تئاتر را باید با فرهنگ بومی ممزوج کرد
سیدعظیم موسوی
کارگردان و پژوهشگر تئاتر
یکی از مسائلی که در حوزه نمایشهای آیینی و سنتی، با هر رویکرد و بحثی، کمتر مورد توجه قرار میگیرد و اتفاقاً بیش از هر چیزی لازم است و پیشبرنده، بحث آموزش و در وهله دوم بسترسازیها و کار مدام است. کمبود و خلأ در این زمینه باعث میشود که ما نتوانیم پیشرفت ملموسی در این حوزه از هنرهای نمایشی داشته باشیم و اگر جشنوارهای هم برگزار میشود، متأسفانه بهدلیل نبود این زیرساختهای لازم، جشنوارهای نیست که خروجیهای مهم و مثبتی داشته باشد. در واقع وقتی سیستم آموزشی نباشد و تمرکز جدی روی مقولههای نمایشهای ایرانی در خور توجه آکادمیک قرار نگیرد وضع به همین منوال خواهد بود. خیلیها میخواهند تقصیر را به گردن هنرمند بیندازند و بگویند اگر ضعفی در این زمینه وجود دارد از کمکاری هنرمندان است اما این درست نیست، هنرمند بهتنهایی و بدون بودجه و محل تمرین و امکانات ساده چگونه میتواند یکتنه چنین کار مهمی را به سرانجام برساند؟ اتفاقاً به نظر من کسانی در این امر بهصورت مستقیم تأثیرگذار هستند که دستی بر آتش ایجاد و زمینهسازی بسترها دارند و از آنها باید انتظار داشت که در کنار هنرمند باشند و به او کمک کنند که در پروسهای نه کوتاه مدت، مسیر را طی کند و به منزلی برسد. هر موضوعی که فکرش را کنیم زیر لوای همین آموزش معنی میشود و این آموزش است که میتواند نه فقط هنرمندان بلکه منتقدان را هم آگاهتر از چیزی کند که امروز هستند. ما باید تاریخ و تمدن و هنر سرزمین خودمان را بخوبی بشناسیم تا بتوانیم از ظرفیتهای آن استفاده کنیم و چنین کار مهمی با یک ترم کلاس به دست نمیآید. اگر نگاهی به جشنوارههای تئاتر در سراسر دنیا بیندازیم، آنطور که تجربه به من نشان داده، آنها مشتاق دیدن و شنیدن کارهایی هستند که از فرهنگهای مختلف و آیینهای متفاوت دورهم آمده و میگویند اگر قرار باشد مثلاً ایرانیها شبیه انگلیسیها نمایشی روی صحنه ببرند، خود انگلیسیها این کار را بهتر از دیگران انجام خواهند داد. آنها میدانند که مثلاً در کشور ما آیینها چطور از جغرافیایی به جغرافیا و بومی دیگر متفاوت است و تشنه دیدن و شنیدن این ظرفیتها هستند. طی سالهای اخیر من و دوستان معدود دیگری، هر چه در جیب داشتیم، وسط گذاشتیم و به روستاهای مختلف سفر کردیم و این آیینها و سنتها را ثبت و ضبط و بعد آنها را با هم مقایسه کردیم و کار پژوهش و تحقیق را پیش بردیم تا بتوانیم از آنها در متون نمایشی امروزی استفاده کنیم. اما این بهتنهایی و یکتنه امکانپذیر نیست و راهبهجایی، حداقل آنطور که ایدهآل و مد نظر است، نمیبرد. یکی دیگر از مشکلاتی که ما عموماً با آن مواجه هستیم تغییرات مدیریتی است. مثلاً یک روزگاری با دوستان شورایی در سنگلج تشکیل دادیم و گفتیم این تماشاخانه فقط مختص نمایشهای ایرانی باشد و به همین دلیل هم، شاخصهای نمایشهای ایرانی مشخص شد و کار پیش رفت. اما بعد از مدتی مدیر عوض شد و کل آن نقشه راهی که ما چیده بودیم به مشکل خورد. این نمونهای از چالشهایی است که وجود دارد و آسیبزننده است. کار، کار سترگی است که باید نگاهی طولانی مدت و ریشهدار پشت آن باشد تا به جایی برسد؛ وگرنه ما باز مدام برمیگردیم سر خانه اول و هر چه به پشت نگاه میکنیم میبینیم هنوز جز چند کار محدود شاخص، مصداقی برای معرفی تمام و کمال نمایشهای ایرانی نداریم. اگر میخواهیم تئاتر در کشور ما استخواندارتر و پختهتر شود، ناگزیریم که آن را با فرهنگ بومی خودمان ممزوج کنیم و غیر از این بعید است بتوان موفقیتی حاصل کرد.
کارگردان و پژوهشگر تئاتر
یکی از مسائلی که در حوزه نمایشهای آیینی و سنتی، با هر رویکرد و بحثی، کمتر مورد توجه قرار میگیرد و اتفاقاً بیش از هر چیزی لازم است و پیشبرنده، بحث آموزش و در وهله دوم بسترسازیها و کار مدام است. کمبود و خلأ در این زمینه باعث میشود که ما نتوانیم پیشرفت ملموسی در این حوزه از هنرهای نمایشی داشته باشیم و اگر جشنوارهای هم برگزار میشود، متأسفانه بهدلیل نبود این زیرساختهای لازم، جشنوارهای نیست که خروجیهای مهم و مثبتی داشته باشد. در واقع وقتی سیستم آموزشی نباشد و تمرکز جدی روی مقولههای نمایشهای ایرانی در خور توجه آکادمیک قرار نگیرد وضع به همین منوال خواهد بود. خیلیها میخواهند تقصیر را به گردن هنرمند بیندازند و بگویند اگر ضعفی در این زمینه وجود دارد از کمکاری هنرمندان است اما این درست نیست، هنرمند بهتنهایی و بدون بودجه و محل تمرین و امکانات ساده چگونه میتواند یکتنه چنین کار مهمی را به سرانجام برساند؟ اتفاقاً به نظر من کسانی در این امر بهصورت مستقیم تأثیرگذار هستند که دستی بر آتش ایجاد و زمینهسازی بسترها دارند و از آنها باید انتظار داشت که در کنار هنرمند باشند و به او کمک کنند که در پروسهای نه کوتاه مدت، مسیر را طی کند و به منزلی برسد. هر موضوعی که فکرش را کنیم زیر لوای همین آموزش معنی میشود و این آموزش است که میتواند نه فقط هنرمندان بلکه منتقدان را هم آگاهتر از چیزی کند که امروز هستند. ما باید تاریخ و تمدن و هنر سرزمین خودمان را بخوبی بشناسیم تا بتوانیم از ظرفیتهای آن استفاده کنیم و چنین کار مهمی با یک ترم کلاس به دست نمیآید. اگر نگاهی به جشنوارههای تئاتر در سراسر دنیا بیندازیم، آنطور که تجربه به من نشان داده، آنها مشتاق دیدن و شنیدن کارهایی هستند که از فرهنگهای مختلف و آیینهای متفاوت دورهم آمده و میگویند اگر قرار باشد مثلاً ایرانیها شبیه انگلیسیها نمایشی روی صحنه ببرند، خود انگلیسیها این کار را بهتر از دیگران انجام خواهند داد. آنها میدانند که مثلاً در کشور ما آیینها چطور از جغرافیایی به جغرافیا و بومی دیگر متفاوت است و تشنه دیدن و شنیدن این ظرفیتها هستند. طی سالهای اخیر من و دوستان معدود دیگری، هر چه در جیب داشتیم، وسط گذاشتیم و به روستاهای مختلف سفر کردیم و این آیینها و سنتها را ثبت و ضبط و بعد آنها را با هم مقایسه کردیم و کار پژوهش و تحقیق را پیش بردیم تا بتوانیم از آنها در متون نمایشی امروزی استفاده کنیم. اما این بهتنهایی و یکتنه امکانپذیر نیست و راهبهجایی، حداقل آنطور که ایدهآل و مد نظر است، نمیبرد. یکی دیگر از مشکلاتی که ما عموماً با آن مواجه هستیم تغییرات مدیریتی است. مثلاً یک روزگاری با دوستان شورایی در سنگلج تشکیل دادیم و گفتیم این تماشاخانه فقط مختص نمایشهای ایرانی باشد و به همین دلیل هم، شاخصهای نمایشهای ایرانی مشخص شد و کار پیش رفت. اما بعد از مدتی مدیر عوض شد و کل آن نقشه راهی که ما چیده بودیم به مشکل خورد. این نمونهای از چالشهایی است که وجود دارد و آسیبزننده است. کار، کار سترگی است که باید نگاهی طولانی مدت و ریشهدار پشت آن باشد تا به جایی برسد؛ وگرنه ما باز مدام برمیگردیم سر خانه اول و هر چه به پشت نگاه میکنیم میبینیم هنوز جز چند کار محدود شاخص، مصداقی برای معرفی تمام و کمال نمایشهای ایرانی نداریم. اگر میخواهیم تئاتر در کشور ما استخواندارتر و پختهتر شود، ناگزیریم که آن را با فرهنگ بومی خودمان ممزوج کنیم و غیر از این بعید است بتوان موفقیتی حاصل کرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه