بایدها و نبایدهای فضای مجازی (4)
غار تاریک دنیای مجازی و نوجوانان
آزاده سهرابی
روانشناس
می گفت دخترم یک ماه است اصرار دارد که اینستاگرام داشته باشد. تازه وارد دوره متوسطه اول شده؛ روزهای کرونا در همه مدت تمام ارتباطاتش را به دنیای مجازی و از طریق واتساپ برده. میگفت اوقاتش تلخ شده چون با او مخالفت کردم. فکر نمیکرد اینستاگرام فضای مناسبی باشد. میگفت اگر فقط امکان دسترسی خودش با فالوئرها بود مشکلی نبود میشد کنترل کرد اما در بخش سرچ اینستاگرام همه جور فیلم و تصویر و خبری هست. اما در نهایت تسلیم خواست دخترش شد چون احساس میکرد دارد پرخاشگر و منزوی میشود و مدام دوستانش را مثال میزد که همگی در اینستاگرام هستند و برخی عکسها از استوریهایشان را برایش میفرستادند. اول میخواست روی گوشی تلفن همراه خودش اینستاگرام را نصب کند اما دختر قبول نکرد چون زمانهای زیادی مادر منزل نبود. استدلال دختر از همه جالبتر بود: من همین الان هم درس هایمان در واتساپ است و اگر بخواهم دوستانم همه فیلمها و عکسها را برایم میفرستند! حالا او یک صفحه با نامی عجیب در اینستاگرام دارد. تقریباً همه دوستانش با اسمهای مستعار در اینستاگرام هستند و از کوچکترین تا بزرگترین اتفاق زندگی خود را استوری و پست میگذارند. با هم چت میکنند. دوستان جدید پیدا می کنند و...
خیلی از والدین این روزها با اصرار نوجوانانشان در پیوستن به شبکههای اجتماعی از جمله اینستاگرام رو به رو هستند و خیلیها مقاومت میکنند یا راههایی را انتخاب میکنند که قابل کنترلتر باشد. مثل داشتن نام کاربری و رمز ورود به اینستاگرام فرزندانشان یا نصب این اپلیکیشنها روی گوشی خودشان و... اما با گشتی در فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی میتوان دریافت که این روزها حضور نوجوانان در این فضاها غیر قابل حذف است و همین مسأله تنش بسیاری میان والدین و نوجوانان ایجاد کرده است.
یکی از ویژگیهای بارز نوجوانی این است که قابلیت بیشتری در ارتباط با استقلال طلبی در خود پیدا میکنند و دوست دارند تصمیمهایشان عملی شود. دنبال پیدا کردن نقاط ضعف و قوتش است. عموماً در میان همسالانش بهدنبال آن میگردد چرا که در این دوره بیشترین تأثیرپذیری نوجوان از گروه همسالان است. در این دوره است که گسترش مهارتهای معنوی واخلاقی شکوفا میشود و رفتارهای اجتماعی گسترش مییابد. این دوره 11 تا 19 سالگی که در عین حال بحرانیترین مرحله زندگی فرد است و بیشترین و عمیقترین تغییر و تحولات هم در همین سن رخ میدهد، حالا در 2 دنیای موازی برای نوجوانان پیش میرود: دنیای حقیقی و دنیای مجازی!
استانلی هال از روانشناسانی که به دوره نوجوانی در نظریه خود پرداخته نوجوانی را دوران «طوفان و تنش» و دوران توانایی فوقالعاده جسمانی، عقلی و عاطفی دانسته. به هر حال فرایند انتقال از کودکی به بزرگسالی حتماً پر کشمکش است. این دوره ، دوره هویت یابی و مسئولیتپذیری است. دورهای که فرد به بیشترین آرامش برای پیش بردن فرایند تحصیلش نیاز دارد. برای موفقیت و اعتماد به نفسش تلاش میکند و... شاید به خاطر همین ویژگیهاست که فضای مجازی برای این سن مثل یک تیغ دو لبه عمل میکند. کم نیستند نوجوانانی که با پا گذاشتن به دنیای خوش آب و رنگ مجازی شروع به الگوپذیری از تصاویر غیرواقعی میکنند و همین اعتماد به نفسشان را زیر سؤال میبرد. درگیر مدگرایی می شوند. به مقایسه دست میزنند. درگیر همان آفتها میشوند و ناگهان دارای یک هویت قلابی میشوند که والدین هم نسبت به آن احساس بیگانگی میکنند و دوباره تنشها شروع می شود. تنشی که ناشی از اصطکاک دنیای واقعی و مجازی در دورهای از زندگی است که به صورت طبیعی هم فرد دارای چالشها و تعارضات جدی است.
شاید برای این مسیر پر پیچ و خم نتوان به والدین نسخه واحدی داد چون از هر خانواده تا خانواده دیگر و از هر نوجوان تا نوجوان دیگر تفاوتهای فاحشی وجود دارد. شاید تنها چیزی که در این میان به داد والدین برسد این است که پیش از ورود فرزندانشان به این دوران سبک فرزندپروری مؤثری را انتخاب کرده باشند و بهعنوان افراد مرجع در ذهن فرزندانشان جای گرفته باشند و آنقدر دنیای واقعی را جذاب و پر کشش کرده باشند که دنیای مجازی پناهگاه فرزندانشان نباشد که این پناهگاه مانند غاری است که حتی با چراغ قوه هم شاید نتوان بدرستی ابعادش را تشخیص داد.
روانشناس
می گفت دخترم یک ماه است اصرار دارد که اینستاگرام داشته باشد. تازه وارد دوره متوسطه اول شده؛ روزهای کرونا در همه مدت تمام ارتباطاتش را به دنیای مجازی و از طریق واتساپ برده. میگفت اوقاتش تلخ شده چون با او مخالفت کردم. فکر نمیکرد اینستاگرام فضای مناسبی باشد. میگفت اگر فقط امکان دسترسی خودش با فالوئرها بود مشکلی نبود میشد کنترل کرد اما در بخش سرچ اینستاگرام همه جور فیلم و تصویر و خبری هست. اما در نهایت تسلیم خواست دخترش شد چون احساس میکرد دارد پرخاشگر و منزوی میشود و مدام دوستانش را مثال میزد که همگی در اینستاگرام هستند و برخی عکسها از استوریهایشان را برایش میفرستادند. اول میخواست روی گوشی تلفن همراه خودش اینستاگرام را نصب کند اما دختر قبول نکرد چون زمانهای زیادی مادر منزل نبود. استدلال دختر از همه جالبتر بود: من همین الان هم درس هایمان در واتساپ است و اگر بخواهم دوستانم همه فیلمها و عکسها را برایم میفرستند! حالا او یک صفحه با نامی عجیب در اینستاگرام دارد. تقریباً همه دوستانش با اسمهای مستعار در اینستاگرام هستند و از کوچکترین تا بزرگترین اتفاق زندگی خود را استوری و پست میگذارند. با هم چت میکنند. دوستان جدید پیدا می کنند و...
خیلی از والدین این روزها با اصرار نوجوانانشان در پیوستن به شبکههای اجتماعی از جمله اینستاگرام رو به رو هستند و خیلیها مقاومت میکنند یا راههایی را انتخاب میکنند که قابل کنترلتر باشد. مثل داشتن نام کاربری و رمز ورود به اینستاگرام فرزندانشان یا نصب این اپلیکیشنها روی گوشی خودشان و... اما با گشتی در فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی میتوان دریافت که این روزها حضور نوجوانان در این فضاها غیر قابل حذف است و همین مسأله تنش بسیاری میان والدین و نوجوانان ایجاد کرده است.
یکی از ویژگیهای بارز نوجوانی این است که قابلیت بیشتری در ارتباط با استقلال طلبی در خود پیدا میکنند و دوست دارند تصمیمهایشان عملی شود. دنبال پیدا کردن نقاط ضعف و قوتش است. عموماً در میان همسالانش بهدنبال آن میگردد چرا که در این دوره بیشترین تأثیرپذیری نوجوان از گروه همسالان است. در این دوره است که گسترش مهارتهای معنوی واخلاقی شکوفا میشود و رفتارهای اجتماعی گسترش مییابد. این دوره 11 تا 19 سالگی که در عین حال بحرانیترین مرحله زندگی فرد است و بیشترین و عمیقترین تغییر و تحولات هم در همین سن رخ میدهد، حالا در 2 دنیای موازی برای نوجوانان پیش میرود: دنیای حقیقی و دنیای مجازی!
استانلی هال از روانشناسانی که به دوره نوجوانی در نظریه خود پرداخته نوجوانی را دوران «طوفان و تنش» و دوران توانایی فوقالعاده جسمانی، عقلی و عاطفی دانسته. به هر حال فرایند انتقال از کودکی به بزرگسالی حتماً پر کشمکش است. این دوره ، دوره هویت یابی و مسئولیتپذیری است. دورهای که فرد به بیشترین آرامش برای پیش بردن فرایند تحصیلش نیاز دارد. برای موفقیت و اعتماد به نفسش تلاش میکند و... شاید به خاطر همین ویژگیهاست که فضای مجازی برای این سن مثل یک تیغ دو لبه عمل میکند. کم نیستند نوجوانانی که با پا گذاشتن به دنیای خوش آب و رنگ مجازی شروع به الگوپذیری از تصاویر غیرواقعی میکنند و همین اعتماد به نفسشان را زیر سؤال میبرد. درگیر مدگرایی می شوند. به مقایسه دست میزنند. درگیر همان آفتها میشوند و ناگهان دارای یک هویت قلابی میشوند که والدین هم نسبت به آن احساس بیگانگی میکنند و دوباره تنشها شروع می شود. تنشی که ناشی از اصطکاک دنیای واقعی و مجازی در دورهای از زندگی است که به صورت طبیعی هم فرد دارای چالشها و تعارضات جدی است.
شاید برای این مسیر پر پیچ و خم نتوان به والدین نسخه واحدی داد چون از هر خانواده تا خانواده دیگر و از هر نوجوان تا نوجوان دیگر تفاوتهای فاحشی وجود دارد. شاید تنها چیزی که در این میان به داد والدین برسد این است که پیش از ورود فرزندانشان به این دوران سبک فرزندپروری مؤثری را انتخاب کرده باشند و بهعنوان افراد مرجع در ذهن فرزندانشان جای گرفته باشند و آنقدر دنیای واقعی را جذاب و پر کشش کرده باشند که دنیای مجازی پناهگاه فرزندانشان نباشد که این پناهگاه مانند غاری است که حتی با چراغ قوه هم شاید نتوان بدرستی ابعادش را تشخیص داد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه