همه اینجا هنوز ر ؤ یاپرداز و ماجراجو هستند


محمد لهراسبی
کارگردان تئاتر
عادت از هر نوع و به هر شکل آن چیز اشتباهی‌ است. حتی عادت به چیزهایی خوب و کارآمد. عادت ذات هرچیزی را خواهد کشت و روزمرگی و بیهودگی را به‌دنبال خواهد داشت. به همین خاطر معتقدم نباید تلاشی برای عادت دادن مردم به دیدن تئاتر یا سینما رفتن اتفاق بیفتد. چیزی که باید اتفاق بیفتد خود اتفاق است. به نظر من برای تئاتر دیدن باید نمایش‌هایی درخور توجه تولید شوند نه صرفاً برای اینکه یک کاری کرده باشیم و... تئاتر باید به اتفاقی منجر شود که مخاطب آن، زندگی‌اش به قبل و بعد از دیدن نمایش تقسیم شود. نمی‌گویم کلیت زندگی‌اش اما حداقل باید به تغییری حتی کوچک منجر شود. متأسفانه این دو سال بیماری به خیلی از گروه‌های نمایشی ضربه زد و حتی چند سالن را هم به تعطیلی کشاند و این به فقیرتر شدن هنرمندان به لحاظ مالی انجامید. قشری که اکثریت آنها پیش از این نیز وضعیت مالی خوبی نداشتند و حالا هم دو سال طاقت‌فرسا را بدون کسب درآمد پشت سر گذاشته‌اند؛ اما در همین چند ماه اخیر با بهبود اوضاع شاهد بودیم که گروه‌های نمایشی با نمایش‌های خوبشان یکی‌یکی به صحنه بازگشتند و این امر بخوبی نشان داد که در این دو سال همه مشغول کار و تمرین بوده و هیچگاه ناامید نشده‌اند. شاید این روحیه در کمتر قشری از اجتماع وجود داشته باشد و کمتر قشری باشند که دو سال در بیکاری مطلق کار کنند؛ آن‌هم بدون داشتن یک ریال درآمد. با اینکه تئاتر به لحاظ فکری و تولید اندیشه‌های نو همیشه پیشرو بوده و حتی جلوتر از سینما، موسیقی و هنرهای تجسمی اما متأسفانه هنوز جایگاه اقتصادی خود را در بین سایر هنرها پیدا نکرده است. خود من از هنرهای تجسمی و نقاشی و گرافیک با تئاتر آشنا شدم و رشته تحصیلی‌ام سینماست اما هیچ‌گاه هیچ بستر و مدیومی به اندازه تئاتر مرا به هیجان نمی‌آورد. با این‌همه سال‌هاست می‌بینیم  در سینما فیلم‌هایی که به اتفاقی نو و فکری تازه منجر شوند تولید نشده  یا بسیار کم تولید می‌شوند و سینما گویی راه تجارت را پیش گرفته و فعلاً در هیجان پول‌هایی‌ است که به سوی آن روانه می‌شود. موسیقی نیز به همان راه رفته و اکنون دوردور کنسرت‌های بزرگ است؛ کنسرت‌هایی که پس از دو ساعت، مخاطب با چیزی بجز عکس و امضا و سلفی از سالن خارج نمی‌شود. تجسمی هم دور از این دو نیست. قیمت یک تابلوی نه چندان خوب در تهران گاهی با قیمت فروش یک پروژه سینمایی یا چند ماه فروش یک نمایش خوب برابری می‌کند، البته باید اضافه کنم که در سینما، موسیقی، هنرهای تجسمی و... هنرمندان جوان و بسیار خوبی سعی می‌کنند بازی را عوض کرده و مسیری تازه برای این رشته‌ها مشخص کنند اما جریان اصلی در این هنرها به سویی دیگر رفته و انگار به این زودی‌ها هم از این مسیر قصد بازگشت ندارد. در تئاتر چنین نیست. انگار همه اینجا هنوز ر ؤ یاپرداز و ماجراجو هستند. انگار زندگی هیجان‌انگیزتر و هنوز در دام تجاری شدن نیفتاده است. شما هنوز می‌توانید به سالن بروید تا گروهی نمایشی برای شما چالش ذهنی جدیدی ایجاد کند. تصاویر بدیع ببینید و به زیرین‌ترین لایه‌های شخصیتی و وجودی خود دسترسی پیدا کنید؛ اما پیشرفت و گشایش به‌لحاظ اقتصادی برای تئاتر اتفاق نیفتاده. چرا؟ نمی‌دانم‌ شاید دلیلش همان مقاومت تئاتر در مقابل تجاری شدن است. پول و کسب درآمد بد که نیست هیچ، بسیار هم خوب است و من دوست دارم روزی را ببینم که تئاتر جایگاه اقتصادی خود را هم پیدا کرده باشد اما به این شرط که برای رسیدن به این جایگاه روی روح ماجراجو و رؤ‌یاپرداز خود پا نگذارد.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7809/20/595463/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها