گزارش «ایران» از لزوم توجه ویژه به بخشی از جامعه معتادین
آمار کم زنان معتاد و اهمیت بالای رسیدگی به آنها
پرستو رفیعی
خبرنگار
این روزها صحبت از معضل اعتیاد در سطح جامعه خصوصاً معتادان متجاهر زیاد به گوش میرسد. طرحهایی برای مقابله با این معضل حرکت به سوی اصلاح فرایندهایی که به اعتیاد ختم میشود از پلیس مبارزه با مواد مخدر تا آسیب شناسان اجتماعی تا بهزیستی و بخشهای مختلف دولت و شهرداری را درگیر کرده است. در جدیدترین صحبتی که در خصوص آموزش و پیشگیری از اعتیاد که سرلوحه بحث مقابله با اعتیاد است؛ سرهنگ عبدالوهاب حسنوند رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر تهران بزرگ به ایسنا گفته است: جمعآوری، ساماندهی و تحویل معتادان به مراکز غربالگری از جمله اقداماتی است که از سوی پلیس انجام میشود. پلیس تهران حتی مرکز بازپروری مهرسروش را نیز با ظرفیت ۷۰۰ نفر راهاندازی کرد که اخیراً مقرر شد ظرفیت آن افزایش هم پیدا کند که بزودی آن را اعلام خواهیم کرد. پلیس جلسات و کارگروههایی را در آموزش و پرورش و دانشگاه دارد و درباره نحوه آموزش و آگاهسازی به افراد، خانواده، مدارس و جامعه در حال پیشبردن یکسری اقدامات هستیم.
رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر تهران بزرگ درباره ساماندهی معتادان متجاهر در تهران و بویژه محله هرندی نیز گفت: از انتهای سال ۹۷ مناطق بیدفاع شهری مخصوصاً شوش و دروازه غار با دستور ریاست محترم پلیس پایتخت در دستور کار پلیس قرار گرفته و حالا بیش از ۱۱۰۰ روز است که پلیس برای ساماندهی و برخورد با قاچاقچیان و خرده فروشان در این منطقه اقداماتی را انجام میدهد.
وی در مورد ظرفیتهای نگهداری از معتادان متجاهر نیز اظهار کرد: در این خصوص ۱۲هزار نفر ظرفیت داشتیم که تقریباً از سال گذشته همان ۱۲ هزار نفر است. اما پیشبینی ما بیش از ۲۰ هزار نفر است. در واقع ۸۰۰۰ نفر برابر آمار سال قبلی رها شدهاند. البته ارزیابی ما این است که طی این مدت حدود ۱۰۰۰ نفر نیز به جمعیت این افراد اضافه شده و در حال حاضر حدود ۹۰۰۰ معتاد متجاهر رها هستند.
حسنوند درباره اینکه چه عاملی سبب افزایش ۱۰۰۰ نفری شمار معتادان متجاهر در تهران شده است، گفت: علت این موضوع از نظر ما وجود چند کانون برای جذب جمعیت معتادان متجاهر در مناطقی مانند شوش و هرندی است که حتی باعث حضور معتادان از شهرها و مناطق دیگر نیز شده است. وجود دیآیسیها و خدمات پزشکی مجانی، امامتیها یا همان متادون درمانی، شلترها و جاهای خواب در محله شوش و هرندی و در بخشی دیگر نیز توزیع رایگان غذاها در میان معتادان که از سوی افراد خیر انجام میشود. ما معتقدیم این موارد باعث مهاجرت معتادان استانهای دیگر به تهران شده است.
400 نفر ظرفیت نگهداری از زنان معتاد در پایتخت!
رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ با بیان اینکه در حال حاضر حدود ۹ هزار نفر معتاد رها شده در تهران داریم درباره اینکه در حال حاضر چه تعداد ظرفیت برای نگهداری از معتادان متجاهر زن و افراد دارای زخم باز و بیماریهای عفونی وجود دارد، اظهار کرد: برای معتادان دارای زخم باز و عفونی ۴۰۰ نفر ظرفیت به ما دادهاند و برای خانمها هم ۴۰۰ نفر ظرفیت ایجاد شد که البته این تعداد کافی نیست.
از همین سخنان آخر است که بحث مهم پرداختن به زنان معتاد پیش کشیده میشود؛ جامعهای که شاید درصد کمی از جامعه معتادین را به خود اختصاص میدهد اما از نظر اهمیت رسیدگی به وضعیت آنها در صدر قرار میگیرد.
تعداد زنانی که برای ترک اعتیاد به مراکز درمان و بازتوانی اعتیاد مراجعه میکنند افزایش یافته است. کارشناسان حوزه اعتیاد دلیل این روند صعودی را افزایش آگاهی و سطح پذیرش این گروه از جامعه عنوان میکنند. درحال حاضر اما حدود 10 درصد از جمعیت معتاد کشور را زنان تشکیل میدهند؛ زنانی که مدیران نهاد خانواده و مؤثرترین گروه در حفظ سلامت جامعه به شمار میآیند و سلامت روح و جسم تکتک افراد جامعه در گرو سلامت روانی و جسمانی آنهاست . از اینرو پیشگیری از ابتلای زنان به اعتیاد و همچنین حمایت مستمر پس از ترک برای پیشگیری از ابتلای مجدد آنها ضروری به نظر میرسد.
فاطمه رضوان مدنی معاون توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی معتقد است سازمان بهزیستی برنامههای درمانی مناسبی برای این قشر دارد اما این برنامهها کم است و نیازمند سیاستهایی هستیم که طبق آن با توجه به شرایط مختلف سنی، اجتماعی، اقتصادی و دیگر شاخصها، اقدامات گستردهتر و متفاوتی برای این گروه صورت گیرد، چراکه درمان باید با توجه به خصوصیات فردی انجام شود و این اقدام نیازمند سرمایهگذاری زیادی در حوزههای مختلف است.
او عنوان میکند: «سازمان بهزیستی در راستای ارائه خدمات درمانی استاندارد تلاش میکند و در چهار حوزه پیشگیری، درمان، کاهش عوارض و بازتوانی معتادان فعالیت دارد. پیشگیری در سطح جامعه انجام میشود اما ما به تنهایی قادر نیستیم تمامی فعالیتهای لازم را انجام دهیم. در بحث اعتیاد باید نهادهای مختلف مثل صداوسیما ورود بیشتری داشته باشند.»
او همچنین معتقد است در مسأله اعتیاد زنان بسیاری از مسائل مثل ناآگاهی، مشکلات اجتماعی، اقتصادی و روانی دخیل هستند و نیاز است تمامی جوانب با هم تقویت شوند تا زنان کمتری بهسمت اعتیاد بروند.
زنان، تنها به مراکز ترک اعتیاد میآیند
سعید صفاتیان تحلیلگر و کارشناس حوزه اعتیاد در گفتوگو با «ایران» میگوید: «با توجه به اینکه 10 درصد افراد معتاد در ایران را زنان تشکیل میدهند، درمان و پیشگیری از روی آوردن مجدد زنان به اعتیاد اهمیت بیشتری دارد، اما آنچه در سالهای اخیر بیشتر به چشم میخورد افزایش مراجعه زنان به مراکز درمان و سیر صعودی آن است.»
او علل این افزایش را چنین عنوان میکند: «زنان برخلاف گذشته پذیرفتهاند که معتاد و نیازمند درمان هستند. شواهد نشان داده که زنان بهدلیل مشکلات بیشتری که در این حوزه با آن مواجه هستند همواره دیرتر از مردان میپذیرند که قدم در حوزه درمان بگذارند. برای مثال زنان هنگام درمان کمتر از مردان مورد حمایت خانواده قرار میگیرند. بیشتر مردانی که به مراکز درمان مراجعه میکنند یکی از اعضای خانواده مانند همسر یا مادر و برادر را به همراه دارند اما اکثر زنان به تنهایی قدم در مراکز درمان و ترک اعتیاد میگذارند.»
این کارشناس حوزه اعتیاد با تأکید بر اهمیت حمایت از این گروه پس از درمان میگوید: «حدود 12 سال پیش قوه قضائیه آییننامهای در مورد حمایتهای اجتماعی از معتادان بهبود یافته تنظیم کرد تا آنها پس از ترک اعتیاد و حضور در جامعه مجدداً به سمت اعتیاد نروند. طبق این آیین نامه وظایفی برعهده سازمانهای مختلفی مانند وزارت کشور، ستاد مبارزه با مواد مخدر، صدا و سیما، مخصوصاً وزارت رفاه و سازمان بهزیستی در خصوص معتادان بیبضاعت قرار گرفت، اما متأسفانه حمایتهای پیشبینی شده چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی صورت نگرفته است.»
او میافزاید: «ما هنوز نتوانستهایم در کشور مراکزی را طراحی کنیم که وظیفه آنها ارائه حمایتهای لازم برای افرادی باشد که اعتیاد خود را ترک میکنند. در واقع در این مرحله باید واحدهای مددکاری و روانشناسی اقدامات لازم را انجام دهند. نهادهایی مانند وزارت رفاه، بهزیستی و وزارت بهداشت که برای این کار بودجه دارند و ساختارهای لازم و افراد متخصص را هم دراختیار دارند باید برای درمان روانی زنان پس از ترک اعتیاد اقدامات لازم را انجام دهند. درکنار این درمان باید بحث حمایتهای اجتماعی یعنی شغل و درآمد، بیمه و حرفه آموزی زنان نیز مورد توجه قرار گیرد.»
صفاتیان اظهار میکند: «متأسفانه در جامعه ما بیشتر نگاه به سمت معتادان متجاهر است که در جامعه دیده میشوند، اما زنان که معمولاً هنگام درمان تنها هستند و در جامعه دیده نمیشوند، کمتر مورد توجه قرار میگیرند. ما در جامعه نیازمند فرهنگسازی هستیم. اینجاست که آموزش عالی، وزارت ارشاد و صداوسیما باید به وظیفه خود در مورد فرهنگسازی عمل کنند. نگاههای قهری جامعه و خانواده به زنان معتاد سبب میشود که آنها همواره در جامعه تنها باشند و حتی شرایط درمان برای آنها سختتر شود. این نگاه باید با فرهنگسازی اصلاح شود.»
این کارشناس حوزه اعتیاد با اشاره به عملکرد بهزیستی درخصوص حمایت از زنان بیبضاعت معتاد، تأکید میکند: «توان بهزیستی در همین حدی است که اکنون مشاهده میشود و باید به این نهاد کمک کرد. بهزیستی برنامههای خوبی را طراحی میکند اما کمکهای لازم را دریافت نمیکند. متأسفانه باید بگویم چون دیدگاه برخورد انتظامی در ستاد مبارزه با مواد مخدر برای جمعآوری معتادان وجود دارد، این دیدگاه به سایر دستگاهها تسری مییابد.»
او از دولت و رئیسجمهور بهعنوان رئیس ستاد مبارزه با مواد مخدر درخواست میکند دیدگاه اجتماعی و پزشکی را که در همه دنیا اولویت اصلی در بحث مواد مخدر است در کنار دیدگاه مقابله و مبارزه در این ستاد تسری دهد تا به موفقیتهای چشمگیری در این حوزه دست یابیم.
نیازمند سیستمی بر مبنای سطوح مؤثر پیشگیری هستیم
کوروش محمدی جامعه شناس و رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران معتقد است، مکانیزمهای ترک اعتیاد در کشور نه تنها برای زنان بلکه برای مردان نیز کارآمد نیستند.
محمدی در گفتوگو با «ایران» در این باره میگوید: «آنچه امروز تحت عنوان مراکز درمان اعتیاد شکل گرفته بیشتر مراکزی است که فرد از روی استیصال وارد آنها میشود. یک زن که درگیر اعتیاد شده تا زمانی که در شرایط نرمال زندگی قرار دارد و نیازهایش برطرف میشود و در یک جمله زندگی او تحتالشعاع اعتیاد قرار نمیگیرد بهسمت ترک اعتیاد نمیرود، اما در شرایطی که افراد به استیصال میرسند یعنی اعتیاد هم بر زندگی خانوادگی و اجتماعی آنها اثر منفی میگذارد و هم داشتههایشان را میگیرد، از روی اجبار و استیصال به سمت ترک میروند.»
او ادامه میدهد: «البته گروهی هم حتی در حالت استیصال به سمت ترک اعتیاد نمیروند و با ناهنجاریهایی که تجربه میکنند همچنان تلاش میکنند اعتیاد خود را ادامه دهند. این گروه ممکن است توسط سیستمهایی مانند سازمان بهزیستی و پلیس مبارزه با مواد مخدر دستگیر شوند و با اجبار به مراکز ترک اعتیاد سپرده شوند. اما مسأله این است که کمپها و مراکز درمانی ما رویکرد تک بعدی دارند و تمام تمرکز سیستم بر دوری فرد از مواد مخدر است. نتیجه این امر این است که فرد برای مدت زمان کوتاهی از مواد اعتیادآور دور میشود و هنگام ورود به جامعه درحالی که برچسب و انگ اعتیاد را بههمراه دارد، دوباره با همان جامعه خشن و بیرحم مواجه میشود. جامعه هم نسبت به چنین فردی بیاعتماد است و نیاز او به بازگشت به فضاهای اجتماعی و اقتصادی گذشته را نادیده میگیرد. درچنین شرایطی طبیعی است زنی که امکان بازگشت به شرایط بهینه گذشته را ندارد پس از مدتی دوباره وارد چرخه اعتیاد خواهد شد.»
محمدی میافزاید: «ما نیازمند سیستمی جامع هستیم که در مسیر ترک اعتیاد، خانواده را با فرد معتاد همراه کرده وخلأها و آسیبهای اجتماعی وارده شده به بافت خانواده را ترمیم کند. همچنین این سیستم باید حمایتهای اجتماعی را به فردی که اعتیاد خود را ترک کرده، بازگرداند.»
رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران با اشاره به اینکه هم اکنون نیازمند سیستمی بر مبنای سطوح مؤثر پیشگیری هستیم، میگوید: «در شرایط فعلی تمرکز سیستمهای مقابله، مداخله و حتی پیشگیری روی مداخله است و این رویکرد در مقابل این معضل اجتماعی نادرست و جزو خطاهای استراتژیک جامعه محسوب میشود. متأسفانه سیستم پیشگیری در جامعه ما آنگونه که باید فعال باشد، فعال عمل نمیکند. در حال حاضر بیش از 93 درصد خانوادهها در جامعه سالم و به دور از اعتیاد هستند اما باید توجه کرد استعداد گرایش به اعتیاد در همین خانوادهها هم ممکن است بهدلیل متغیرهای دیگر فراهم باشد.»
او تأکید میکند: «اعتیاد زنان شرایط ایجاد آسیبهای اجتماعی نظیر کودک کار، تکدی گری، اعتیاد و بزهکاری را فراهم میکند. از اینرو باید خانوادههای درمعرض خطر حمایت شوند تا از بروز آسیبهای بعدی پیشگیری کنیم. در سازمان بهزیستی معاونت پیشگیری داریم. در واقع در مأموریتهای سازمان بهزیستی پیشگیری تعریف شده اما برای این سازمان در جامعه ما اعتبار و منابع لازم در نظر گرفته نشده است. به همین دلیل سازمان بهزیستی در بسیاری از بخشها از جمله آسیبهای اجتماعی ناکارآمد بوده است. در مورد سایر نهادها و دستگاهها که در این حوزه مداخله میکنند هم میتوان گفت یکی از بزرگترین مشکلات ما در جامعه موازی کاری است. در حال حاضر بیش از 10 دستگاه در این حوزه فعالیت میکنند که هر دستگاه به سبک خود وارد این حوزه شده است و محوریت واحدی وجود ندارد. درحالی که باید دستگاههای موازی حذف شوند و یک دستگاه متولی حوزه اعتیاد یا آسیبهای اجتماعی شود تا اعتبارات تخصیص یافته هدر نرود و به نتیجه مطلوب دست یابیم.»
خبرنگار
این روزها صحبت از معضل اعتیاد در سطح جامعه خصوصاً معتادان متجاهر زیاد به گوش میرسد. طرحهایی برای مقابله با این معضل حرکت به سوی اصلاح فرایندهایی که به اعتیاد ختم میشود از پلیس مبارزه با مواد مخدر تا آسیب شناسان اجتماعی تا بهزیستی و بخشهای مختلف دولت و شهرداری را درگیر کرده است. در جدیدترین صحبتی که در خصوص آموزش و پیشگیری از اعتیاد که سرلوحه بحث مقابله با اعتیاد است؛ سرهنگ عبدالوهاب حسنوند رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر تهران بزرگ به ایسنا گفته است: جمعآوری، ساماندهی و تحویل معتادان به مراکز غربالگری از جمله اقداماتی است که از سوی پلیس انجام میشود. پلیس تهران حتی مرکز بازپروری مهرسروش را نیز با ظرفیت ۷۰۰ نفر راهاندازی کرد که اخیراً مقرر شد ظرفیت آن افزایش هم پیدا کند که بزودی آن را اعلام خواهیم کرد. پلیس جلسات و کارگروههایی را در آموزش و پرورش و دانشگاه دارد و درباره نحوه آموزش و آگاهسازی به افراد، خانواده، مدارس و جامعه در حال پیشبردن یکسری اقدامات هستیم.
رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر تهران بزرگ درباره ساماندهی معتادان متجاهر در تهران و بویژه محله هرندی نیز گفت: از انتهای سال ۹۷ مناطق بیدفاع شهری مخصوصاً شوش و دروازه غار با دستور ریاست محترم پلیس پایتخت در دستور کار پلیس قرار گرفته و حالا بیش از ۱۱۰۰ روز است که پلیس برای ساماندهی و برخورد با قاچاقچیان و خرده فروشان در این منطقه اقداماتی را انجام میدهد.
وی در مورد ظرفیتهای نگهداری از معتادان متجاهر نیز اظهار کرد: در این خصوص ۱۲هزار نفر ظرفیت داشتیم که تقریباً از سال گذشته همان ۱۲ هزار نفر است. اما پیشبینی ما بیش از ۲۰ هزار نفر است. در واقع ۸۰۰۰ نفر برابر آمار سال قبلی رها شدهاند. البته ارزیابی ما این است که طی این مدت حدود ۱۰۰۰ نفر نیز به جمعیت این افراد اضافه شده و در حال حاضر حدود ۹۰۰۰ معتاد متجاهر رها هستند.
حسنوند درباره اینکه چه عاملی سبب افزایش ۱۰۰۰ نفری شمار معتادان متجاهر در تهران شده است، گفت: علت این موضوع از نظر ما وجود چند کانون برای جذب جمعیت معتادان متجاهر در مناطقی مانند شوش و هرندی است که حتی باعث حضور معتادان از شهرها و مناطق دیگر نیز شده است. وجود دیآیسیها و خدمات پزشکی مجانی، امامتیها یا همان متادون درمانی، شلترها و جاهای خواب در محله شوش و هرندی و در بخشی دیگر نیز توزیع رایگان غذاها در میان معتادان که از سوی افراد خیر انجام میشود. ما معتقدیم این موارد باعث مهاجرت معتادان استانهای دیگر به تهران شده است.
400 نفر ظرفیت نگهداری از زنان معتاد در پایتخت!
رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ با بیان اینکه در حال حاضر حدود ۹ هزار نفر معتاد رها شده در تهران داریم درباره اینکه در حال حاضر چه تعداد ظرفیت برای نگهداری از معتادان متجاهر زن و افراد دارای زخم باز و بیماریهای عفونی وجود دارد، اظهار کرد: برای معتادان دارای زخم باز و عفونی ۴۰۰ نفر ظرفیت به ما دادهاند و برای خانمها هم ۴۰۰ نفر ظرفیت ایجاد شد که البته این تعداد کافی نیست.
از همین سخنان آخر است که بحث مهم پرداختن به زنان معتاد پیش کشیده میشود؛ جامعهای که شاید درصد کمی از جامعه معتادین را به خود اختصاص میدهد اما از نظر اهمیت رسیدگی به وضعیت آنها در صدر قرار میگیرد.
تعداد زنانی که برای ترک اعتیاد به مراکز درمان و بازتوانی اعتیاد مراجعه میکنند افزایش یافته است. کارشناسان حوزه اعتیاد دلیل این روند صعودی را افزایش آگاهی و سطح پذیرش این گروه از جامعه عنوان میکنند. درحال حاضر اما حدود 10 درصد از جمعیت معتاد کشور را زنان تشکیل میدهند؛ زنانی که مدیران نهاد خانواده و مؤثرترین گروه در حفظ سلامت جامعه به شمار میآیند و سلامت روح و جسم تکتک افراد جامعه در گرو سلامت روانی و جسمانی آنهاست . از اینرو پیشگیری از ابتلای زنان به اعتیاد و همچنین حمایت مستمر پس از ترک برای پیشگیری از ابتلای مجدد آنها ضروری به نظر میرسد.
فاطمه رضوان مدنی معاون توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی معتقد است سازمان بهزیستی برنامههای درمانی مناسبی برای این قشر دارد اما این برنامهها کم است و نیازمند سیاستهایی هستیم که طبق آن با توجه به شرایط مختلف سنی، اجتماعی، اقتصادی و دیگر شاخصها، اقدامات گستردهتر و متفاوتی برای این گروه صورت گیرد، چراکه درمان باید با توجه به خصوصیات فردی انجام شود و این اقدام نیازمند سرمایهگذاری زیادی در حوزههای مختلف است.
او عنوان میکند: «سازمان بهزیستی در راستای ارائه خدمات درمانی استاندارد تلاش میکند و در چهار حوزه پیشگیری، درمان، کاهش عوارض و بازتوانی معتادان فعالیت دارد. پیشگیری در سطح جامعه انجام میشود اما ما به تنهایی قادر نیستیم تمامی فعالیتهای لازم را انجام دهیم. در بحث اعتیاد باید نهادهای مختلف مثل صداوسیما ورود بیشتری داشته باشند.»
او همچنین معتقد است در مسأله اعتیاد زنان بسیاری از مسائل مثل ناآگاهی، مشکلات اجتماعی، اقتصادی و روانی دخیل هستند و نیاز است تمامی جوانب با هم تقویت شوند تا زنان کمتری بهسمت اعتیاد بروند.
زنان، تنها به مراکز ترک اعتیاد میآیند
سعید صفاتیان تحلیلگر و کارشناس حوزه اعتیاد در گفتوگو با «ایران» میگوید: «با توجه به اینکه 10 درصد افراد معتاد در ایران را زنان تشکیل میدهند، درمان و پیشگیری از روی آوردن مجدد زنان به اعتیاد اهمیت بیشتری دارد، اما آنچه در سالهای اخیر بیشتر به چشم میخورد افزایش مراجعه زنان به مراکز درمان و سیر صعودی آن است.»
او علل این افزایش را چنین عنوان میکند: «زنان برخلاف گذشته پذیرفتهاند که معتاد و نیازمند درمان هستند. شواهد نشان داده که زنان بهدلیل مشکلات بیشتری که در این حوزه با آن مواجه هستند همواره دیرتر از مردان میپذیرند که قدم در حوزه درمان بگذارند. برای مثال زنان هنگام درمان کمتر از مردان مورد حمایت خانواده قرار میگیرند. بیشتر مردانی که به مراکز درمان مراجعه میکنند یکی از اعضای خانواده مانند همسر یا مادر و برادر را به همراه دارند اما اکثر زنان به تنهایی قدم در مراکز درمان و ترک اعتیاد میگذارند.»
این کارشناس حوزه اعتیاد با تأکید بر اهمیت حمایت از این گروه پس از درمان میگوید: «حدود 12 سال پیش قوه قضائیه آییننامهای در مورد حمایتهای اجتماعی از معتادان بهبود یافته تنظیم کرد تا آنها پس از ترک اعتیاد و حضور در جامعه مجدداً به سمت اعتیاد نروند. طبق این آیین نامه وظایفی برعهده سازمانهای مختلفی مانند وزارت کشور، ستاد مبارزه با مواد مخدر، صدا و سیما، مخصوصاً وزارت رفاه و سازمان بهزیستی در خصوص معتادان بیبضاعت قرار گرفت، اما متأسفانه حمایتهای پیشبینی شده چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی صورت نگرفته است.»
او میافزاید: «ما هنوز نتوانستهایم در کشور مراکزی را طراحی کنیم که وظیفه آنها ارائه حمایتهای لازم برای افرادی باشد که اعتیاد خود را ترک میکنند. در واقع در این مرحله باید واحدهای مددکاری و روانشناسی اقدامات لازم را انجام دهند. نهادهایی مانند وزارت رفاه، بهزیستی و وزارت بهداشت که برای این کار بودجه دارند و ساختارهای لازم و افراد متخصص را هم دراختیار دارند باید برای درمان روانی زنان پس از ترک اعتیاد اقدامات لازم را انجام دهند. درکنار این درمان باید بحث حمایتهای اجتماعی یعنی شغل و درآمد، بیمه و حرفه آموزی زنان نیز مورد توجه قرار گیرد.»
صفاتیان اظهار میکند: «متأسفانه در جامعه ما بیشتر نگاه به سمت معتادان متجاهر است که در جامعه دیده میشوند، اما زنان که معمولاً هنگام درمان تنها هستند و در جامعه دیده نمیشوند، کمتر مورد توجه قرار میگیرند. ما در جامعه نیازمند فرهنگسازی هستیم. اینجاست که آموزش عالی، وزارت ارشاد و صداوسیما باید به وظیفه خود در مورد فرهنگسازی عمل کنند. نگاههای قهری جامعه و خانواده به زنان معتاد سبب میشود که آنها همواره در جامعه تنها باشند و حتی شرایط درمان برای آنها سختتر شود. این نگاه باید با فرهنگسازی اصلاح شود.»
این کارشناس حوزه اعتیاد با اشاره به عملکرد بهزیستی درخصوص حمایت از زنان بیبضاعت معتاد، تأکید میکند: «توان بهزیستی در همین حدی است که اکنون مشاهده میشود و باید به این نهاد کمک کرد. بهزیستی برنامههای خوبی را طراحی میکند اما کمکهای لازم را دریافت نمیکند. متأسفانه باید بگویم چون دیدگاه برخورد انتظامی در ستاد مبارزه با مواد مخدر برای جمعآوری معتادان وجود دارد، این دیدگاه به سایر دستگاهها تسری مییابد.»
او از دولت و رئیسجمهور بهعنوان رئیس ستاد مبارزه با مواد مخدر درخواست میکند دیدگاه اجتماعی و پزشکی را که در همه دنیا اولویت اصلی در بحث مواد مخدر است در کنار دیدگاه مقابله و مبارزه در این ستاد تسری دهد تا به موفقیتهای چشمگیری در این حوزه دست یابیم.
نیازمند سیستمی بر مبنای سطوح مؤثر پیشگیری هستیم
کوروش محمدی جامعه شناس و رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران معتقد است، مکانیزمهای ترک اعتیاد در کشور نه تنها برای زنان بلکه برای مردان نیز کارآمد نیستند.
محمدی در گفتوگو با «ایران» در این باره میگوید: «آنچه امروز تحت عنوان مراکز درمان اعتیاد شکل گرفته بیشتر مراکزی است که فرد از روی استیصال وارد آنها میشود. یک زن که درگیر اعتیاد شده تا زمانی که در شرایط نرمال زندگی قرار دارد و نیازهایش برطرف میشود و در یک جمله زندگی او تحتالشعاع اعتیاد قرار نمیگیرد بهسمت ترک اعتیاد نمیرود، اما در شرایطی که افراد به استیصال میرسند یعنی اعتیاد هم بر زندگی خانوادگی و اجتماعی آنها اثر منفی میگذارد و هم داشتههایشان را میگیرد، از روی اجبار و استیصال به سمت ترک میروند.»
او ادامه میدهد: «البته گروهی هم حتی در حالت استیصال به سمت ترک اعتیاد نمیروند و با ناهنجاریهایی که تجربه میکنند همچنان تلاش میکنند اعتیاد خود را ادامه دهند. این گروه ممکن است توسط سیستمهایی مانند سازمان بهزیستی و پلیس مبارزه با مواد مخدر دستگیر شوند و با اجبار به مراکز ترک اعتیاد سپرده شوند. اما مسأله این است که کمپها و مراکز درمانی ما رویکرد تک بعدی دارند و تمام تمرکز سیستم بر دوری فرد از مواد مخدر است. نتیجه این امر این است که فرد برای مدت زمان کوتاهی از مواد اعتیادآور دور میشود و هنگام ورود به جامعه درحالی که برچسب و انگ اعتیاد را بههمراه دارد، دوباره با همان جامعه خشن و بیرحم مواجه میشود. جامعه هم نسبت به چنین فردی بیاعتماد است و نیاز او به بازگشت به فضاهای اجتماعی و اقتصادی گذشته را نادیده میگیرد. درچنین شرایطی طبیعی است زنی که امکان بازگشت به شرایط بهینه گذشته را ندارد پس از مدتی دوباره وارد چرخه اعتیاد خواهد شد.»
محمدی میافزاید: «ما نیازمند سیستمی جامع هستیم که در مسیر ترک اعتیاد، خانواده را با فرد معتاد همراه کرده وخلأها و آسیبهای اجتماعی وارده شده به بافت خانواده را ترمیم کند. همچنین این سیستم باید حمایتهای اجتماعی را به فردی که اعتیاد خود را ترک کرده، بازگرداند.»
رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران با اشاره به اینکه هم اکنون نیازمند سیستمی بر مبنای سطوح مؤثر پیشگیری هستیم، میگوید: «در شرایط فعلی تمرکز سیستمهای مقابله، مداخله و حتی پیشگیری روی مداخله است و این رویکرد در مقابل این معضل اجتماعی نادرست و جزو خطاهای استراتژیک جامعه محسوب میشود. متأسفانه سیستم پیشگیری در جامعه ما آنگونه که باید فعال باشد، فعال عمل نمیکند. در حال حاضر بیش از 93 درصد خانوادهها در جامعه سالم و به دور از اعتیاد هستند اما باید توجه کرد استعداد گرایش به اعتیاد در همین خانوادهها هم ممکن است بهدلیل متغیرهای دیگر فراهم باشد.»
او تأکید میکند: «اعتیاد زنان شرایط ایجاد آسیبهای اجتماعی نظیر کودک کار، تکدی گری، اعتیاد و بزهکاری را فراهم میکند. از اینرو باید خانوادههای درمعرض خطر حمایت شوند تا از بروز آسیبهای بعدی پیشگیری کنیم. در سازمان بهزیستی معاونت پیشگیری داریم. در واقع در مأموریتهای سازمان بهزیستی پیشگیری تعریف شده اما برای این سازمان در جامعه ما اعتبار و منابع لازم در نظر گرفته نشده است. به همین دلیل سازمان بهزیستی در بسیاری از بخشها از جمله آسیبهای اجتماعی ناکارآمد بوده است. در مورد سایر نهادها و دستگاهها که در این حوزه مداخله میکنند هم میتوان گفت یکی از بزرگترین مشکلات ما در جامعه موازی کاری است. در حال حاضر بیش از 10 دستگاه در این حوزه فعالیت میکنند که هر دستگاه به سبک خود وارد این حوزه شده است و محوریت واحدی وجود ندارد. درحالی که باید دستگاههای موازی حذف شوند و یک دستگاه متولی حوزه اعتیاد یا آسیبهای اجتماعی شود تا اعتبارات تخصیص یافته هدر نرود و به نتیجه مطلوب دست یابیم.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه