میلیاردرهای نافرجام فوتبال؛ از زنوزی تا هدایتی و زنجانی
مالکان سقوطی!
حامد جیرودی/ باشگاه تراکتور مدت زیادی است که روزهای خوبی را سپری نمیکند. تیم پرهوادار فوتبال ایران که حالا با 11 امتیاز در بین تیمهای حاضر در منطقه خطر سقوط قرار گرفته اما این موضوع در حال حاضر مسأله اصلی پرشورها نیست. چرا که تراکتور مدتی است به یک تیم بدهکار و ورشکسته تبدیل و با شکایت بازیکنان مختلف، پنجرهاش بسته شده است. در این شرایط محمدرضا زنوزی مالک تراکتور اعلام کرده که آماده واگذاری امتیاز این باشگاه به هیأت فوتبال آذربایجان شرقی است تا به این ترتیب فوتبال ایران با یک مالک خصوصی دیگر نیز وداع کند.
زنوزی آخرین میلیاردر سالهای اخیر است که با هدف ساختن یک باشگاه پرستاره وارد کارزار شد و البته در نهایت با دستی خالی و شهرتی منفی نسبت به گذشته میدان را ترک میکند. در حالیکه نگاه کلی به او نه مخارج عظیمی است که از جیب شخصی انجام داده که بیشتر به بدهکاریها و اتلاف سرمایهای که در این زمینه به جای گذاشته بازمیگردد. مدیری که در ابتدا با مالکیت باشگاه گسترش فولاد خود را مطرح کرد اما در رسانهها ظاهر نمیشد اما با حضور در تراکتور کاملاً تغییر جهت داد و با جذب کاپیتانهای تیم ملی، مربیان خارجی و بازیکنان گرانقیمت خارجی آرام آرام از شکل خاص مدیریت خود فاصله گرفت و حالا به جایی رسیده که کمتر کسی تصورش را میکرد و در این شرایط تراکتور بهدنبال یک ناجی برای رتق و فتق امورش میگردد، گسترش فولاد نابود شده و دو باشگاهی که واگذار کرد (ماشینسازی و نود ارومیه) در لیگهای پایینتر به سر میبرند.
استیل آذین و مدیریت عابربانک
زنوزی اولین شکست خورده باشگاهداری خصوصی(شخصی) در فوتبال ایران نیست. حسین هدایتی که با استیلآذین بهعنوان تیمی کهکشانی وارد گود شد و سپس داعیه مالکیت بر پرسپولیس را هم داشت، نمونه بهتری برای این شکست محسوب میشود. استیل آذین سال 86 تشکیل شد و با خرید امتیاز باشگاه اکباتان به قیمت ۸۰۰ میلیون تومان در لیگ دسته اول حضور پیدا کرد و یک فصل بعد نیز در این رده بود ولی با جذب بازیکنان سرشناس فوتبال ایران توانست به لیگ برتر راه پیدا کند. استیل آذین در لیگهای نهم و دهم حضور داشت ولی بعد سقوط کرد و حتی از تهران هم جدا شد و به استیل آذین سمنان تغییر نام داد ولی احیا نشد و حالا در ردههای پایه و لیگ آسیا ویژن تهران فعالیت میکند. هدایتی هم که در ادبیات ورزشی ایران به «عابر بانک فوتبال» شهرت یافت، اردیبهشت ۱۳۹۸ به جرم اخلال در نظام اقتصادی کشور به ۲۰ سال زندان محکوم شد.
شیرین فراز با پایانی تلخ، راهآهن با فرجامی تلختر
شیرین فراز کرمانشاه هم یکی دیگر از باشگاههایی است که سال 1384 با خرید امتیاز تیم عقاب تأسیس شد و کارش را از لیگ دسته دوم آغاز کرد و سپس به لیگ یک رسید و در لیگ هفتم به لیگ برتر راه یافت. سرمایهگذاری فرمان کریمی چهره شناختهشده اقتصاد کرمانشاه در لیگبرتریشدن شیرینفراز نقش زیادی داشت ولی چند ماه بعد این تیم هم بهدلیل بدهی سیر نزولی در پیش گرفت و در سال 94 هم منحل شد. تابستان ١٣٩١ بود که باشگاه قدیمی راهآهن تهران به شخصی بهنام بابک زنجانی واگذار شد. در آن موقع کسی این میلیاردر معروف را نمیشناخت ولی مدتی بعد همه با زنجانی آشنا شدند. ٩ دی ١٣٩٢ این بدهکار نفتی دستگیر شد و هماکنون در زندان است اما پس از دستگیری زنجانی، باشگاه راهآهن هم که از اموال زنجانی بود، توقیف شد. راهآهن هم که از لیگ پنجم در لیگ برتر حضور داشت، در پایان لیگ پانزدهم سقوط کرد و حالا هم در لیگ دسته سوم حضور دارد.
داماش و اختلاس 3 هزار میلیاردی
داماش گیلان یکی دیگر از تیمهای لیگ برتری است که بارها تغییر نام داده. این باشگاه در دهه ٩٠ طعم پولدار شدن را چشید و ستارگان متعددی را با ارقام هنگفت خرید. تیمی که یکی از شرکتهای زیرمجموعهای «توسعه سرمایهگذاری امیرمنصور آریا» بود. آبان ٩٢ خبرگزاریها خبر دادند شهرام قویدل، مالک این باشگاه دستگیر شده و در ادامه امیرمنصور آریا که نام اصلیاش مَهآفرید امیرخسروی بود، در سال 93 بهدلیل اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی اعدام شد. باشگاه داماش در پایان لیگ سیزدهم سقوط کرد و حالا در لیگ دسته سوم حضور دارد.
استقلال اهواز؛ از نایب قهرمانی تا لیگ استانی
باشگاه قدیمی استقلال اهواز در دهه ۸۰ با علی شفیعزاده، مالک جدیدش رشد چشمگیری پیدا کرد و تا جایی پیش رفت که به نایب قهرمانی لیگ ششم دست یافت اما پس از آن دوران نزول استقلال اهواز آغاز شد. چرا که شفیعزاده بدهیهای فراوانی پیدا کرد و از ایران خارج شد و بعد اعلام کرد که ممنوع الورود است. در این شرایط، استقلال اهواز به لیگ یک و دو هم سقوط کرد ولی با تغییر مالکیت دوباره خود را بالا کشید و با خرید سهمیه لیگ برتری فولاد نوین خوزستان به لیگ برتر بازگشت. البته این امتیاز به کارشان نیامد و آنها در همان پایان لیگ پانزدهم سقوط کردند و حالا در لیگ استانی خوزستان فعالیت میکنند.
اینها تنها چند نمونه از باشگاههایی بودند که با مالک خصوصی به ورطه سقوط و نابودی کشیده شدند و حالا تراکتور و باشگاه پدیده هم این مسیر را طی میکنند. زنوزی وقتی آمد به این اشاره داشت که قرار نیست برای همیشه از جیب هزینه کند و تراکتور را به بنگاهی اقتصادی و سودده تبدیل میکند اما هرگز در این امر موفق نشد. فرهاد حمیداوی هم در پدیده یا شهرخودرو موفق نبود و حالا مشهدیها کاندیدای اصلی سقوط هستند. فارغ از اشتباهات شخصی مالکان و بلندپروازیهای نابجا و استفاده از مشاورانی که دلسوز و کاربلد نبودند، میتوان یادآوری کرد که زیرساختهای نادرست فوتبال ایران هم در این مهم بیتأثیر نبوده و از سویی خصوصیها یارای رقابت با باشگاههای صنعتی را ندارند.
زنوزی آخرین میلیاردر سالهای اخیر است که با هدف ساختن یک باشگاه پرستاره وارد کارزار شد و البته در نهایت با دستی خالی و شهرتی منفی نسبت به گذشته میدان را ترک میکند. در حالیکه نگاه کلی به او نه مخارج عظیمی است که از جیب شخصی انجام داده که بیشتر به بدهکاریها و اتلاف سرمایهای که در این زمینه به جای گذاشته بازمیگردد. مدیری که در ابتدا با مالکیت باشگاه گسترش فولاد خود را مطرح کرد اما در رسانهها ظاهر نمیشد اما با حضور در تراکتور کاملاً تغییر جهت داد و با جذب کاپیتانهای تیم ملی، مربیان خارجی و بازیکنان گرانقیمت خارجی آرام آرام از شکل خاص مدیریت خود فاصله گرفت و حالا به جایی رسیده که کمتر کسی تصورش را میکرد و در این شرایط تراکتور بهدنبال یک ناجی برای رتق و فتق امورش میگردد، گسترش فولاد نابود شده و دو باشگاهی که واگذار کرد (ماشینسازی و نود ارومیه) در لیگهای پایینتر به سر میبرند.
استیل آذین و مدیریت عابربانک
زنوزی اولین شکست خورده باشگاهداری خصوصی(شخصی) در فوتبال ایران نیست. حسین هدایتی که با استیلآذین بهعنوان تیمی کهکشانی وارد گود شد و سپس داعیه مالکیت بر پرسپولیس را هم داشت، نمونه بهتری برای این شکست محسوب میشود. استیل آذین سال 86 تشکیل شد و با خرید امتیاز باشگاه اکباتان به قیمت ۸۰۰ میلیون تومان در لیگ دسته اول حضور پیدا کرد و یک فصل بعد نیز در این رده بود ولی با جذب بازیکنان سرشناس فوتبال ایران توانست به لیگ برتر راه پیدا کند. استیل آذین در لیگهای نهم و دهم حضور داشت ولی بعد سقوط کرد و حتی از تهران هم جدا شد و به استیل آذین سمنان تغییر نام داد ولی احیا نشد و حالا در ردههای پایه و لیگ آسیا ویژن تهران فعالیت میکند. هدایتی هم که در ادبیات ورزشی ایران به «عابر بانک فوتبال» شهرت یافت، اردیبهشت ۱۳۹۸ به جرم اخلال در نظام اقتصادی کشور به ۲۰ سال زندان محکوم شد.
شیرین فراز با پایانی تلخ، راهآهن با فرجامی تلختر
شیرین فراز کرمانشاه هم یکی دیگر از باشگاههایی است که سال 1384 با خرید امتیاز تیم عقاب تأسیس شد و کارش را از لیگ دسته دوم آغاز کرد و سپس به لیگ یک رسید و در لیگ هفتم به لیگ برتر راه یافت. سرمایهگذاری فرمان کریمی چهره شناختهشده اقتصاد کرمانشاه در لیگبرتریشدن شیرینفراز نقش زیادی داشت ولی چند ماه بعد این تیم هم بهدلیل بدهی سیر نزولی در پیش گرفت و در سال 94 هم منحل شد. تابستان ١٣٩١ بود که باشگاه قدیمی راهآهن تهران به شخصی بهنام بابک زنجانی واگذار شد. در آن موقع کسی این میلیاردر معروف را نمیشناخت ولی مدتی بعد همه با زنجانی آشنا شدند. ٩ دی ١٣٩٢ این بدهکار نفتی دستگیر شد و هماکنون در زندان است اما پس از دستگیری زنجانی، باشگاه راهآهن هم که از اموال زنجانی بود، توقیف شد. راهآهن هم که از لیگ پنجم در لیگ برتر حضور داشت، در پایان لیگ پانزدهم سقوط کرد و حالا هم در لیگ دسته سوم حضور دارد.
داماش و اختلاس 3 هزار میلیاردی
داماش گیلان یکی دیگر از تیمهای لیگ برتری است که بارها تغییر نام داده. این باشگاه در دهه ٩٠ طعم پولدار شدن را چشید و ستارگان متعددی را با ارقام هنگفت خرید. تیمی که یکی از شرکتهای زیرمجموعهای «توسعه سرمایهگذاری امیرمنصور آریا» بود. آبان ٩٢ خبرگزاریها خبر دادند شهرام قویدل، مالک این باشگاه دستگیر شده و در ادامه امیرمنصور آریا که نام اصلیاش مَهآفرید امیرخسروی بود، در سال 93 بهدلیل اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی اعدام شد. باشگاه داماش در پایان لیگ سیزدهم سقوط کرد و حالا در لیگ دسته سوم حضور دارد.
استقلال اهواز؛ از نایب قهرمانی تا لیگ استانی
باشگاه قدیمی استقلال اهواز در دهه ۸۰ با علی شفیعزاده، مالک جدیدش رشد چشمگیری پیدا کرد و تا جایی پیش رفت که به نایب قهرمانی لیگ ششم دست یافت اما پس از آن دوران نزول استقلال اهواز آغاز شد. چرا که شفیعزاده بدهیهای فراوانی پیدا کرد و از ایران خارج شد و بعد اعلام کرد که ممنوع الورود است. در این شرایط، استقلال اهواز به لیگ یک و دو هم سقوط کرد ولی با تغییر مالکیت دوباره خود را بالا کشید و با خرید سهمیه لیگ برتری فولاد نوین خوزستان به لیگ برتر بازگشت. البته این امتیاز به کارشان نیامد و آنها در همان پایان لیگ پانزدهم سقوط کردند و حالا در لیگ استانی خوزستان فعالیت میکنند.
اینها تنها چند نمونه از باشگاههایی بودند که با مالک خصوصی به ورطه سقوط و نابودی کشیده شدند و حالا تراکتور و باشگاه پدیده هم این مسیر را طی میکنند. زنوزی وقتی آمد به این اشاره داشت که قرار نیست برای همیشه از جیب هزینه کند و تراکتور را به بنگاهی اقتصادی و سودده تبدیل میکند اما هرگز در این امر موفق نشد. فرهاد حمیداوی هم در پدیده یا شهرخودرو موفق نبود و حالا مشهدیها کاندیدای اصلی سقوط هستند. فارغ از اشتباهات شخصی مالکان و بلندپروازیهای نابجا و استفاده از مشاورانی که دلسوز و کاربلد نبودند، میتوان یادآوری کرد که زیرساختهای نادرست فوتبال ایران هم در این مهم بیتأثیر نبوده و از سویی خصوصیها یارای رقابت با باشگاههای صنعتی را ندارند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه