نمایی بسته به دفتر شعر «هوش خون»
رضا روزبهانی
شاعر و نویسنده
یگانه شدن آدمی در هر امری جزء ناچیزیش به استعداد و کلیتش به تلاش و استمرار او بستگی دارد. این یک قاعده کلیست که هنرمند هم از آن مستثنی نیست؛ اگرچه هنرمند این مسأله ممتاز شدنش به مراتب و مراحلی پیوسته و مستمر بسته است: اول اینکه لازم است مدام در حال تمرین خلق کردن باشد (بیاشتهای زائد در نمایش وضعیتهای مختلفِ ممارستش که شوق بیحد نمایشِ خود، آفت کلیت هنرمندان امروز است)، بعد به فراخور حجم تمرین و تولیدش باید مدام پی پروراندن قوه خلاقه و خلاقیتش باشد؛ این مسأله که چقدر یک هنرمند انبان خلاقیتش از آموزهها و فرهنگ پیش و پیرامونش انباشته باشد مهمترین وجه یگانگی او و هنر اوست، چرا که همه ملزومات مؤلف (به معنای صاحب نگاه) بودن، به اشتهای هنرمند در مطالعه و شهود فرهنگ پیش از وی و زمان خودش بستگی دارد. اینکه ارزش هنر او در چه پایه باشد، میزان آگاهی از کار و جایگاه خودش، رسیدن به زبان و سبک شخصی، تأویلپذیری و جهانشمول شدن حرفها و تصاویر و معناها و در مجموع بهدست گرفتن نبض تعداد مشخص مخاطبان همه به میزان اندوخته انبان هنرمند از جهان بستگی دارد.
شعر رضا خانبهادر در این سالهای معدودی که معلوم است خیلی بجد و پرتلاش دغدغهاش بوده شعریست مدام در حال ساخت نماها و پلانها و ارائههای وهمانگیز نو که البته هوش از سر من میبرد. جز این، این شعر (به تبع شخصیت رضا که مدام در حال به اشتراک گذاشتن عواطف و دنیاهای شخصیاش با دیگران بسیاریست) هنریست که فارغ از مسائل دمدستی اجتماع، به لایههای حسی ذهن آدمهایی با سلایق مختلف دست میکشد و این هم از امتیازات اوست. دیگر اینکه فرم این شعر چیزی نیست که از بیرون به درون رخنه کرده باشد و غالباً حین آفرینش معناها شکل میگیرد. یعنی که در فرایند شکلگیری معناهای غالباً انتزاعی، هرمعنایی به فرم خاص خودش درمیآید. این اتفاقیست که در کارهای یکی دوسال اخیر رضا دارد رخ میدهد. رضا در شعرش وابستگی و بستگی عمیقی به شاعران شعر دیگر دارد و البته بزرگان شعر دیگر لااقل این دغدغهمندی را داشتهاند که به جهانبینیای برسند که جهان هنریشان تابع و زاییده آن باشد. رسیدن به این جهان هوشیاری (دغدغهمندی) البته که در بیهوشی رخ میدهد نه در هوشیاری. این بی-هوش-یاری را در سطرهای زیادی از هوش خون میتوان دید.
دستِ بریده مرگ / در عفونتِ آب / میچَرَد / معجزهای مجروح / میافتد به پوستِ روح
هوش خون
مجموعه شعر: رضا بهادر
شاعر و نویسنده
یگانه شدن آدمی در هر امری جزء ناچیزیش به استعداد و کلیتش به تلاش و استمرار او بستگی دارد. این یک قاعده کلیست که هنرمند هم از آن مستثنی نیست؛ اگرچه هنرمند این مسأله ممتاز شدنش به مراتب و مراحلی پیوسته و مستمر بسته است: اول اینکه لازم است مدام در حال تمرین خلق کردن باشد (بیاشتهای زائد در نمایش وضعیتهای مختلفِ ممارستش که شوق بیحد نمایشِ خود، آفت کلیت هنرمندان امروز است)، بعد به فراخور حجم تمرین و تولیدش باید مدام پی پروراندن قوه خلاقه و خلاقیتش باشد؛ این مسأله که چقدر یک هنرمند انبان خلاقیتش از آموزهها و فرهنگ پیش و پیرامونش انباشته باشد مهمترین وجه یگانگی او و هنر اوست، چرا که همه ملزومات مؤلف (به معنای صاحب نگاه) بودن، به اشتهای هنرمند در مطالعه و شهود فرهنگ پیش از وی و زمان خودش بستگی دارد. اینکه ارزش هنر او در چه پایه باشد، میزان آگاهی از کار و جایگاه خودش، رسیدن به زبان و سبک شخصی، تأویلپذیری و جهانشمول شدن حرفها و تصاویر و معناها و در مجموع بهدست گرفتن نبض تعداد مشخص مخاطبان همه به میزان اندوخته انبان هنرمند از جهان بستگی دارد.
شعر رضا خانبهادر در این سالهای معدودی که معلوم است خیلی بجد و پرتلاش دغدغهاش بوده شعریست مدام در حال ساخت نماها و پلانها و ارائههای وهمانگیز نو که البته هوش از سر من میبرد. جز این، این شعر (به تبع شخصیت رضا که مدام در حال به اشتراک گذاشتن عواطف و دنیاهای شخصیاش با دیگران بسیاریست) هنریست که فارغ از مسائل دمدستی اجتماع، به لایههای حسی ذهن آدمهایی با سلایق مختلف دست میکشد و این هم از امتیازات اوست. دیگر اینکه فرم این شعر چیزی نیست که از بیرون به درون رخنه کرده باشد و غالباً حین آفرینش معناها شکل میگیرد. یعنی که در فرایند شکلگیری معناهای غالباً انتزاعی، هرمعنایی به فرم خاص خودش درمیآید. این اتفاقیست که در کارهای یکی دوسال اخیر رضا دارد رخ میدهد. رضا در شعرش وابستگی و بستگی عمیقی به شاعران شعر دیگر دارد و البته بزرگان شعر دیگر لااقل این دغدغهمندی را داشتهاند که به جهانبینیای برسند که جهان هنریشان تابع و زاییده آن باشد. رسیدن به این جهان هوشیاری (دغدغهمندی) البته که در بیهوشی رخ میدهد نه در هوشیاری. این بی-هوش-یاری را در سطرهای زیادی از هوش خون میتوان دید.
دستِ بریده مرگ / در عفونتِ آب / میچَرَد / معجزهای مجروح / میافتد به پوستِ روح
هوش خون
مجموعه شعر: رضا بهادر
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه