جنــایت بر سر ساخت خانه مشارکتی


گروه حوادث/ مرد میانسال که به خاطر اختلاف ملکی با دوستش، او را به قتل رسانده بود در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از سال 99 با گزارش قتل مردی به‌نام سهراب آغاز شد. پس از حضور پلیس در محل و بررسی اولیه مشخص شد که سهراب توسط فردی به‌نام شهرام با ضربه‌های چاقو به قتل رسیده است.یک روز بعد متهم بازداشت شد و ضمن اعتراف به قتل گفت: یک سال از موعد تحویل آپارتمانم گذشته بود و سهراب به‌عنوان سازنده هربار با بهانه‌های مختلف از پاسخ دادن سر باز می‌زد و روز حادثه سر همین موضوع با هم دعوا کردیم و من از شدت عصبانیت او را با چاقو زدم.پس از تکمیل تحقیقات و اعتراف‌های متهم پرونده برای رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای این جلسه فرزندان مقتول به‌عنوان اولیای دم یک به یک در جایگاه قرار گرفته و خواهان قصاص متهم شدند و گفتند به هیچ عنوان حاضر به مصالحه نیستند.
سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: من اتهامم را قبول دارم اما در کارم هیچ عمدی نبود. چهار سال قبل من و سهراب تصمیم به ساخت خانه مشارکتی گرفتیم   من تنها خانه‌ای را که داشتم، وسط گذاشتم تا با مشارکت او و در مدت زمان دوسال آن را بسازیم. اما یک سال از زمان تحویل خانه‌ام گذشت و هنوز خبری نبود. من به سهراب اعتراض کردم و گفتم من مستأجرم و نمی‌توانم به این وضعیت ادامه دهم اما او هربار با دادن وعده‌ای قول می‌داد که خیلی زود آپارتمانم را تحویل می‌دهد. روز حادثه سراغش رفتم و خواستم تا خانه‌ام را تحویل دهد. اما او به جای اینکه پاسخ مناسبی برای بدقولی‌هایش داشته باشد با عصبانیت به سمتم حمله کرد و من هم چاقو کشیدم و یک ضربه به او زدم. واقعاً نمی‌دانم چرا این کار را کردم و حالا هم از کارم پشیمانم. پس از آن مردم با اورژانس تماس گرفتند و من هم از ترسم فرار کردم.
در ادامه این جلسه قاضی از متهم پرسید: اگر قصدی برای قتل نداشتی چرا فرار کردی؟
متهم پاسخ داد: آن زمان آنقدر ترسیده بودم که نمی‌دانستم چه کاری درست است و چه کاری غلط.
قاضی سؤال کرد: طبق اعلام سازمان پزشکی قانونی شما دو ضربه چاقو را به قلب مقتول وارد کردی. چرا مدعی هستی یک ضربه زدی؟
متهم گفت: من فقط زدن یک ضربه را به یاد دارم.او مرد محترمی بود و من هم قصد قتل نداشتم. اگر قصدم کشتن او بود مقابل چشم کارگران و همسایه‌ها با او درگیر نمی‌شدم. من شرمنده خانواده‌اش هستم و از آنها می‌خواهم من را ببخشند.
در پایان قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7821/26/597075/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها