به بهانه درگذشت حمید لبخنده کارگردان فقید ایرانی
شیفته تئاتر و یادگار سمندریان
ایرج راد
بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون
حمید لبخنده ۲۵ تیر ۱۳۳۰ در اهواز به دنیا آمد، در طول فعالیت حرفهای اش کارگردانی، فیلمنامه نویسی و تهیهکنندگی و هنرپیشگی در سینما و تئاتر را ثبت کرد و البته همکاری طولانی مدتی هم با حمید سمندریان و هما روستا داشت و بعد از درگذشت سمندریان مدیریت آموزشگاه او را هم بهعهده گرفت. لبخنده اگر چه با سریالهای پرمخاطب تلویزیونیاش شناخته میشد اما حضور مؤثر او در تئاتر حضوری بود تأثیرگذار که بسیاری از تئاتری ها از آن به نیکی یاد میکنند. حمید لبخنده سرانجام 18 دیماه 1400 از دنیا رفت.
بسیاری مرحوم لبخنده را با آثار تلویزیونیاش مثل دو سریال بسیار پرمخاطب و موفقش یعنی «در پناه تو» و «در قلب من» میشناسند، اما تئاتریها و اهالی این هنر او را از خود میدانند و از سابقه درخشان تئاتری او باخبرند. او به دور از هرگونه حاشیه ، با اعتماد و آرامشی مثال زدنی کار خودش را می کرد و در نهایت هم اثربخشی خودش را داشت و میتوانیم بگوییم هنرمندی بود با دانش و مؤثر در زمان خودش. خبر رفتن او در این روزها، واقعاً برای من و دیگر دوستان دور و نزدیک هنرمند خبر ناگواری بود و تصویرهایی از خاطرات همکاری با او در ذهنم مرور شد. همان طور که گفتم، لبخنده چهره بسیار شاخصی در تئاتر این مملکت به حساب میآمد و از نزدیکان و همکاران استاد سمندریان بود که حاصل این همکاری آثار درخشان تئاتری بودند که تا همیشه در ذهنها خواهند ماند. همکاری من با او هم در دو مجموعه تلویزیونی برای من یادآور انسانیت و توانایی و منش درست شخصیتی اوست که در قالب یک هنرمند جدی و متعهد به کارش معنا میشد و خودش هم چنان آرام و اخلاقمدار بود که این خصلتها به کار هم تزریق و خروجی به اثری بدل میشد که در عاطفه و قلب من جا باز کند. تربیت و خوی تئاتری که لبخنده داشت و باعث شده بود در همان حوزه رشد کند، از او فردی منضبط و متمرکز ساخته بود که هیچکارش غیرحساب شده نبود و از جزییترین تا کلیترین کارها را میدانست چطور باید پیش ببرد و برای همه آنها برنامه داشت. چنین آدمی را کمتر میشود در بسیاری از حوزههای هنری سراغ داشت. آدمی که به عنوان یک کارگردان ضمن همه این محاسن حرفهای، حواسش به تمام عوامل کارش بود و نه تنها دیر که حتی خیلی زودتر از موعد، حق و حقوق بچههایی را که با او کار میکردند پرداخت میکرد تا خستگی از تنشان به در رود و حق کسی بر گردنش نباشد.
کار با او، واقعاً آرامشبخش بود و چه در تئاتر، چه در تلویزیون آدمی بود که به معنای واقعی به وظایف حرفهای و انسانیاش عمل میکرد و هر وقت پای حرف زدن با او مینشستیم از عشق بیپایانش به تئاتر، حمید سمندریان و هما روستا میگفت و همانطور که احتمالاً بسیاری میدانند بعد از درگذشت استاد سمندریان هم مدیریت آموزشگاه او را بهعهده گرفت و باعث تبلور و معرفی چهرههای جوان بسیاری به تئاتر این سرزمین شد. بههر صورت، حمید لبخنده هنرمندی بیحاشیه بود که به دلایل فراوانی که جای پرداختن به آنها اینجا نیست، خیلی خیلی کم کار کرد و میتوانست با آنهمه ذوق و توان و البته دانشی که از تئاتر و تلویزیون داشت، آثار قابل توجه دیگری خلق کند که متأسفانه این اتفاق نیفتاد و حالا فقدان اوست که باقی مانده و جایی که به این راحتیها پر نخواهد شد.
بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون
حمید لبخنده ۲۵ تیر ۱۳۳۰ در اهواز به دنیا آمد، در طول فعالیت حرفهای اش کارگردانی، فیلمنامه نویسی و تهیهکنندگی و هنرپیشگی در سینما و تئاتر را ثبت کرد و البته همکاری طولانی مدتی هم با حمید سمندریان و هما روستا داشت و بعد از درگذشت سمندریان مدیریت آموزشگاه او را هم بهعهده گرفت. لبخنده اگر چه با سریالهای پرمخاطب تلویزیونیاش شناخته میشد اما حضور مؤثر او در تئاتر حضوری بود تأثیرگذار که بسیاری از تئاتری ها از آن به نیکی یاد میکنند. حمید لبخنده سرانجام 18 دیماه 1400 از دنیا رفت.
بسیاری مرحوم لبخنده را با آثار تلویزیونیاش مثل دو سریال بسیار پرمخاطب و موفقش یعنی «در پناه تو» و «در قلب من» میشناسند، اما تئاتریها و اهالی این هنر او را از خود میدانند و از سابقه درخشان تئاتری او باخبرند. او به دور از هرگونه حاشیه ، با اعتماد و آرامشی مثال زدنی کار خودش را می کرد و در نهایت هم اثربخشی خودش را داشت و میتوانیم بگوییم هنرمندی بود با دانش و مؤثر در زمان خودش. خبر رفتن او در این روزها، واقعاً برای من و دیگر دوستان دور و نزدیک هنرمند خبر ناگواری بود و تصویرهایی از خاطرات همکاری با او در ذهنم مرور شد. همان طور که گفتم، لبخنده چهره بسیار شاخصی در تئاتر این مملکت به حساب میآمد و از نزدیکان و همکاران استاد سمندریان بود که حاصل این همکاری آثار درخشان تئاتری بودند که تا همیشه در ذهنها خواهند ماند. همکاری من با او هم در دو مجموعه تلویزیونی برای من یادآور انسانیت و توانایی و منش درست شخصیتی اوست که در قالب یک هنرمند جدی و متعهد به کارش معنا میشد و خودش هم چنان آرام و اخلاقمدار بود که این خصلتها به کار هم تزریق و خروجی به اثری بدل میشد که در عاطفه و قلب من جا باز کند. تربیت و خوی تئاتری که لبخنده داشت و باعث شده بود در همان حوزه رشد کند، از او فردی منضبط و متمرکز ساخته بود که هیچکارش غیرحساب شده نبود و از جزییترین تا کلیترین کارها را میدانست چطور باید پیش ببرد و برای همه آنها برنامه داشت. چنین آدمی را کمتر میشود در بسیاری از حوزههای هنری سراغ داشت. آدمی که به عنوان یک کارگردان ضمن همه این محاسن حرفهای، حواسش به تمام عوامل کارش بود و نه تنها دیر که حتی خیلی زودتر از موعد، حق و حقوق بچههایی را که با او کار میکردند پرداخت میکرد تا خستگی از تنشان به در رود و حق کسی بر گردنش نباشد.
کار با او، واقعاً آرامشبخش بود و چه در تئاتر، چه در تلویزیون آدمی بود که به معنای واقعی به وظایف حرفهای و انسانیاش عمل میکرد و هر وقت پای حرف زدن با او مینشستیم از عشق بیپایانش به تئاتر، حمید سمندریان و هما روستا میگفت و همانطور که احتمالاً بسیاری میدانند بعد از درگذشت استاد سمندریان هم مدیریت آموزشگاه او را بهعهده گرفت و باعث تبلور و معرفی چهرههای جوان بسیاری به تئاتر این سرزمین شد. بههر صورت، حمید لبخنده هنرمندی بیحاشیه بود که به دلایل فراوانی که جای پرداختن به آنها اینجا نیست، خیلی خیلی کم کار کرد و میتوانست با آنهمه ذوق و توان و البته دانشی که از تئاتر و تلویزیون داشت، آثار قابل توجه دیگری خلق کند که متأسفانه این اتفاق نیفتاد و حالا فقدان اوست که باقی مانده و جایی که به این راحتیها پر نخواهد شد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه