سال 2022 به چه کسانی اعتماد کنیم؟
درسهای تاریخ، بالاتر از کشفیات تکنولوژیک
سانتیاگو زابالا / استاد فلسفه در دانشگاه پومپئو
مترجم: وصال روحانی
سؤال مهمی که حدود 10 روز پس از شروع سال جدید میلادی اذهان مردم را در غرب متوجه خویش کرده، این است که در این سال باید به کدام افراد و نهادها اعتماد کنیم و وعدههای کدام اشخاص و مقامها را بپذیریم. امروزه که تکنولوژی در جهان حرف اول را میزند و با یک جستوجوی ساده در اینترنت هم میتوان به ماهیت بسیاری از مسائل و اتفاقات پی برد، سادهترین کار یافتن جریانسازان و نهادهای مهم در سطح دنیا است اما شاید رجوع به گذشته افراد و جستوجو در تاریخ نشانههای روشنتری را به دست بدهد.
اتفاقات سالهای اخیر جهان تأکید بسیاری بر بیسرانجام بودن حکومتهای خودکامه در غرب و شرق داشته اما سازمان ملل هنوز درگیر وضعیت کشورها و حکومتهایی است که یا ذاتاً دیکتاتوری هستند و یا به بهانه برقراری امنیت دست به کودتا زده و دولتهای نظامی را جانشین دولتهای سیاسی کردهاند، هنوز کسی نمیداند چگونه اسنودن و آسانژ با بهرهگیری حداکثری از اطلاعات داخلی کشورهای غربی و بویژه امریکا و حتی با هنر غیرقانونی هک کردن بایگانی وزارتخانه های کشور و خزانهداری ممالک مختلف توانستهاند موجب رسوایی حکومتهای خاطی غربی شوند ولی بعداً در پیچ و خمهای اداری و بوروکراتیکی از همان دست به گوشهای امن پناه بردهاند. آنهایی که جواب صحیح این گونه سؤالهای بدیهی را نیافتهاند، فقط میگویند که این موارد محصول روشهای به فساد کشیده شده تکنوکراتهای غربی است اما نمیگویند چرا بین عملکرد همین تکنوکراتها این همه تفاوت وجود دارد. خوشباورها وعده بازگشت به اجتماع را میدهند و معتقدند که اگر هر انسان و یا نهاد مردمی و مسئولی به جای رویکرد به نظامهای اداری و کشوری به مردم عادی رجوع کند و زندگی سالم اجتماعی را در دستور کارش قرار بدهد، چاره کار را خواهد یافت اما این روزها تأثیر فاکتور اقتصاد و روشهای حکومتی در کشورهای بزرگ غربی بر زندگی مردم عادی به حدی عمده و بزرگ شده که هرگونه زندگی مردمی و جمعی فقط یک شعار گول زننده و فاقد حقیقت نشان میدهد و واقعیتی در آن مستقر نیست.
اندیشمندان قدیمی و جامعهشناسان مدرن هر دو بر این باور بودهاند که راهحل مشکلات کنونی بشر بازگشت به ذات انسانی و جوهره درونی خویش است اما در عصر و زمانهای که حتی در کشورهای ثروتمند و پیشرفته درصد قابل توجهی از مردم بخت برگشته غرق در فقر و کارتنخواب هستند، چیزی بهنام اصل خویش وجود خارجی ندارد. قدما میگویند پیوسته با یکدیگر صحبت کنید، زیرا تا زمانی که تعامل و تبادل ایدهها هست همیشه راهی برای برون رفت از مشکلات وجود دارد اما با دور افتادن هرچه بیشتر ابنای بشر از یکدیگر بر اثر پاندمیها و اسارت آنها در چهارچوبهای حکومتی نامنصفانه چگونه میتوان به احیای دیالوگهای انسانی امید بست.
بنابراین باید به این نتیجه رسید که درس تاریخ برای انسانها باوجود کهنه بودن واژه تاریخ باز هم بهتر از اطمینان به سلسله روابط مدرنتر است که براساس ریسمانهای پوسیده در جهان چندوجهی غرب بنا نهاده شده است. این البته رویکردی جامعالشرایط برای ادامه سال طولانی 2022 نیست اما بهتر از دل بستن به ادعاهای سیاستمدارانی است که واقعیات را نمیگویند.
* منبع: Aljazeera.com
مترجم: وصال روحانی
سؤال مهمی که حدود 10 روز پس از شروع سال جدید میلادی اذهان مردم را در غرب متوجه خویش کرده، این است که در این سال باید به کدام افراد و نهادها اعتماد کنیم و وعدههای کدام اشخاص و مقامها را بپذیریم. امروزه که تکنولوژی در جهان حرف اول را میزند و با یک جستوجوی ساده در اینترنت هم میتوان به ماهیت بسیاری از مسائل و اتفاقات پی برد، سادهترین کار یافتن جریانسازان و نهادهای مهم در سطح دنیا است اما شاید رجوع به گذشته افراد و جستوجو در تاریخ نشانههای روشنتری را به دست بدهد.
اتفاقات سالهای اخیر جهان تأکید بسیاری بر بیسرانجام بودن حکومتهای خودکامه در غرب و شرق داشته اما سازمان ملل هنوز درگیر وضعیت کشورها و حکومتهایی است که یا ذاتاً دیکتاتوری هستند و یا به بهانه برقراری امنیت دست به کودتا زده و دولتهای نظامی را جانشین دولتهای سیاسی کردهاند، هنوز کسی نمیداند چگونه اسنودن و آسانژ با بهرهگیری حداکثری از اطلاعات داخلی کشورهای غربی و بویژه امریکا و حتی با هنر غیرقانونی هک کردن بایگانی وزارتخانه های کشور و خزانهداری ممالک مختلف توانستهاند موجب رسوایی حکومتهای خاطی غربی شوند ولی بعداً در پیچ و خمهای اداری و بوروکراتیکی از همان دست به گوشهای امن پناه بردهاند. آنهایی که جواب صحیح این گونه سؤالهای بدیهی را نیافتهاند، فقط میگویند که این موارد محصول روشهای به فساد کشیده شده تکنوکراتهای غربی است اما نمیگویند چرا بین عملکرد همین تکنوکراتها این همه تفاوت وجود دارد. خوشباورها وعده بازگشت به اجتماع را میدهند و معتقدند که اگر هر انسان و یا نهاد مردمی و مسئولی به جای رویکرد به نظامهای اداری و کشوری به مردم عادی رجوع کند و زندگی سالم اجتماعی را در دستور کارش قرار بدهد، چاره کار را خواهد یافت اما این روزها تأثیر فاکتور اقتصاد و روشهای حکومتی در کشورهای بزرگ غربی بر زندگی مردم عادی به حدی عمده و بزرگ شده که هرگونه زندگی مردمی و جمعی فقط یک شعار گول زننده و فاقد حقیقت نشان میدهد و واقعیتی در آن مستقر نیست.
اندیشمندان قدیمی و جامعهشناسان مدرن هر دو بر این باور بودهاند که راهحل مشکلات کنونی بشر بازگشت به ذات انسانی و جوهره درونی خویش است اما در عصر و زمانهای که حتی در کشورهای ثروتمند و پیشرفته درصد قابل توجهی از مردم بخت برگشته غرق در فقر و کارتنخواب هستند، چیزی بهنام اصل خویش وجود خارجی ندارد. قدما میگویند پیوسته با یکدیگر صحبت کنید، زیرا تا زمانی که تعامل و تبادل ایدهها هست همیشه راهی برای برون رفت از مشکلات وجود دارد اما با دور افتادن هرچه بیشتر ابنای بشر از یکدیگر بر اثر پاندمیها و اسارت آنها در چهارچوبهای حکومتی نامنصفانه چگونه میتوان به احیای دیالوگهای انسانی امید بست.
بنابراین باید به این نتیجه رسید که درس تاریخ برای انسانها باوجود کهنه بودن واژه تاریخ باز هم بهتر از اطمینان به سلسله روابط مدرنتر است که براساس ریسمانهای پوسیده در جهان چندوجهی غرب بنا نهاده شده است. این البته رویکردی جامعالشرایط برای ادامه سال طولانی 2022 نیست اما بهتر از دل بستن به ادعاهای سیاستمدارانی است که واقعیات را نمیگویند.
* منبع: Aljazeera.com
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه