آئینهای در مقابل حقیقت
نیلوفر ساسانی
خبرنگار
مستندسازان طلایهدار پرداختن به موضوعات مهم روز جامعه هستند. در مواجهه با خبر شهادت حاج قاسم سلیمانی این بار هم مستندسازان پیشتاز در ثبت و ضبط وقایعی بودند که بخشهایی از مجاهدتهای سردار سلیمانی را روایت میکند. بر همین اساس تعداد قابل توجهی از آثار پانزدهمین جشنواره سینما حقیقت بویژه در بخش شهید آوینی با محوریت تأثیرگذاری فعالیتهای سردار سلیمانی در حفظ امنیت و تمامیت ارضی ایران بود. «ژنرال»، «اماننامه» و «آورتین» از جمله آثار به نمایش درآمده در این بخش بود. «ژنرال» بهکارگردانی مهرداد یوسفی روایتی متفاوت از حمله داعش به مرزهای اقلیم کردستان و نجات این منطقه از چنگ داعش توسط حاج قاسم است. «امان نامه»، درباره اشرار جنوب کرمان است که با دریافت اماننامهای از شهید سلیمانی به زندگی عادی بازگشته و بهعنوان کشاورز و دامدار زندگی و فعالیت میکنند. همچنین مستند «آورتین» ساخته حسن وزیریان که جایزه ویژه سرباز وطن یادبود شهید سردارقاسم سلیمانی را به دست آورد با موضوع پاکسازی جنوب کرمان از اشرار توسط شهید قاسم سلیمانی از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۵ در استان کرمان است. سازندگان این سه مستند برای «ایران» از شناخت و دریافت تازهشان از شخصیت سردار سلیمانی در روند ساخت این آثار گفتهاند.
قاب عکسی روی دیوار خانههای ساده کاهگلی
حسن وزیرزاده
کارگردان «آورتین»
در طول این سالها هیچ گاه تجربه ملاقات با سردار سلیمانی را نداشته و دیدار با ایشان و درک خصوصیات اخلاقیشان برای بنده مهیا نشده است ولی فعالیت چندین سالهام در زمینه مستندسازی باعثشده تا مطمئن شوم حاج قاسم سلیمانی بدون شک یکی از شخصیتهای کم نظیر عصر حاضر بودهاند؛ مردی به تمام معنا سرباز وطن و در خدمت وطن، مردی در ادب و اخلاق کمنظیر و در خدمت بینظیر. این همه ارادت بنده نسبت به شخصیت ایشان به چند دلیل است: اولین دلیل بر میگردد به تجربه ساخت مستند «آورتین»؛ ساخت مستندی در دل مناطق محروم جنوب شرق کشور از جمله روستاهای کرمان و ملاقات با مردم مستضعف با خانههای کاهگلی کوچکتر از یک فرش نه متری. دیدن قاب عکس سردار سلیمانی روی دیوار همین خانههای ساده کاهگلی و شنیدن صحبتهای پرشور این مردم رنجدیده در تمجید و تعریف از مردانگیها و پدریهای سردار سلیمانی و مشاهده اشتیاق عجیب ایشان نسبت به سردار و... همه اینها در کنار دیدن و شنیدن فیلمها و صداهای ضبط شده متعدد سردار سلیمانی در طول سالهای مختلف در روند تولید مستندهایی که با آنها مواجه شدهام از دلایل تأثیرپذیری بنده از شخصیت حاج قاسم بودهاند؛ فیلمهایی که با دیدن آنها کاملاً با شخصیت اخلاقی سردار سلیمانی آشنا میشوید؛ فیلمهایی از جلسات ایشان که مطمئنت میکنند برای حاج قاسم مردم اولویت داشتهاند حتی مردم مخالف با ایشان؛ صداهایی که با شنیدن آنها مطمئن میشوی حاج قاسم در ادب، اخلاق و مذهب شعار نمیدادند و مرد عمل بودهاند. این فیلمها و صداها در کنار تجربه حضور در جنوب شرق مسلماً در نوع نگرش بنده و ارادت به شخصیت حاج قاسم بسیار مؤثر بودهاند و مرا نه بهعنوان یک مستندساز بلکه بهعنوان یک انسان، وادار میکند که این شخص والامقام و دلسوز را یک قهرمان به تمام معنا بدانم؛ قهرمانی از جنس مردم همین روزگار نه یک شخصیت افسانهای اساطیری؛ مردی از دل همین روزگار معاصر، از مردم و در خدمت مردم...
در کردستان عراق شناختمش
مهرداد یوسفی
کارگردان «ژنرال»
در اولین سالگرد شهادت سردار سلیمانی فیلم کوتاهی با نام «توکل» درباره عملیات نجات شهر اربیل کردستان عراق از دست داعش ساخته شد. این فیلم در کنار بیان مجاهدتهای سردار سلیمانی، نگاه تحقیرآمیزی به مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق داشت و واکنشهای منفی زیادی برانگیخت و تا آنجا پیش رفت که روابط دو کشور مخدوش شد و وزارت خارجه کشورمان در نامه رسمی عذرخواهی کرد. من تصمیم گرفتم مستندی با همین موضوع بسازم و آنچه را که واقعیت دارد به تصویر بکشم. در طول مدتی که پژوهش میکردم به منابع و مصاحبههای زیادی برخوردم که در آن سالها مسعود بارزانی از سردار سلیمانی تشکر زیادی کرده بود. همه را جمعآوری کردم و نهایتاً سفر من به کردستان عراق فراهم شد و موفق شدم با تعدادی از مقامات اقلیم کردستان عراق مصاحبه کنم. از قبل تصور دیگری داشتم، فکر میکردم به خاطر آبروریزی فیلم «توکل» این شخصیتها خیلی مشتاق مصاحبه درباره سردار سلیمانی و واقعه اربیل نباشند اما وقتی پای صحبت آنها نشستم دیدم که تصوراتم اشتباه است و شخصیتهای نامدار این منطقه و حتی مردم عادی، سردار سلیمانی را بیشتر از ایرانیها دوست دارند و برایش احترام قائلند. هنگام تعریف از شخصیت سردار سلیمانی و بیان رشادتهای ایشان، احساس غرور میکردم. تا قبل از آن و حتی در مدت زمانی که پژوهش کرده بودم به این دادهها رسیده بودم که سردار سلیمانی در نجات شهر اربیل و جلولا و سعدیه و بخشی از کرکوک به کمک کردها رفته، اما از خود کردها شنیدم که سردار سالهاست از زمان تصدی فرماندهی نیروی قدس نگاه ویژهای به آنها داشته و هر آنچه در توانش بوده به آنها کمک کرده است. در حقیقت من سردار سلیمانی را در کردستان عراق شناختم.
وفای عهدی که از اشرار سابق، شهروند زحمتکش ساخت
حامد سعادت
کارگردان «اماننامه»
مدتها بود که در منطقه حضوری ناشناس داشت و با بومیهایی که همکاری میکردند برای شناسایی و رصد اطلاعاتی چه قبل و چه بعد از عملیات پاکسازی جنوب شرق و تأمین امنیت تلاش میکرد. احتمالاً همین آشنایی با وضعیت مردم منطقه و شناخت از زجر عشایر بودن مهمترین دلیل تصمیم مهم ایشان در عدم مقابله و دراز کردن دست دوستی به سمت عواملی بود که مدتها منطقه را ناامن کرده بودند. خصلتی که امروز در بین مسئولان کشوری و لشکری کیمیاست. آن هم در روزگاری که شاهد فاصله زیستی بین مسئولان و عدم حضورشان بین مردم و بهدنبال آن تصمیمات خلقالساعهای بودیم که بدون هیچ شناختی از واقعیتهای جاری در زندگی مردم اتخاذ میشد و البته که این شکاف هر روز بیشتر شده است. مؤلفه مهم و جذاب شخصیتی او وفای به عهد به این مردم تا پایان عمر بود. از مهمترین جلوههای شخصیتی و مدیریتی که در ساخت مستند «امان نامه» از سردار سلیمانی دریافت کردم رها نکردن کاری بود که به ایشان واگذار شده بود. انگار با خودش قرار گذاشته بود تا کاری به بهترین شکل بهثمر نشیند، آرام نگیرد. در سالهای میانی دهه هفتاد عملیات محوله به ایشان برای تأمین امنیت جنوب شرق بهعنوان یک نظامی و فرمانده لشکر ۴۱ ثارلله کرمان پایان یافته بود و اگر بنا به ادامه کاری هم بود صرفاً کارهای اطلاعاتی و رصد صحت و سقم تسلیم شدن و ادامهدار نبودن تخلفات بود اما او دقیقاً تا چند روز قبل از شهادت همچنان بر پیمان و عهدی که با قرآن در حضور اشرار سابق بسته بود باقی ماند. به آنها قول داده بود که پیگیر اصلاح امور زندگیشان بعد از دریافت اماننامه باشد و بر سر این عهد باقی ماند. ارتباط دوستانه و صمیمانهاش با این اشرار سابق و شهروندان و زحمتکشان امروز چنان ادامهدار و ریشهدار شد که 13 دیماه 98 گویی عزیز و بزرگ طایفهشان را از دست داده بودند.
خبرنگار
مستندسازان طلایهدار پرداختن به موضوعات مهم روز جامعه هستند. در مواجهه با خبر شهادت حاج قاسم سلیمانی این بار هم مستندسازان پیشتاز در ثبت و ضبط وقایعی بودند که بخشهایی از مجاهدتهای سردار سلیمانی را روایت میکند. بر همین اساس تعداد قابل توجهی از آثار پانزدهمین جشنواره سینما حقیقت بویژه در بخش شهید آوینی با محوریت تأثیرگذاری فعالیتهای سردار سلیمانی در حفظ امنیت و تمامیت ارضی ایران بود. «ژنرال»، «اماننامه» و «آورتین» از جمله آثار به نمایش درآمده در این بخش بود. «ژنرال» بهکارگردانی مهرداد یوسفی روایتی متفاوت از حمله داعش به مرزهای اقلیم کردستان و نجات این منطقه از چنگ داعش توسط حاج قاسم است. «امان نامه»، درباره اشرار جنوب کرمان است که با دریافت اماننامهای از شهید سلیمانی به زندگی عادی بازگشته و بهعنوان کشاورز و دامدار زندگی و فعالیت میکنند. همچنین مستند «آورتین» ساخته حسن وزیریان که جایزه ویژه سرباز وطن یادبود شهید سردارقاسم سلیمانی را به دست آورد با موضوع پاکسازی جنوب کرمان از اشرار توسط شهید قاسم سلیمانی از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۵ در استان کرمان است. سازندگان این سه مستند برای «ایران» از شناخت و دریافت تازهشان از شخصیت سردار سلیمانی در روند ساخت این آثار گفتهاند.
قاب عکسی روی دیوار خانههای ساده کاهگلی
حسن وزیرزاده
کارگردان «آورتین»
در طول این سالها هیچ گاه تجربه ملاقات با سردار سلیمانی را نداشته و دیدار با ایشان و درک خصوصیات اخلاقیشان برای بنده مهیا نشده است ولی فعالیت چندین سالهام در زمینه مستندسازی باعثشده تا مطمئن شوم حاج قاسم سلیمانی بدون شک یکی از شخصیتهای کم نظیر عصر حاضر بودهاند؛ مردی به تمام معنا سرباز وطن و در خدمت وطن، مردی در ادب و اخلاق کمنظیر و در خدمت بینظیر. این همه ارادت بنده نسبت به شخصیت ایشان به چند دلیل است: اولین دلیل بر میگردد به تجربه ساخت مستند «آورتین»؛ ساخت مستندی در دل مناطق محروم جنوب شرق کشور از جمله روستاهای کرمان و ملاقات با مردم مستضعف با خانههای کاهگلی کوچکتر از یک فرش نه متری. دیدن قاب عکس سردار سلیمانی روی دیوار همین خانههای ساده کاهگلی و شنیدن صحبتهای پرشور این مردم رنجدیده در تمجید و تعریف از مردانگیها و پدریهای سردار سلیمانی و مشاهده اشتیاق عجیب ایشان نسبت به سردار و... همه اینها در کنار دیدن و شنیدن فیلمها و صداهای ضبط شده متعدد سردار سلیمانی در طول سالهای مختلف در روند تولید مستندهایی که با آنها مواجه شدهام از دلایل تأثیرپذیری بنده از شخصیت حاج قاسم بودهاند؛ فیلمهایی که با دیدن آنها کاملاً با شخصیت اخلاقی سردار سلیمانی آشنا میشوید؛ فیلمهایی از جلسات ایشان که مطمئنت میکنند برای حاج قاسم مردم اولویت داشتهاند حتی مردم مخالف با ایشان؛ صداهایی که با شنیدن آنها مطمئن میشوی حاج قاسم در ادب، اخلاق و مذهب شعار نمیدادند و مرد عمل بودهاند. این فیلمها و صداها در کنار تجربه حضور در جنوب شرق مسلماً در نوع نگرش بنده و ارادت به شخصیت حاج قاسم بسیار مؤثر بودهاند و مرا نه بهعنوان یک مستندساز بلکه بهعنوان یک انسان، وادار میکند که این شخص والامقام و دلسوز را یک قهرمان به تمام معنا بدانم؛ قهرمانی از جنس مردم همین روزگار نه یک شخصیت افسانهای اساطیری؛ مردی از دل همین روزگار معاصر، از مردم و در خدمت مردم...
در کردستان عراق شناختمش
مهرداد یوسفی
کارگردان «ژنرال»
در اولین سالگرد شهادت سردار سلیمانی فیلم کوتاهی با نام «توکل» درباره عملیات نجات شهر اربیل کردستان عراق از دست داعش ساخته شد. این فیلم در کنار بیان مجاهدتهای سردار سلیمانی، نگاه تحقیرآمیزی به مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق داشت و واکنشهای منفی زیادی برانگیخت و تا آنجا پیش رفت که روابط دو کشور مخدوش شد و وزارت خارجه کشورمان در نامه رسمی عذرخواهی کرد. من تصمیم گرفتم مستندی با همین موضوع بسازم و آنچه را که واقعیت دارد به تصویر بکشم. در طول مدتی که پژوهش میکردم به منابع و مصاحبههای زیادی برخوردم که در آن سالها مسعود بارزانی از سردار سلیمانی تشکر زیادی کرده بود. همه را جمعآوری کردم و نهایتاً سفر من به کردستان عراق فراهم شد و موفق شدم با تعدادی از مقامات اقلیم کردستان عراق مصاحبه کنم. از قبل تصور دیگری داشتم، فکر میکردم به خاطر آبروریزی فیلم «توکل» این شخصیتها خیلی مشتاق مصاحبه درباره سردار سلیمانی و واقعه اربیل نباشند اما وقتی پای صحبت آنها نشستم دیدم که تصوراتم اشتباه است و شخصیتهای نامدار این منطقه و حتی مردم عادی، سردار سلیمانی را بیشتر از ایرانیها دوست دارند و برایش احترام قائلند. هنگام تعریف از شخصیت سردار سلیمانی و بیان رشادتهای ایشان، احساس غرور میکردم. تا قبل از آن و حتی در مدت زمانی که پژوهش کرده بودم به این دادهها رسیده بودم که سردار سلیمانی در نجات شهر اربیل و جلولا و سعدیه و بخشی از کرکوک به کمک کردها رفته، اما از خود کردها شنیدم که سردار سالهاست از زمان تصدی فرماندهی نیروی قدس نگاه ویژهای به آنها داشته و هر آنچه در توانش بوده به آنها کمک کرده است. در حقیقت من سردار سلیمانی را در کردستان عراق شناختم.
وفای عهدی که از اشرار سابق، شهروند زحمتکش ساخت
حامد سعادت
کارگردان «اماننامه»
مدتها بود که در منطقه حضوری ناشناس داشت و با بومیهایی که همکاری میکردند برای شناسایی و رصد اطلاعاتی چه قبل و چه بعد از عملیات پاکسازی جنوب شرق و تأمین امنیت تلاش میکرد. احتمالاً همین آشنایی با وضعیت مردم منطقه و شناخت از زجر عشایر بودن مهمترین دلیل تصمیم مهم ایشان در عدم مقابله و دراز کردن دست دوستی به سمت عواملی بود که مدتها منطقه را ناامن کرده بودند. خصلتی که امروز در بین مسئولان کشوری و لشکری کیمیاست. آن هم در روزگاری که شاهد فاصله زیستی بین مسئولان و عدم حضورشان بین مردم و بهدنبال آن تصمیمات خلقالساعهای بودیم که بدون هیچ شناختی از واقعیتهای جاری در زندگی مردم اتخاذ میشد و البته که این شکاف هر روز بیشتر شده است. مؤلفه مهم و جذاب شخصیتی او وفای به عهد به این مردم تا پایان عمر بود. از مهمترین جلوههای شخصیتی و مدیریتی که در ساخت مستند «امان نامه» از سردار سلیمانی دریافت کردم رها نکردن کاری بود که به ایشان واگذار شده بود. انگار با خودش قرار گذاشته بود تا کاری به بهترین شکل بهثمر نشیند، آرام نگیرد. در سالهای میانی دهه هفتاد عملیات محوله به ایشان برای تأمین امنیت جنوب شرق بهعنوان یک نظامی و فرمانده لشکر ۴۱ ثارلله کرمان پایان یافته بود و اگر بنا به ادامه کاری هم بود صرفاً کارهای اطلاعاتی و رصد صحت و سقم تسلیم شدن و ادامهدار نبودن تخلفات بود اما او دقیقاً تا چند روز قبل از شهادت همچنان بر پیمان و عهدی که با قرآن در حضور اشرار سابق بسته بود باقی ماند. به آنها قول داده بود که پیگیر اصلاح امور زندگیشان بعد از دریافت اماننامه باشد و بر سر این عهد باقی ماند. ارتباط دوستانه و صمیمانهاش با این اشرار سابق و شهروندان و زحمتکشان امروز چنان ادامهدار و ریشهدار شد که 13 دیماه 98 گویی عزیز و بزرگ طایفهشان را از دست داده بودند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه