تأملی بر کتاب«خطبه حضرت زهرا(س): خطبه فدکیه» ترجمه محمدمهدی رضایی
خطبه ای که سند جاودان شیعه است
علیالله سلیمی
نویسنده و منتقد ادبی
در میان بانوان قدسی عالم، نام حضرت فاطمه زهرا(س) چون نگین درخشانی است که دوازده امام بزرگوار شیعه (علیهم السلام) از نسل ایشان هستند و مطابق روایات سوره و آیاتی از قرآن کریم مانند سوره کوثر، سوره انسان، آیه تطهیر و آیه مودت در حق آن حضرت(س) و همسر و فرزندانش نازل شده و دوستی و دشمنی با ایشان، به منزله دوستی و دشمنی با پیامبر(ص) است. زندگی دنیایی حضرت زهرا(س) کوتاه اما پربار بود و در این مدت، ایشان اتفاقهای زیادی را تجربه کردند که یکی از آنها، ماجرای فدک است؛ جریانی که ظالم و غاصب بودن حکومتهای بنیامیه و بنیعباس را فاش میکرد و بهعنوان نقطه ضعف مهم دستگاه خلافت در برابر خاندان پیامبر(ص) بهحساب میآمد. درباره ماجرای فدک، آثار و کتابهای زیادی منتشر شده که یکی از جدیدترین و جامعترین آنها، «خطبه حضرت زهرا(س): خطبه فدکیه» ترجمه محمدمهدی رضایی است که نهاد نمایندگی رهبر معظم انقلاب در دانشگاهها، دفتر نشر معارف منتشر کرده است. مطالب این کتاب در دو بخش تنظیم شده است؛ نخست: نکاتی کوتاه درباره سابقه تاریخی فدک و انگیزهها و عوامل و چگونگی غصب آن و دوم: متن کامل خطبه فدکیه(غدیر ثانی) همراه با ترجمه آن. نویسنده در مقدمه اثر، یادآوری کرده که ماجرای فدک، ماجرای غمانگیزی است که در بین شیعیان همواره بهعنوان یکی از نمادهای ستم بر اهل بیت پیامبر(ص) و بویژه حضرت زهرا(س) مورد توجه بوده است. موضوع اختلاف حضرت زهرا(س) و خلفا و انگیزه هر کدام از آنها در ورود به این مبارزه، موضوعی کاملاً سیاسی است و اختلاف بر سر فدک، نه اختلافی درباره مالکیت آن، که مبارزهای سیاسی بین حضرت زهرا(س) و دستگاه حاکم است که پس از آن نیز بین خلفای بعدی و اهل بیت پیامبر اکرم(ص) ادامه داشته است. در واقع شواهد تاریخی انگیزههای هر دو طرف را در وارد شدن به این رقابت، انگیزههای سیاسی میداند و تأکید میکند که دستگاه حاکم، بخوبی فهمیده بود که مبارزه حضرت برای میراث یا هبه یا بخشش نبوده، بلکه یک مبارزه سیاسی و در واقع دادخواستی است برای احیای حق همسر بزرگوار و بیهمتایش که از مقام طبیعی و حق مسلمش در دنیای اسلام کنار گذاشته شده بودند. آنچه حضرت زهرا(س) را وادار به انقلاب کرد، حکومت غصب شده و سیادت از دست رفته و بزرگواری و مجد و عظمت غارت شده بود و اعاده مالکیت فدک موضوعی فرعی به شمار میآمد. به همین دلیل در روایات، حدود واقعی فدک، حدود خلافت و حکومت اسلامی بیان شده است. از همین روست که حضرت زهرا(س) میفرمایند:«آری! فدک در دست ما بود، فدک به مفهوم گسترده آن، یعنی آنچه را که آسمان بدان سایه افکنده بود، پس عدهای بدان رشک بردند و گروهی از آن گذشتند.» و در جای دیگر پس از حمد و ثنای الهی و درود بر رسول اکرم(ص) و ذکر کمالات حضرت علی(ع)، خلیفه و اطرافیان او را از عدالت خداوند بیم میدهند و به آنان میگویند: «اکنون این شتر شیرده خلافت را بگیرید و ببرید و به ناحق غصب کنید؛ اما بدانید که پای شتر خلافت و فدک مجروح است و پشت وی زخم و غبار و ننگ آن تا همیشه باقی است.» و به این ترتیب دادخواهی از آنان را به خداوند واگذار میکند. نویسنده در بخش سابقه تاریخی فدک و انگیزهها و عوامل و چگونگی غصب آن، با استناد به منابع معتبر، به شرح این موضوع میپردازد و در بخش متن کامل خطبه فدکیه(غدیر ثانی)، ترجمه سلیس و روان را همراه متن اصلی آورده و در پایان توضیح داده که این خطبه را شماری از علمای بزرگ شیعه و اهل سنت، همچون احمدبن ابی طاهر، معروف به ابن طیفور در «بلاغات النساء»، ابن ابی الحدید در «شرح نهج البلاغه»، سیدمرتضی در «الشافی»، احمد بن علی بن ابی طالب طبرسی در «الاحتجاج» و... نقل کردهاند. ترجمه حاضر، با توجه به متن موجود در«الاحتجاج» چاپ بیروت-1421 ه.ق صورت گرفته است.
نویسنده و منتقد ادبی
در میان بانوان قدسی عالم، نام حضرت فاطمه زهرا(س) چون نگین درخشانی است که دوازده امام بزرگوار شیعه (علیهم السلام) از نسل ایشان هستند و مطابق روایات سوره و آیاتی از قرآن کریم مانند سوره کوثر، سوره انسان، آیه تطهیر و آیه مودت در حق آن حضرت(س) و همسر و فرزندانش نازل شده و دوستی و دشمنی با ایشان، به منزله دوستی و دشمنی با پیامبر(ص) است. زندگی دنیایی حضرت زهرا(س) کوتاه اما پربار بود و در این مدت، ایشان اتفاقهای زیادی را تجربه کردند که یکی از آنها، ماجرای فدک است؛ جریانی که ظالم و غاصب بودن حکومتهای بنیامیه و بنیعباس را فاش میکرد و بهعنوان نقطه ضعف مهم دستگاه خلافت در برابر خاندان پیامبر(ص) بهحساب میآمد. درباره ماجرای فدک، آثار و کتابهای زیادی منتشر شده که یکی از جدیدترین و جامعترین آنها، «خطبه حضرت زهرا(س): خطبه فدکیه» ترجمه محمدمهدی رضایی است که نهاد نمایندگی رهبر معظم انقلاب در دانشگاهها، دفتر نشر معارف منتشر کرده است. مطالب این کتاب در دو بخش تنظیم شده است؛ نخست: نکاتی کوتاه درباره سابقه تاریخی فدک و انگیزهها و عوامل و چگونگی غصب آن و دوم: متن کامل خطبه فدکیه(غدیر ثانی) همراه با ترجمه آن. نویسنده در مقدمه اثر، یادآوری کرده که ماجرای فدک، ماجرای غمانگیزی است که در بین شیعیان همواره بهعنوان یکی از نمادهای ستم بر اهل بیت پیامبر(ص) و بویژه حضرت زهرا(س) مورد توجه بوده است. موضوع اختلاف حضرت زهرا(س) و خلفا و انگیزه هر کدام از آنها در ورود به این مبارزه، موضوعی کاملاً سیاسی است و اختلاف بر سر فدک، نه اختلافی درباره مالکیت آن، که مبارزهای سیاسی بین حضرت زهرا(س) و دستگاه حاکم است که پس از آن نیز بین خلفای بعدی و اهل بیت پیامبر اکرم(ص) ادامه داشته است. در واقع شواهد تاریخی انگیزههای هر دو طرف را در وارد شدن به این رقابت، انگیزههای سیاسی میداند و تأکید میکند که دستگاه حاکم، بخوبی فهمیده بود که مبارزه حضرت برای میراث یا هبه یا بخشش نبوده، بلکه یک مبارزه سیاسی و در واقع دادخواستی است برای احیای حق همسر بزرگوار و بیهمتایش که از مقام طبیعی و حق مسلمش در دنیای اسلام کنار گذاشته شده بودند. آنچه حضرت زهرا(س) را وادار به انقلاب کرد، حکومت غصب شده و سیادت از دست رفته و بزرگواری و مجد و عظمت غارت شده بود و اعاده مالکیت فدک موضوعی فرعی به شمار میآمد. به همین دلیل در روایات، حدود واقعی فدک، حدود خلافت و حکومت اسلامی بیان شده است. از همین روست که حضرت زهرا(س) میفرمایند:«آری! فدک در دست ما بود، فدک به مفهوم گسترده آن، یعنی آنچه را که آسمان بدان سایه افکنده بود، پس عدهای بدان رشک بردند و گروهی از آن گذشتند.» و در جای دیگر پس از حمد و ثنای الهی و درود بر رسول اکرم(ص) و ذکر کمالات حضرت علی(ع)، خلیفه و اطرافیان او را از عدالت خداوند بیم میدهند و به آنان میگویند: «اکنون این شتر شیرده خلافت را بگیرید و ببرید و به ناحق غصب کنید؛ اما بدانید که پای شتر خلافت و فدک مجروح است و پشت وی زخم و غبار و ننگ آن تا همیشه باقی است.» و به این ترتیب دادخواهی از آنان را به خداوند واگذار میکند. نویسنده در بخش سابقه تاریخی فدک و انگیزهها و عوامل و چگونگی غصب آن، با استناد به منابع معتبر، به شرح این موضوع میپردازد و در بخش متن کامل خطبه فدکیه(غدیر ثانی)، ترجمه سلیس و روان را همراه متن اصلی آورده و در پایان توضیح داده که این خطبه را شماری از علمای بزرگ شیعه و اهل سنت، همچون احمدبن ابی طاهر، معروف به ابن طیفور در «بلاغات النساء»، ابن ابی الحدید در «شرح نهج البلاغه»، سیدمرتضی در «الشافی»، احمد بن علی بن ابی طالب طبرسی در «الاحتجاج» و... نقل کردهاند. ترجمه حاضر، با توجه به متن موجود در«الاحتجاج» چاپ بیروت-1421 ه.ق صورت گرفته است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه