توجیه، عامل بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
امروز شنبه و آغاز هفته است. بسیاری برای این روز بویژه ساعات اولیه آن اهمیت خاصی قائلند و مراقبند تا شروع هفته را با حسن روابط اجتماعی همراه کنند. این امر پسندیدهای بوده و میتواند پیوندهای دوستی را محکم کند. امیرالمؤمنین علی(ع) در این خصوص میفرماید: «سرآمد تمام وظایف برای افراد با ایمان این است که خود را به صفات حمیده و اخلاق پسندیده متخلق سازند و خویشتن را به زیور راستگویی بیارایند.» (فهرست غرر ص94) امام صادق(ع) نیز با تأکید بر این محتوا فرموده است: «خداوند به بنده خود در مقابل حسن خلق پاداشی میدهد همانند اجر مجاهد راه حق که روز و شب در فعالیت و کوشش باشد.» (روضه کافی ص150) شناخت صفات حمیده و ذمیمه و تمییز فضائل از رذائل در نظر اول بسیار ساده و ممکن به نظر میرسد به شرط آنکه پای توجیه در میان نباشد. بزرگان دین برای آنکه پیروان مکتب اسلام به مکارم اخلاق گرایش یابند و از سیئات اخلاقی اجتناب کنند، آنان را به فراگرفتن علم اخلاق فراخواندهاند. از امام موسی کاظم(ع) نقل است که میفرماید: «علمی که یاد گرفتن آن بیش از آموختن سایر علوم لازم است آن علمی است که خیر و صلاح قلب انسان را به وی ارائه و فساد آن را آشکار سازد.» (مستدرک، جلد2، ص355) بر این مبنا در مجموعههای تجارت سنتی (بازار) در اغلب شهرهای کشورمان حوزههای کوچکی بوده که تجار و کسبه صبحها قبل از آغاز کسب وکار پای درس اخلاق عالم بزرگی نشسته، آنگاه به سراغ حجره و دکان خود میرفتند. هنوز خاطرات کلاسهای اخلاق حاج آقا مجتبی تهرانی در حوزهای کوچک جنب بازار بزرگ تهران در خاطر بازاریان تهرانی هست که ضمن شناساندن زوایای سلوک مؤمنانه، آنان را به رعایت انصاف و مدارا با مردم و همچراغهایشان توصیه به خیر مینمود. پیامبران الهی نیز جملگی با هدف تربیت انسانی فرزندان آدم ابوالبشر مبعوث شده و اساس مکارم اخلاق را بر روی زمین پیریزی کردند. آنان یکی بعد از دیگری در تحکیم و گسترش سماحت و تعالی روح بشری کوشیدند و به نتایج درخشانی نیز نائل آمدند. رسول گرامی اسلام نیز مأموریت نهایی خویش را تکمیل مکارم اخلاق پیروان اعلام و آن را نشانه بزرگواری و کمال و تعالی روح فرد مسلمان میشناساند. بر این اساس تربیتشدگان مکتب اسلام در اجتماع با بزرگواری و کرامت نفس برخورد کرده و همکیشان و همنوعان خود را از عواطف انسانی خویش برخوردار میکردند. حقیقت این است که انسان بهطور فطری از خلق و خوی پسندیده احساس خوشایندی داشته و نسبت به صاحبان صفات حمیده نگاه توأم با احترام و تحسین دارد. منتهی همانگونه که اشاره شد، بسیاری اوقات انسان با توجیه رفتار خود فرصت دستیابی به تعالی روح و کرامتهای اخلاقی را از خود میگیرد. توجیه قادر است ندای وجدان را خاموش و الهامات این حجت درونی را سرکوب کند. توجیه رفتارهای ناهنجار را تحت پوشش «خود حقپندار» درست و منطقی جلوه میدهد و آدمی را از مدار کرامت اخلاقی و بزرگواری خارج میکند. توجیه به عنوان محرک بسیاری از رفتارها، افراد را به وادی خود سودی و ترجیح منافع فردی نسبت به منافع دیگران میکشاند و سودجویی و نفعطلبی را ملاک رفتار فرد توجیهگر قرار میدهد. رفتار مبتنی بر توجیه معمولاً در حد جرایم بزرگ نبوده و با اغلب آنها نمیتوان برخورد قانونی کرد، حال آنکه میتوانند عامل بینظمیهای اجتماعی و هتک حریم قانون و منجر به سلب حقوق سایرین باشند. توجیه در گستره متنوعی در زندگی شهروندی بروز یافته و مصادیق آن همهجا به چشم میآید. توجیهگری از رفتار آن مغازهداری که با اشغال جلوی مغازه خود با این توجیه که اولویت برخورداری مطلقاً به من تعلق دارد و از این طریق مانع بهرهمندی سایر شهروندان میشود تا آن رانندهای که اتومبیل خود را در جای نامناسب و به نحو دوبل پارک میکند با این توجیه که پارک اتومبیلم کوتاهمدت است را شامل شده و تولید مزاحمت میکند. حال آنکه با توجه به تعالیم دینی هرگونه تضییع حق دیگران مشمول نادیده گرفتن حقالناس بوده و موجب ضمان است؛ موضوعی که در تصمیمهای اصلاح رفتار کمتر به آنها توجه شده و اغلب عادی و پیش پا افتاده تلقی میشوند.
دبیر گروه پایداری
امروز شنبه و آغاز هفته است. بسیاری برای این روز بویژه ساعات اولیه آن اهمیت خاصی قائلند و مراقبند تا شروع هفته را با حسن روابط اجتماعی همراه کنند. این امر پسندیدهای بوده و میتواند پیوندهای دوستی را محکم کند. امیرالمؤمنین علی(ع) در این خصوص میفرماید: «سرآمد تمام وظایف برای افراد با ایمان این است که خود را به صفات حمیده و اخلاق پسندیده متخلق سازند و خویشتن را به زیور راستگویی بیارایند.» (فهرست غرر ص94) امام صادق(ع) نیز با تأکید بر این محتوا فرموده است: «خداوند به بنده خود در مقابل حسن خلق پاداشی میدهد همانند اجر مجاهد راه حق که روز و شب در فعالیت و کوشش باشد.» (روضه کافی ص150) شناخت صفات حمیده و ذمیمه و تمییز فضائل از رذائل در نظر اول بسیار ساده و ممکن به نظر میرسد به شرط آنکه پای توجیه در میان نباشد. بزرگان دین برای آنکه پیروان مکتب اسلام به مکارم اخلاق گرایش یابند و از سیئات اخلاقی اجتناب کنند، آنان را به فراگرفتن علم اخلاق فراخواندهاند. از امام موسی کاظم(ع) نقل است که میفرماید: «علمی که یاد گرفتن آن بیش از آموختن سایر علوم لازم است آن علمی است که خیر و صلاح قلب انسان را به وی ارائه و فساد آن را آشکار سازد.» (مستدرک، جلد2، ص355) بر این مبنا در مجموعههای تجارت سنتی (بازار) در اغلب شهرهای کشورمان حوزههای کوچکی بوده که تجار و کسبه صبحها قبل از آغاز کسب وکار پای درس اخلاق عالم بزرگی نشسته، آنگاه به سراغ حجره و دکان خود میرفتند. هنوز خاطرات کلاسهای اخلاق حاج آقا مجتبی تهرانی در حوزهای کوچک جنب بازار بزرگ تهران در خاطر بازاریان تهرانی هست که ضمن شناساندن زوایای سلوک مؤمنانه، آنان را به رعایت انصاف و مدارا با مردم و همچراغهایشان توصیه به خیر مینمود. پیامبران الهی نیز جملگی با هدف تربیت انسانی فرزندان آدم ابوالبشر مبعوث شده و اساس مکارم اخلاق را بر روی زمین پیریزی کردند. آنان یکی بعد از دیگری در تحکیم و گسترش سماحت و تعالی روح بشری کوشیدند و به نتایج درخشانی نیز نائل آمدند. رسول گرامی اسلام نیز مأموریت نهایی خویش را تکمیل مکارم اخلاق پیروان اعلام و آن را نشانه بزرگواری و کمال و تعالی روح فرد مسلمان میشناساند. بر این اساس تربیتشدگان مکتب اسلام در اجتماع با بزرگواری و کرامت نفس برخورد کرده و همکیشان و همنوعان خود را از عواطف انسانی خویش برخوردار میکردند. حقیقت این است که انسان بهطور فطری از خلق و خوی پسندیده احساس خوشایندی داشته و نسبت به صاحبان صفات حمیده نگاه توأم با احترام و تحسین دارد. منتهی همانگونه که اشاره شد، بسیاری اوقات انسان با توجیه رفتار خود فرصت دستیابی به تعالی روح و کرامتهای اخلاقی را از خود میگیرد. توجیه قادر است ندای وجدان را خاموش و الهامات این حجت درونی را سرکوب کند. توجیه رفتارهای ناهنجار را تحت پوشش «خود حقپندار» درست و منطقی جلوه میدهد و آدمی را از مدار کرامت اخلاقی و بزرگواری خارج میکند. توجیه به عنوان محرک بسیاری از رفتارها، افراد را به وادی خود سودی و ترجیح منافع فردی نسبت به منافع دیگران میکشاند و سودجویی و نفعطلبی را ملاک رفتار فرد توجیهگر قرار میدهد. رفتار مبتنی بر توجیه معمولاً در حد جرایم بزرگ نبوده و با اغلب آنها نمیتوان برخورد قانونی کرد، حال آنکه میتوانند عامل بینظمیهای اجتماعی و هتک حریم قانون و منجر به سلب حقوق سایرین باشند. توجیه در گستره متنوعی در زندگی شهروندی بروز یافته و مصادیق آن همهجا به چشم میآید. توجیهگری از رفتار آن مغازهداری که با اشغال جلوی مغازه خود با این توجیه که اولویت برخورداری مطلقاً به من تعلق دارد و از این طریق مانع بهرهمندی سایر شهروندان میشود تا آن رانندهای که اتومبیل خود را در جای نامناسب و به نحو دوبل پارک میکند با این توجیه که پارک اتومبیلم کوتاهمدت است را شامل شده و تولید مزاحمت میکند. حال آنکه با توجه به تعالیم دینی هرگونه تضییع حق دیگران مشمول نادیده گرفتن حقالناس بوده و موجب ضمان است؛ موضوعی که در تصمیمهای اصلاح رفتار کمتر به آنها توجه شده و اغلب عادی و پیش پا افتاده تلقی میشوند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه