«بهار عربی» هنوز از میان نرفته است

ساز‌و‌کارهای حاکمیت مطلوب در کشورهای عربی


محمد البرادعی / برنده پیشین جایزه صلح نوبل
مترجم: وصال روحانی
اگر تمامی خیزش های مردمی در کشورهای عربی طی دهه اخیر را واکاوی کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که خواسته‌های اصلی مردم، عدالت و مساوات بوده ولی سیستم‌های حاکم این امور را برنتابیده و حاضر به هیچ‌گونه تغییری نشده‌اند. عده‌ای کوشیده‌اند قیام‌های فوق را که جملگی در چارچوب واژگان «بهار عربی» گنجانده شده‌اند، محصول توطئه بدخواهان و نوعی شورش‌های زیاده‌خواهانه جلوه بدهند ولی واقعیت امر این است که به رغم فروکش کردن تدریجی این خیزش‌ها همیشه امکان بازگشت آنها وجود دارد زیرا حکومت‌های خودکامه کشورهای عربی هیچ تفاوتی در جهت مثبت نکرده‌اند.
مساوات که یکی از خواسته‌های اصلی مردم ستمدیده در رژیم‌های استبدادی برخی کشورهای عربی به شمار می‌آید، هیچ امتیاز ویژه‌ای را در بر ندارد و فقط به این مفهوم است که مردم خواهان برابری عمومی برای همه اقشار هستند، یعنی اگر در سرزمین مادری‌شان بعضی نعمت‌ها فقط برای یکی دو قشر مصداق دارد، به همه گروه‌ها بسط یابد و نعمات و محتوای سفره مردم دچار تفاوت‌های عظیم نباشد. آزادی رسانه‌ها نیز از خواسته‌های مهم گروه‌های قیام‌کننده بود اما سیستم‌های غیرمشروعی که این خیزش‌های مردمی را سرکوب کرده و بهار عربی را به سوی خزان سوق داده‌اند، قبل از انجام هر کاری مطبوعات آزاد را تار و مار کرده‌اند.
بسیاری معتقدند دموکراسی‌های واقعی فقط مبتنی بر آرای مردمی‌ نیستند که آنها را سرکار آورده‌اند بلکه عملکردشان و اینکه تا چه میزان به واحدهای مردم نهاد مدیون و در خدمت آنها هستند، جایگاه و ماهیت آنها را روشن می‌کند. از سوی دیگر آموزش و تفهیم درست دموکراسی و کاربرد آن به مردم نیز اهمیت ویژه‌ای دارد و تا زمانی که دولت‌ها نفهمند مردم از آنها دقیقاً چه می‌خواهند و ساز‌و‌کارهای اجرایی آن را در‌اختیار نگیرند، تحولی اساسی در کشورهای عربی روی نخواهد داد. امروزه یکی از نشانه‌های دموکراسی در اکثر کشورها اجازه فعالیت دادن به اتحادیه‌های صنفی و حزبی و ایجاد نکردن انواع سدهای بازدارنده برای آنها است اما در کشورهای خودکامه عربی چنین چیزی وجود ندارد و این کانون‌ها به بهانه‌های واهی و با سلاح جبر و زور به تعطیلی کشیده شده‌اند. شاید در اکثر این موارد سختگیری‌های بی‌رحمانه و غیرعقلایی پایه‌گذار این رویداد بوده باشد اما وقتی حزب حاکم و دولت مشتق از آن طاقت پذیرش هیچ ایده‌ای جز آرای خود را ندارند، دیکتاتوری با همه وجود شکل می‌گیرد. اوضاع تأسف‌بار در تونس و مصر که هر دو در شمال آفریقا قرار دارند و همینطور الجزایر، مثال‌های خوبی در این زمینه است و اگر به آفریقای سیاه ورود کنیم، سودان هم به این فهرست منفی اضافه می‌شود. در این کشورها دولت‌های سرکار یا کلاً و به‌طور آشکار نظامی‌اند یا از پشت پرده توسط ارتش‌‌ها هدایت و خط‌ دهی فکری می‌شوند و روال حاکم، سرکوب احزاب آزاد است. ادعای این دولت‌ها به رویکرد به قانون اساسی هم بیشتر به یک شوخی می‌ماند زیرا از قضا در متن این قوانین بر فعالیت آزاد احزاب و گروه‌های مردم نهاد پای فشرده شده است.  ممکن است خیزش‌های مردمی در کشورهای خودکامه عربی تا به حال مهار و مدیریت شده باشند اما دیر یا زود به زمانی خواهیم رسید که ملت‌های پژمرده و مغبون نه از سر مصالحه اجباری بلکه از سر جانفشانی برآیند و نظامیان تحمیل شده به خود را هر چه بیشتر از سیستم‌های حاکم بر کشور حذف کنند.
منبع: Al Jazeera

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7823/4/597443/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها