تلاشی تأملبرانگیز برای «تئاتر شاعرانه»
فرهاد ریاضی
منتقد
از روایت و قصهگویی تصویری سخن میگوییم (این حقیقت دارد که بدون استفاده از کلام و به کمک تصویرها نیز میتوان داستان تعریف کرد) و این روزها حتی از فیلم-مقاله یا مقاله سینمایی. اما آیا با نمایش (با همراهی صدا و موسیقی) شعر نیز میتوان سرود؟ اگر هنوز تعریف شعر بر مشخصاتی مانند موزون بودن و مقفی بودن زبان وابسته میبود، تصور شعر تئاتری ناممکن میشد. اما با وجود شعر آزاد، شعری که هویتش را از یک «جوهر شعری» میگیرد و با تصویر، موسیقی زبان(که لزوماً به معنای موزون بودن یا مقفی بودن آن نیست) و حس غنایی شاعر نسبت به جهان و اشیا تعریف میشود ــ که البته همه مفاهیمی گنگ هستند که تاب تحمل بررسی دقیق و کاملاً منطقی را نمیآورند ــ شاید سخن گفتن از تئاتر شاعرانه یا لحن شاعرانه در سینما نیز آسانتر باشد. «فرودگاه، پرواز شماره 707» متن احمدرضا احمدی، شاعر برجسته، یک تلاش تأملبرانگیز برای تجربه «تئاتر شاعرانه» است. فضایی که تجربههای مشابه کمتری از آن به یاد داریم. میدانی که بتوان به تعبیر بوردیو، از آن عادتواره/هبیتوسهای تازۀ تئاتری تماشا کرد. همانطور که محمد رضاییراد با «فرشته تاریخ»، نسبت فلسفه با تئاتر را جستوجو کرد، امیررضا کوهستانی در تجربه «شنیدن»، از امکانات مدیومهای تازه برای ایجاد فضایی تازه جهت ارتباط بین نمایش و سینما استفاده کرد، تجربه ارزشمند کورش سلیمانی را میتوان یک گام برای ایجاد ارتباطی ارگانیک بین شعر و تئاتر قرار داد. چند روز پیش که فیلم درخشان «ماشین مرا بران» (هاماگوچی، ژاپن، 2021) را براساس داستانی از موراکامی میخواندم احساس کردم که چقدر نویسندگان در همه جای جهان، به صورت نانوشته با هم دیالوگ دارند. آن فیلم، این نمایش و...
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه