بزرگ مالی بینیاز کند، مدتی است به انحاء مختلف دست خود را بهسمت دولت دراز و طلب کمک میکند. شاید عزیزی خادم فراموش کرده که درخواست مدد از دولت دیگر چندان جایز نیست و طی اساسنامه جدید فدراسیون، هرگونه کمکی میتواند به منزلۀ دخالت دولت در ساختار اجرایی فدراسیون تعبیر شود. قرار بود فدراسیون فوتبال دورانی شفاف را پشت سربگذارد و دیگر شاهد ابهام و شائبه نباشیم اما تاکنون که این وعده عزیزی خادم هم عملی نشده و رسانهها، مردم، بدنه فوتبال و حتی نمایندگان مجلس ماههاست با سؤالات بیپاسخی روبهرو هستند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه