نمیتوان با درون خالی بازیگر خوبی شد
ادامه از صفحه 13
برای نسل تازهای که دوست دارد به عرصه تئاتر و بهطور اخص بازیگری وارد شود چه پیشنهادی دارید. نسلی که از مشخصههایش شتاب زدگی است و این روزها علاوه بر آموزش آکادمیک، خیل عظیمی از آنان را در مؤسسههای آموزش تئاتر در گوشه و کنار کشور مشاهده میکنیم. اینکه بعضی از این جوانان، کسب مهارت و آموزش علمی و آکادمیک را وانهاده و تلاش دارند با پول یک شبه ره صد ساله را در این وادی دشوار طی کنند. توصیه شما در جایگاه یک هنرمند شناخته شده تئاتر در این زمینه چیست؟
واقعیت این است که عجول هستیم همچنانکه زمانه عجول است. از رفتار روزمره با گوشی همراه گرفته تا باقی مسائل میتوان به روانشناسی فردی و اجتماعی دوران ما پی برد. در همه امور شتابزده شدهایم در صورتی که اگر درنگ نباشد ادراکی رخ نمیدهد و اگر ادراکی غنی در ما شکل نیابد کنشورزی درستی در ما مشاهده نخواهد شد چه در زمینه بازیگری و چه در عرصه تئاتر و هنر و اصولاً هر رفتار انسانی. برای اولین بار است این را میگویم که من هیچگاه خود را بازیگر ندانستهام و بیشتر خود را عاشق هنر و ادبیات میدانم که از دوران نوجوانی ادبیات را پیگیری کرده و مدام مشغول خواندن شعر، داستان و نمایشنامه بوده است. بله من هم به دانشکده سینما و تئاتر رفته و درس کارگردانی تئاتر خواندهام، حدود30 الی 35 سال است که بازیگری تئاتر و سینما میکنم اما همیشه این احساس را داشتهام که گویا خانه اصلی من ادبیات است. نه اینکه ادبیات را میفهمم بلکه مسأله این است که تعلق خاطر من ادبیات است. تکرار نکنم که عاشق بازیگری و تئاتر هستم اما نکته اینجاست که اگر ادبیات نبود همین مقدار کیفیت اندک بازیگری در من اتفاق نمیافتاد. جهان ادبیات ما بسیار غنی است، ادبیات حماسی، غنایی، شاعرانه و همچنین ادبیات نمایشی. بنابراین حوزه ادبیات بسیار گسترده است و باید مدام آثار مختلف آن را خواند. خود من وقتی وارد دانشگاه شدم کمابیش آثار زیادی را خوانده بودم. وقتی یک استاد به اثری اشاره میکرد که من آن را مطالعه کرده بودم متوجه اهمیت این آثار و ضرورت خواندن میشدم. از زورباییونانی گرفته تا آثار چوبک، بزرگ علوی، هدایت و بزرگان دیگر. نهایت حرف من این است که باید آگاه شویم که چه چیزی یک انسان را غنی میکند و موجب رشد ادراک و فهم او میشود. بیشک یکی از مهمترین آبشخورها در این زمینه حوزه ادبیات است. چرا که انسان محدودیت دارد و امکان سفر به کشورهای مختلف و دورههای متفاوت تاریخی را ندارد. ما که توانایی آن را نداریم که فرضاً به روسیه، ژاپن و مصر یا جاهای دیگر سفر کنیم. اما با خواندن رمانهای روسی، ژاپنی، خواندن اشعار جهان عرب و رمانهای ترکی، بسیار کم هزینهتر میتوانیم وارد جهان آنان شویم و از امور آگاهی نسبی پیدا کنیم. رمانهای بزرگ فهم ما از جهان را غنا میبخشند بنابراین توصیه من به علاقهمندان بازیگری این است که علاوه بر توسعه و رشد ابزارهای بازیگری چون بدن و بیان برای اجرای همان ادراکهایی که قبل از این ذکر شد، به ادبیات اهمیت قائل شوند. بدون ادراک غنی چگونه میتوان به اجرایی درست از یک نمایشنامه رسید. در این دوران شتابزده اغلب جوانان فکر میکنند که صرفاً با شرکت در کلاسهای آموزش بازیگری یا با لینک زدن به یک سریال میتوانند بازیگر شوند اما بهتر آن است از خود پرسش کنند که کجای جهان ایستادهاند. منظورم البته این نیست که با خواندن ادبیات ما بازیگر خواهیم شد اما اگر قرار است در این مسیر حرکت کنیم و ابزارهای خود را برای روز مبادا تیز کنیم بدانیم که میبایست درون ما هم غنی باشد. نمیتوان با درون خالی، نیمه پر یا پر شده از هر زبالهای، بازیگر خوبی شد. چراکه در این مسیر احتمال آنکه با یک متن ضعیف یا یک فیلمنامه درجه دو و سه مواجه شویم بسیار زیاد است. اینجاست که تو اگر حرفی برای گفتن داشته باشی، چند کتاب بیشتر خوانده و زیستهای مختلف انسانی را تجربه کرده باشی، میتوانی کار خودت و مجموعه را ارتقا بخشی. اما اگر خالی باشی مجبور هستی چشم به دهان کارگردان و دیگران بدوزی. اما تو بهتر است چشم به دهان خودت بدوزی و این ممکن نمیشود به غیر از انس یافتن با ادبیات. در کشوری که گنجینه ادبیاتی پرباری دارد و شاعران و نویسندگان تأثیر گذار، توصیه من آشتی با مطالعه در معنای عام کلمه و ادبیات در معنای اخص آن است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه