ابعاد و تأثیرات راهبردی حمله موشکی ایران به پایگاه نظامی امریکا در ژانویه 2020
جایی برای امریکاییها نیست
عملیات موشکی ایران علیه پایگاههای نظامی امریکا در عراق که اولین مرحله از اقدامات تلافیجویانه ایران در پاسخ به ترور سردار حاج قاسم سلیمانی بود به هیچ عنوان قابل مقایسه با حمله ژاپن به پایگاه امریکا در سال 1941 و در جریان جنگ دوم جهانی نیست. این برخورد و درگیری نظامی با امریکا بهصورت رسمی از سوی یک دولت و اجرای عملیاتی آن در شرایط غیر جنگی بیسابقه است. از سوی دیگر شبکه تلویزیونی CBS رسماً اعلام میکند حمله موشکی ایران به پایگاه نظامی امریکا در عراق بزرگترین حمله موشکی بالستیک علیه امریکاییها در تاریخ است.
اهمیت راهبردی کوبیدن پایگاه عین الاسد و اربیل را میتوان در واکنشهای جهانی نسبت به این حمله جستوجو کرد.
فرانس 24 در همان ساعات نخست پس از حمله اعلام میکند: «ایران بامداد روز چهارشنبه به منظور انتقام از کشته شدن سردار قاسم سلیمانی توسط امریکا، دو پایگاه در عراق را که محل استقرار نیروهای امریکایی است، مورد اصابت موشک قرار داد. دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا گفت که هیچ تلفات امریکایی یا عراقی در این حمله موشکی وجود نداشته است و امریکاییها باید از نتیجه آن «بسیار سپاسگزار و خوشحال» باشند.
ترامپ همچنین گفت که به نظر میرسد ایران در حال «مقاومت کردن» است و پاسخ امریکا اعمال تحریمهای اقتصادی جدید «تا زمانی که ایران رفتار خود را تغییر دهد» خواهد بود. عراق و تعدادی از کشورهای اروپایی در ائتلاف ضد گروه دولت اسلامی (داعش) - از جمله فرانسه، بریتانیا، آلمان، اسپانیا، لهستان و دانمارک - گفتند که هیچ یک از پرسنل نظامی آنها در این حملات آسیب ندیده اند.
آیتالله خامنهای، رهبر ایران، این حملات را «سیلی به صورت» امریکا دانست و خواستار خروج نیروهای امریکایی از منطقه شد.
ایشان در یک سخنرانی تلویزیونی گفت که از سرگیری مذاکرات هستهای با واشنگتن راه را برای سلطه امریکا هموار میکند.
فرانسه حمله اخیر ایران را محکوم کرده و بر اهمیت حفظ نبرد با گروه داعش در عین احترام به حاکمیت عراق تأکید کرده است. در بیانیه وزارت خارجه فرانسه آمده است که پاریس با همه طرفها در تماس است و تلاش خواهد کرد تنشها را کاهش دهد». واکنشهای مشابه دیگر از طرف چهرهها و رسانههای غربی نشان از پیچیدگی و شگفتیساز بودن ابعاد این حمله داشت. دستپاچگی منابع غربی در مخابره کردن عدم تلفات این حمله ، در ادامه با بالا رفتن شمار مجروحانی که آسیب مغزی دیدند به نمایش در آمد.
امریکاییها از دو جهت نسبت به این واقعه دچار شکست محاسباتی شدند. در وهله اول میزان و قدرت حضور تاریخی مردم ایران و عراق در تشییع شهدای فرودگاه بغداد که چند روز پس از جنایت هر لحظه حماسیتر میشد، مانع از تصمیمگیری مقامات امریکایی در مواجهه با ایران بود و در وهله دوم تحقق وعده ایران نسبت به انجام یک برخورد سخت با امریکا، بهعنوان یک پدیده منحصر به فرد در تاریخ، فرایند تصمیمگیری برای امریکاییها را سختتر میکرد.
این پیچیدگیها سبب شد تا بخشی از رسانهها به سمت مخابره واقعهای بدون تلفات سوق پیدا کنند. دارا ماسیکوت بهعنوان پژوهشگر مسائل دفاعی مربوط به روسیه در اندیشکده سیاستگذاری جهانی رند در مورد اهمیت حمله ایران به یک پایگاه نظامی امریکایی میگوید:«من کارشناس ایران نیستم ولی یک تحلیلگر نظامیام. وقتی این نشانههای اصابت حمله ایران به پایگاه عین الاسد را میبینم، برخلاف گمانهزنی برخیها، در آن هیچ نشانهای از یک حمله سمبلیک و نمادین که برای اجتناب از تلفات طراحی شده باشد؛ نمیبینم. آن طور که مشخص است، حملات (ایران) توانمندی نظامی پایگاه (عینالاسد) را هدف قرار داده است.»
آرون استاین دبیر حوزه خاورمیانه نشریه امریکایی فارین پالیسی هم در آن تاریخ گفت: «ایران خطا نزد؛ نمیتوانم باور کنم که این نیاز به گفتن دارد.» جنیفر گریفین، خبرنگار فاکس نیوز نیز توئیت کرد: «از یکی از مقامات امریکایی شنیدهام موشکهای شلیک شده از نوع بالستیک کوتاه برد یا کروز بودهاند و از خاک ایران به سوی چندین پایگاه امریکایی در عراق شلیک شدهاند.»
استفان گریشام خبرنگار کاخ سفید نیز در توئیتر خود نوشت: «ما از گزارش های حملات به پایگاههای امریکا در عراق مطلع هستیم. رئیسجمهور ترامپ در جریان موضوع قرار گرفته و در حال بررسی دقیق اوضاع و مشورت با تیم امنیت ملی خود است. وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) اعلام کرد که در حال برآورد خسارت های اولیه حملات هوایی ایران به پایگاههای خود در عراق است و رسماً هدف قرار گرفتن دستکم دو پایگاه در عراق که میزبان نیروهای امریکا و ائتلاف است (عینالاسد و اربیل) را تأیید کرد.»
پنتاگون همچنین در 8 ژانویه 2020 اعلام کرد: «ایران بیش از ۱۲ موشک به سمت نیروهای امریکایی و ائتلاف در عراق شلیک کرد. روشن است که این موشکها از ایران شلیک شده و حداقل دو پایگاه میزبان نیروهای امریکایی در الاسد و اربیل را هدف قرار داده است. در حال کار روی ارزیابی اولیه خسارت هستیم.»
تأثیر حمله موشکی ایران به پایگاه نظامی امریکایی بیش از آنکه از جنبه میزان تلفات و خسارات دارای اهمیت باشد، از نظر نقش پیشرانی در تهدید مواضع امریکا از سوی نهضت مقاومت با محوریت ایران قابل ارزیابی است. امریکا ضربه پذیر است و امکان برخورد مستقیم با آن وجود دارد. امریکا زمینه ماندگاری در عمق استراتژیک ایران را ندارد. امریکا بشدت از گسترش هستههای مقاومت در منطقه و نیز توسعه آن به مناطق دورتر در آفریقا و امریکای لاتین هراسان است.
اینها برخی از فکتهایی است که با حمله موشکی به عین الاسد بیش از پیش برای نظریه پردازان اهمیت پیدا میکند. واهمهای که حمله عین الاسد برای امریکاییها داشت و بخشی از آن را سال گذشته برنامه 60 دقیقه CBS از زبان افسران ارشد امریکایی در عین الاسد منتشر کرد.
در این برنامه رابرت هیلز یکی از افسران امریکایی میگوید: «این حمله شبیه یک فیلم علمی تخیلی بود. در طول بمباران، او در یک خودروی زرهی در فاصله ایمن خارج از پایگاه بود و میترسید که بازگردد و صدها نفر از نیروهای همکارش را کشته ببیند. هیلز میگوید: «کلمات حتی نمیتوانند میزان انرژی آزاد شده توسط این موشکها را توصیف کنند. من فوراً تمام شنواییام را از دست دادم، احساس کردم که زیر آب هستم... بهدنبال آن فاسدترین طعم آمونیاک و گرد و غباری که در پناهگاه بود دندانهای شما را میپوشاند.»
از اینرو بررسی و تحلیل ابعاد عملیات 8 ژانویه 2020 باید در یک مدل کلان در مواجهه نوین با امریکا دیده شود. راهبرد اخراج امریکاییها از غرب آسیا با یک شروع موفقیتآمیز در عین الاسد آغاز شد.
همراهی سیاسی عراق با طرح اخراج امریکا، برخوردهای مستقیم با کاروانهای نظامی امریکا از طرف گروههای مقاومت در طول دو سال گذشته، تحولات جدید در افغانستان و اعلام عقبنشینی امریکاییها از حضور نظامی در عراق، برخی از محورهای پروسه اخراج امریکا از منطقه هستند.
اخراج امریکا از منطقه و قصاص جنایتکاران فرودگاه بغداد میتواند بخشی از ثمره خون شهدای مقاومت با فرماندهی سردار سلیمانی باشد. بخشی از این اقدامات در طول دو سال گذشته انجام شده و محور مقاومت به سمت تحقق کامل این اهداف با سرعت زیاد شونده در حرکت است.
اهمیت راهبردی کوبیدن پایگاه عین الاسد و اربیل را میتوان در واکنشهای جهانی نسبت به این حمله جستوجو کرد.
فرانس 24 در همان ساعات نخست پس از حمله اعلام میکند: «ایران بامداد روز چهارشنبه به منظور انتقام از کشته شدن سردار قاسم سلیمانی توسط امریکا، دو پایگاه در عراق را که محل استقرار نیروهای امریکایی است، مورد اصابت موشک قرار داد. دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا گفت که هیچ تلفات امریکایی یا عراقی در این حمله موشکی وجود نداشته است و امریکاییها باید از نتیجه آن «بسیار سپاسگزار و خوشحال» باشند.
ترامپ همچنین گفت که به نظر میرسد ایران در حال «مقاومت کردن» است و پاسخ امریکا اعمال تحریمهای اقتصادی جدید «تا زمانی که ایران رفتار خود را تغییر دهد» خواهد بود. عراق و تعدادی از کشورهای اروپایی در ائتلاف ضد گروه دولت اسلامی (داعش) - از جمله فرانسه، بریتانیا، آلمان، اسپانیا، لهستان و دانمارک - گفتند که هیچ یک از پرسنل نظامی آنها در این حملات آسیب ندیده اند.
آیتالله خامنهای، رهبر ایران، این حملات را «سیلی به صورت» امریکا دانست و خواستار خروج نیروهای امریکایی از منطقه شد.
ایشان در یک سخنرانی تلویزیونی گفت که از سرگیری مذاکرات هستهای با واشنگتن راه را برای سلطه امریکا هموار میکند.
فرانسه حمله اخیر ایران را محکوم کرده و بر اهمیت حفظ نبرد با گروه داعش در عین احترام به حاکمیت عراق تأکید کرده است. در بیانیه وزارت خارجه فرانسه آمده است که پاریس با همه طرفها در تماس است و تلاش خواهد کرد تنشها را کاهش دهد». واکنشهای مشابه دیگر از طرف چهرهها و رسانههای غربی نشان از پیچیدگی و شگفتیساز بودن ابعاد این حمله داشت. دستپاچگی منابع غربی در مخابره کردن عدم تلفات این حمله ، در ادامه با بالا رفتن شمار مجروحانی که آسیب مغزی دیدند به نمایش در آمد.
امریکاییها از دو جهت نسبت به این واقعه دچار شکست محاسباتی شدند. در وهله اول میزان و قدرت حضور تاریخی مردم ایران و عراق در تشییع شهدای فرودگاه بغداد که چند روز پس از جنایت هر لحظه حماسیتر میشد، مانع از تصمیمگیری مقامات امریکایی در مواجهه با ایران بود و در وهله دوم تحقق وعده ایران نسبت به انجام یک برخورد سخت با امریکا، بهعنوان یک پدیده منحصر به فرد در تاریخ، فرایند تصمیمگیری برای امریکاییها را سختتر میکرد.
این پیچیدگیها سبب شد تا بخشی از رسانهها به سمت مخابره واقعهای بدون تلفات سوق پیدا کنند. دارا ماسیکوت بهعنوان پژوهشگر مسائل دفاعی مربوط به روسیه در اندیشکده سیاستگذاری جهانی رند در مورد اهمیت حمله ایران به یک پایگاه نظامی امریکایی میگوید:«من کارشناس ایران نیستم ولی یک تحلیلگر نظامیام. وقتی این نشانههای اصابت حمله ایران به پایگاه عین الاسد را میبینم، برخلاف گمانهزنی برخیها، در آن هیچ نشانهای از یک حمله سمبلیک و نمادین که برای اجتناب از تلفات طراحی شده باشد؛ نمیبینم. آن طور که مشخص است، حملات (ایران) توانمندی نظامی پایگاه (عینالاسد) را هدف قرار داده است.»
آرون استاین دبیر حوزه خاورمیانه نشریه امریکایی فارین پالیسی هم در آن تاریخ گفت: «ایران خطا نزد؛ نمیتوانم باور کنم که این نیاز به گفتن دارد.» جنیفر گریفین، خبرنگار فاکس نیوز نیز توئیت کرد: «از یکی از مقامات امریکایی شنیدهام موشکهای شلیک شده از نوع بالستیک کوتاه برد یا کروز بودهاند و از خاک ایران به سوی چندین پایگاه امریکایی در عراق شلیک شدهاند.»
استفان گریشام خبرنگار کاخ سفید نیز در توئیتر خود نوشت: «ما از گزارش های حملات به پایگاههای امریکا در عراق مطلع هستیم. رئیسجمهور ترامپ در جریان موضوع قرار گرفته و در حال بررسی دقیق اوضاع و مشورت با تیم امنیت ملی خود است. وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) اعلام کرد که در حال برآورد خسارت های اولیه حملات هوایی ایران به پایگاههای خود در عراق است و رسماً هدف قرار گرفتن دستکم دو پایگاه در عراق که میزبان نیروهای امریکا و ائتلاف است (عینالاسد و اربیل) را تأیید کرد.»
پنتاگون همچنین در 8 ژانویه 2020 اعلام کرد: «ایران بیش از ۱۲ موشک به سمت نیروهای امریکایی و ائتلاف در عراق شلیک کرد. روشن است که این موشکها از ایران شلیک شده و حداقل دو پایگاه میزبان نیروهای امریکایی در الاسد و اربیل را هدف قرار داده است. در حال کار روی ارزیابی اولیه خسارت هستیم.»
تأثیر حمله موشکی ایران به پایگاه نظامی امریکایی بیش از آنکه از جنبه میزان تلفات و خسارات دارای اهمیت باشد، از نظر نقش پیشرانی در تهدید مواضع امریکا از سوی نهضت مقاومت با محوریت ایران قابل ارزیابی است. امریکا ضربه پذیر است و امکان برخورد مستقیم با آن وجود دارد. امریکا زمینه ماندگاری در عمق استراتژیک ایران را ندارد. امریکا بشدت از گسترش هستههای مقاومت در منطقه و نیز توسعه آن به مناطق دورتر در آفریقا و امریکای لاتین هراسان است.
اینها برخی از فکتهایی است که با حمله موشکی به عین الاسد بیش از پیش برای نظریه پردازان اهمیت پیدا میکند. واهمهای که حمله عین الاسد برای امریکاییها داشت و بخشی از آن را سال گذشته برنامه 60 دقیقه CBS از زبان افسران ارشد امریکایی در عین الاسد منتشر کرد.
در این برنامه رابرت هیلز یکی از افسران امریکایی میگوید: «این حمله شبیه یک فیلم علمی تخیلی بود. در طول بمباران، او در یک خودروی زرهی در فاصله ایمن خارج از پایگاه بود و میترسید که بازگردد و صدها نفر از نیروهای همکارش را کشته ببیند. هیلز میگوید: «کلمات حتی نمیتوانند میزان انرژی آزاد شده توسط این موشکها را توصیف کنند. من فوراً تمام شنواییام را از دست دادم، احساس کردم که زیر آب هستم... بهدنبال آن فاسدترین طعم آمونیاک و گرد و غباری که در پناهگاه بود دندانهای شما را میپوشاند.»
از اینرو بررسی و تحلیل ابعاد عملیات 8 ژانویه 2020 باید در یک مدل کلان در مواجهه نوین با امریکا دیده شود. راهبرد اخراج امریکاییها از غرب آسیا با یک شروع موفقیتآمیز در عین الاسد آغاز شد.
همراهی سیاسی عراق با طرح اخراج امریکا، برخوردهای مستقیم با کاروانهای نظامی امریکا از طرف گروههای مقاومت در طول دو سال گذشته، تحولات جدید در افغانستان و اعلام عقبنشینی امریکاییها از حضور نظامی در عراق، برخی از محورهای پروسه اخراج امریکا از منطقه هستند.
اخراج امریکا از منطقه و قصاص جنایتکاران فرودگاه بغداد میتواند بخشی از ثمره خون شهدای مقاومت با فرماندهی سردار سلیمانی باشد. بخشی از این اقدامات در طول دو سال گذشته انجام شده و محور مقاومت به سمت تحقق کامل این اهداف با سرعت زیاد شونده در حرکت است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه