نگاهی به فیلم مستند «تفنگ برادرم» ساخته کامران جاهدی
<تفنگ برادرم>، روایت درد و افتخار
مسعود طاهری
نویسنده و فیلمساز
این روزها خیلیها گمان این دارند که اگر مستندسازی درباره جنگ و مضامین دفاع مقدسی فیلمی بسازد، لابد نانش در روغن است و وضعش خوب میشود؛ در وهله اول باید گفت اگر کسی سراغ فیلمسازی مستند برود، باید بداند که از این راه نمیتواند معاش زندگیاش را تأمین کند و دیگر اینکه درخصوص مضامین دفاعمقدسی فیلم ساختن هم دردسرهای خاص خود را دارد، چرا که بسیاری از نهادها و سازمانها و حتی برخی افراد خود را صاحب اختیار این حوزه میدانند و اگر شما خارج از مدار و خطوطشان فیلمی بسازید و حرفی بزنید، به احتمال زیاد بودجهای که قرار است به دست شما برسد بلوکه میشود، یا اگر با هزینه خود سرمایهای گذاشتهاید که فیلم را بسازید گرفتار قهر و اخم بسیاری که اشاره شد میشوید و حتی ممکن است مُهر بایکوت هم بر پیشانی فیلمتان بخورد. بخصوص اگر فیلمی در مورد زنان در جنگ ساخته باشید مشکلات و مصائبتان دوچندان است. البته درعین حال هستند کسانی کاملاً موافق جریان، فیلم بسازند و معاش خود را بیدردسر تأمین کنند. فیلم جنگی ساختن سخت است و البته نیاز به هزینه دارد، دیگر فیلمسازی با جیب خودش نمیتواند فیلمی در این حوزه بسازد، حال طرح و بنمایه فیلم اگر مطابق فکر فلان مدیری که بودجه فعلاً در دستان او است، نباشد، آن فیلم قطعاً ساخته نمیشود، حال موضوع هرچه که میخواهد باشد. چه اشکالی دارد که مدیران در این عرصه هم دایره نظرات تنگ حکمیانهشان را کمی بازتر کنند تا فیلمهای انتقادی در حوزه جنگ و دفاع مقدس هم ساخته شود و مسائل هم در فیلمها و هم در خارج از فیلم به صورت جدی مورد بحث قرار گیرند؟ چه اشکالی دارد که برخی از افراد به ظاهر غیرخودی ـ البته از دید همان مدیران خودی ـ هم بتوانند در مورد مسائل دفاع مقدس فیلمی بسازند و دیدگاههایشان را مطرح کنند؟ فیلم (تفنگ برادرم) با اینکه از بودجه بسیار محدود یکی از سازمانهای ذیربط استفاده کرده و فیلمساز فیلمش را ساخته اما بدون وابستگی حزبی، گروهی و سازمانی بسیار آزادمنشانه سعی کرد روایتی از یکی از اسطورههای زن دفاع مقدس ارائه کند که برای هر ایرانی که آن را تماشا میکند افتخاربرانگیز است، فیلم در مورد یکی از قهرمانان زن دفاع مقدس به نام خواهر بسیطی و فراز و نشیبهای زندگی او است که در پارهای از بخشهای فیلم احساس افتخار دارید، در پارهای از بخشهایش حس درد و در برخی حس شرم دارید، جمع کردن این همه احساسات متضاد در یک قصه عنایتی است که فکر میکنم خداوند به زندگی خود خواهر نصرت بسیطی کرده است تا خود فیلمساز.
قصد این نوشته این نیست که به ارزشهای سینمایی این فیلم یا امثال آن اشاره شود که در جای خود مقتضی است منتقدان سینمایی به آن بپردازند، هدف بیان دردی است غیر اینها کان را دوا نباشد. با تلاشی که فیلمسازانی ـ که اگر سراغ این موضوعات آمدهاند قطعاً دردمند بودهاند ـ برای چنین فیلمهایی به خرج میدهند، از جمله زحمتی که کارگردان و تهیهکننده همین مستند یعنی کامران جاهدی که برای این فیلم کشیده، نباید قرار باشد که نه تنها مورد عنایتی قرار نگیرند بلکه تاوانهای بزرگی را به جرم علاقه به این حوزه پس بدهند و مورد بیمهری و ظلم و حتی سرگردانی واقع شوند. این دردی بود که خود نگارنده این سطور در ساخت فیلم مستند «شیرزنی به نام مادرجبههها» که آن هم در مورد یکی دیگر از زنان تأثیرگذار در دفاع مقدس بود، متحمل شده و هنوز زخم آن را بر جان دارد.
نویسنده و فیلمساز
این روزها خیلیها گمان این دارند که اگر مستندسازی درباره جنگ و مضامین دفاع مقدسی فیلمی بسازد، لابد نانش در روغن است و وضعش خوب میشود؛ در وهله اول باید گفت اگر کسی سراغ فیلمسازی مستند برود، باید بداند که از این راه نمیتواند معاش زندگیاش را تأمین کند و دیگر اینکه درخصوص مضامین دفاعمقدسی فیلم ساختن هم دردسرهای خاص خود را دارد، چرا که بسیاری از نهادها و سازمانها و حتی برخی افراد خود را صاحب اختیار این حوزه میدانند و اگر شما خارج از مدار و خطوطشان فیلمی بسازید و حرفی بزنید، به احتمال زیاد بودجهای که قرار است به دست شما برسد بلوکه میشود، یا اگر با هزینه خود سرمایهای گذاشتهاید که فیلم را بسازید گرفتار قهر و اخم بسیاری که اشاره شد میشوید و حتی ممکن است مُهر بایکوت هم بر پیشانی فیلمتان بخورد. بخصوص اگر فیلمی در مورد زنان در جنگ ساخته باشید مشکلات و مصائبتان دوچندان است. البته درعین حال هستند کسانی کاملاً موافق جریان، فیلم بسازند و معاش خود را بیدردسر تأمین کنند. فیلم جنگی ساختن سخت است و البته نیاز به هزینه دارد، دیگر فیلمسازی با جیب خودش نمیتواند فیلمی در این حوزه بسازد، حال طرح و بنمایه فیلم اگر مطابق فکر فلان مدیری که بودجه فعلاً در دستان او است، نباشد، آن فیلم قطعاً ساخته نمیشود، حال موضوع هرچه که میخواهد باشد. چه اشکالی دارد که مدیران در این عرصه هم دایره نظرات تنگ حکمیانهشان را کمی بازتر کنند تا فیلمهای انتقادی در حوزه جنگ و دفاع مقدس هم ساخته شود و مسائل هم در فیلمها و هم در خارج از فیلم به صورت جدی مورد بحث قرار گیرند؟ چه اشکالی دارد که برخی از افراد به ظاهر غیرخودی ـ البته از دید همان مدیران خودی ـ هم بتوانند در مورد مسائل دفاع مقدس فیلمی بسازند و دیدگاههایشان را مطرح کنند؟ فیلم (تفنگ برادرم) با اینکه از بودجه بسیار محدود یکی از سازمانهای ذیربط استفاده کرده و فیلمساز فیلمش را ساخته اما بدون وابستگی حزبی، گروهی و سازمانی بسیار آزادمنشانه سعی کرد روایتی از یکی از اسطورههای زن دفاع مقدس ارائه کند که برای هر ایرانی که آن را تماشا میکند افتخاربرانگیز است، فیلم در مورد یکی از قهرمانان زن دفاع مقدس به نام خواهر بسیطی و فراز و نشیبهای زندگی او است که در پارهای از بخشهای فیلم احساس افتخار دارید، در پارهای از بخشهایش حس درد و در برخی حس شرم دارید، جمع کردن این همه احساسات متضاد در یک قصه عنایتی است که فکر میکنم خداوند به زندگی خود خواهر نصرت بسیطی کرده است تا خود فیلمساز.
قصد این نوشته این نیست که به ارزشهای سینمایی این فیلم یا امثال آن اشاره شود که در جای خود مقتضی است منتقدان سینمایی به آن بپردازند، هدف بیان دردی است غیر اینها کان را دوا نباشد. با تلاشی که فیلمسازانی ـ که اگر سراغ این موضوعات آمدهاند قطعاً دردمند بودهاند ـ برای چنین فیلمهایی به خرج میدهند، از جمله زحمتی که کارگردان و تهیهکننده همین مستند یعنی کامران جاهدی که برای این فیلم کشیده، نباید قرار باشد که نه تنها مورد عنایتی قرار نگیرند بلکه تاوانهای بزرگی را به جرم علاقه به این حوزه پس بدهند و مورد بیمهری و ظلم و حتی سرگردانی واقع شوند. این دردی بود که خود نگارنده این سطور در ساخت فیلم مستند «شیرزنی به نام مادرجبههها» که آن هم در مورد یکی دیگر از زنان تأثیرگذار در دفاع مقدس بود، متحمل شده و هنوز زخم آن را بر جان دارد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه