«عرضه» در اقتصاد به چه معناست؟
سپیده پیری
خبرنگار
در شماره های قبل از سلسله گزارشهای «اقتصاد برای همه» در ادامه مفاهیم مربوط به بازار و قیمتگذاری مفهوم تقاضا را بررسی کردیم و حال نوبت به عرضه رسیده است. در یک تعریف ساده و ابتدایی عرضه (Supply) یعنی آن میزان مشخص از یک کالا که توسط تولید کننده در معرض فروش قرار میگیرد. مثلاً گفته میشود، عرضه خودرو ۲۰۰ هزار دستگاه در سال است.
البته امکان دارد بخشی از محصولات تولیدشده، در انبار نگهداری و عرضه نشود. به بیان دیگر عرضه رابطه بین قیمت محصولات و خدمات و در دسترس بودن آنها در بازار را تعریف می کند. اگر قیمتها بالا برود و بالا بماند، فروشندگان برای کسب سود، محصول را در مقادیر بیشتری عرضه میکنند. با فرض ثابت بودن سایر شرایط برخی عوامل بر میزان عرضه تأثیر دارند که از مهمترین آنها میتوان به قیمت کالا، تکنولوژی به کاررفته در تولید آن کالا، قیمت عوامل تولید آن کالا، هزینه تولید کالا، تعداد عرضهکنندگان، سیاستگذاریهای دولت، زمان و... اشاره کرد.
عرضه عنصری از زمان
برخلاف رابطه تقاضا، رابطه عرضه عنصری از زمان به حساب میآید. زمان در عرضه اهمیت دارد، زیرا تأمینکنندگان باید بسرعت به تغییر در عرضه یا قیمت واکنش نشان بدهند اما نه همیشه؛ بنابراین فهم این موضوع مهم است که آیا یک تغییر قیمتی در نتیجه تغییر در تقاضا، موقتی است یا دائم. فرض کنیم به دلیل شدت باران در فصل بهار، بازار شاهد افزایش تقاضا و قیمت برای محصول چتر است. تأمینکنندگان ممکن است خیلی ساده با شدت دادن به سرعت و زمان استفاده از تجهیزات خود، پاسخگوی تقاضا باشند، اما اگر این بارانهای مداوم در نتیجه تغییرات آب و هوا باشد، مردم برای کل سال به چتر نیاز خواهند داشت، در نتیجه انتظار میرود تغییر در تقاضا و قیمت طولانیمدت باشد؛ در نتیجه تأمینکنندگان، تجهیزات و زیرساختهای تولیدی خود را برای برطرف کردن این تقاضای طولانیمدت تغییر میدهند.
قانون عرضه
قانون عرضه نشاندهنده مقادیری است که با قیمتی مشخص به فروش میرسد، اما بر خلاف قانون تقاضا، رابطه عرضه یک شیب رو به بالا را به نمایش میگذارد، یعنی هر چه قیمت بالاتر برود، مقدار عرضه بیشتر میشود. تولیدکنندگان در قیمتهای بالاتر عرضه را بیشتر میکنند، زیرا فروش تعداد زیاد محصول در قیمتی بالاتر درآمد آنها را بیشتر میکند. برای مثال زمانی که سایپا پراید را با قیمت ۲۷ میلیون تومان عرضه میکرد تمایل کمتری برای تولید با تمام توان داشت ولی در قیمتهای فعلی با در نظر نگرفتن شرایط تحریم، قطعاً تمایل سایپا برای تولید بیشتر و کسب سود بالاتر بسیار زیاد است.
تعادل در اقتصاد چیست؟
حالا بعد از معرفی عرضه و تقاضا زمان آن رسیده که تعادل میان این دو بخش را در نظر بگیریم. هر جا که دو سمت عرضهکننده و متقاضی یک کالا یا خدمات وجود داشته باشد اصطلاحاً بازار خوانده میشود. برخلاف آنچه مردم تصور میکنند بازار یک منطقه خاص از شهر نیست بلکه نسبت میان دو مفهوم عرضه و تقاضا است. در بازار یک کالای خاص باید بین رفتار تولیدکنندگان و مصرفکنندگان هماهنگی وجود داشته باشد، یعنی تولیدکنندگان همان میزان تولید کنند که مصرفکنندگان نیاز دارند، که عامل این تعادل قیمت کالاست. به محل تلاقی نمودار عرضه و تقاضا، نقطه تعادلی و به قیمتی که در آن بین میزان عرضه و تقاضا تعادل ایجاد شده است، قیمت تعادلی Equilibrium Price میگویند. یعنی مقدار محصولی که مصرفکنندگان میخواهند خریداری کنند (مقدار تقاضاشده) برابر با مقداری است که تولیدکنندگان قصد فروش آنرا دارند (مقدار عرضه شده). این مقدار مورد تمایل مشترک عرضهکننده و تقاضاکننده، مقدار تعادلی است.در هر قیمت دیگر، مقدار تقاضا شده با مقدار عرضهشده، برابر نخواهد بود. بنابراین بازار در آن قیمت، تعادل نخواهد داشت. اگر در جامعه و یا بازار اقتصادی مازاد عرضه و یا مازاد تقاضا اصلاح بشود قیمت تعادلی ایجاد میشود، مازاد تقاضا و یا مازاد عرضه به این معناست که مثلاً اگر در زمستان بیش از نیاز بخاری تولید شود، مشکل بهوجود میآید و یا اگر همین بخاری در تابستان تولید شود به دلیل اینکه این فصل نیازی به وسایل گرمایشی ندارد عملاً بیفایده است.
مازاد عرضه
اگر قیمتی بالاتر از قیمت تعادلی تعیین شود، مازاد عرضه در اقتصاد رخ میدهد و بازار با ناکارآمدی تخصیصی مواجه خواهد شد. از طرفی میتوان گفت زمانی که قیمت یک کالا افزایش مییابد، میزان تقاضای آن کالا کمتر میشود و مصرف کننده تمایل خود را برای خرید آن کالا از دست میدهد. یعنی این قیمت (پول) است که بر میزان عرضه و تقاضا تأثیر مستقیم میگذارد.
هرچه بیشتر دو مفهوم عرضه و تقاضا را شناختیم به این نتیجه رسیدیم که بازار ایران در چند سال اخیر ناکارآمد تر از هر زمان دیگری بوده است. عرضه آنقدر کم بود که بساط قرعهکشی ماشین به راه افتاد. نمونهاش در تاریخ اقتصاد ایران کم نیست. اصولاً هر جا که فرهنگ صف حاکم شد یعنی زور عرضه به تقاضا نرسیده بود.البته که یک عدم تعادل دیگر هم وجود دارد که بازار را به هم زده است. مثلاً در رابطه با زرشک و زعفران عرضه زیاد است و به دلیل افزایش قیمت تقاضا کم.
اینکه بازار ایران چه زمانی فضای رقابتی و قیمت تعادلی را تجربه میکند، پرسشی است بیپاسخ برای اتمام این گزارش.
خبرنگار
در شماره های قبل از سلسله گزارشهای «اقتصاد برای همه» در ادامه مفاهیم مربوط به بازار و قیمتگذاری مفهوم تقاضا را بررسی کردیم و حال نوبت به عرضه رسیده است. در یک تعریف ساده و ابتدایی عرضه (Supply) یعنی آن میزان مشخص از یک کالا که توسط تولید کننده در معرض فروش قرار میگیرد. مثلاً گفته میشود، عرضه خودرو ۲۰۰ هزار دستگاه در سال است.
البته امکان دارد بخشی از محصولات تولیدشده، در انبار نگهداری و عرضه نشود. به بیان دیگر عرضه رابطه بین قیمت محصولات و خدمات و در دسترس بودن آنها در بازار را تعریف می کند. اگر قیمتها بالا برود و بالا بماند، فروشندگان برای کسب سود، محصول را در مقادیر بیشتری عرضه میکنند. با فرض ثابت بودن سایر شرایط برخی عوامل بر میزان عرضه تأثیر دارند که از مهمترین آنها میتوان به قیمت کالا، تکنولوژی به کاررفته در تولید آن کالا، قیمت عوامل تولید آن کالا، هزینه تولید کالا، تعداد عرضهکنندگان، سیاستگذاریهای دولت، زمان و... اشاره کرد.
عرضه عنصری از زمان
برخلاف رابطه تقاضا، رابطه عرضه عنصری از زمان به حساب میآید. زمان در عرضه اهمیت دارد، زیرا تأمینکنندگان باید بسرعت به تغییر در عرضه یا قیمت واکنش نشان بدهند اما نه همیشه؛ بنابراین فهم این موضوع مهم است که آیا یک تغییر قیمتی در نتیجه تغییر در تقاضا، موقتی است یا دائم. فرض کنیم به دلیل شدت باران در فصل بهار، بازار شاهد افزایش تقاضا و قیمت برای محصول چتر است. تأمینکنندگان ممکن است خیلی ساده با شدت دادن به سرعت و زمان استفاده از تجهیزات خود، پاسخگوی تقاضا باشند، اما اگر این بارانهای مداوم در نتیجه تغییرات آب و هوا باشد، مردم برای کل سال به چتر نیاز خواهند داشت، در نتیجه انتظار میرود تغییر در تقاضا و قیمت طولانیمدت باشد؛ در نتیجه تأمینکنندگان، تجهیزات و زیرساختهای تولیدی خود را برای برطرف کردن این تقاضای طولانیمدت تغییر میدهند.
قانون عرضه
قانون عرضه نشاندهنده مقادیری است که با قیمتی مشخص به فروش میرسد، اما بر خلاف قانون تقاضا، رابطه عرضه یک شیب رو به بالا را به نمایش میگذارد، یعنی هر چه قیمت بالاتر برود، مقدار عرضه بیشتر میشود. تولیدکنندگان در قیمتهای بالاتر عرضه را بیشتر میکنند، زیرا فروش تعداد زیاد محصول در قیمتی بالاتر درآمد آنها را بیشتر میکند. برای مثال زمانی که سایپا پراید را با قیمت ۲۷ میلیون تومان عرضه میکرد تمایل کمتری برای تولید با تمام توان داشت ولی در قیمتهای فعلی با در نظر نگرفتن شرایط تحریم، قطعاً تمایل سایپا برای تولید بیشتر و کسب سود بالاتر بسیار زیاد است.
تعادل در اقتصاد چیست؟
حالا بعد از معرفی عرضه و تقاضا زمان آن رسیده که تعادل میان این دو بخش را در نظر بگیریم. هر جا که دو سمت عرضهکننده و متقاضی یک کالا یا خدمات وجود داشته باشد اصطلاحاً بازار خوانده میشود. برخلاف آنچه مردم تصور میکنند بازار یک منطقه خاص از شهر نیست بلکه نسبت میان دو مفهوم عرضه و تقاضا است. در بازار یک کالای خاص باید بین رفتار تولیدکنندگان و مصرفکنندگان هماهنگی وجود داشته باشد، یعنی تولیدکنندگان همان میزان تولید کنند که مصرفکنندگان نیاز دارند، که عامل این تعادل قیمت کالاست. به محل تلاقی نمودار عرضه و تقاضا، نقطه تعادلی و به قیمتی که در آن بین میزان عرضه و تقاضا تعادل ایجاد شده است، قیمت تعادلی Equilibrium Price میگویند. یعنی مقدار محصولی که مصرفکنندگان میخواهند خریداری کنند (مقدار تقاضاشده) برابر با مقداری است که تولیدکنندگان قصد فروش آنرا دارند (مقدار عرضه شده). این مقدار مورد تمایل مشترک عرضهکننده و تقاضاکننده، مقدار تعادلی است.در هر قیمت دیگر، مقدار تقاضا شده با مقدار عرضهشده، برابر نخواهد بود. بنابراین بازار در آن قیمت، تعادل نخواهد داشت. اگر در جامعه و یا بازار اقتصادی مازاد عرضه و یا مازاد تقاضا اصلاح بشود قیمت تعادلی ایجاد میشود، مازاد تقاضا و یا مازاد عرضه به این معناست که مثلاً اگر در زمستان بیش از نیاز بخاری تولید شود، مشکل بهوجود میآید و یا اگر همین بخاری در تابستان تولید شود به دلیل اینکه این فصل نیازی به وسایل گرمایشی ندارد عملاً بیفایده است.
مازاد عرضه
اگر قیمتی بالاتر از قیمت تعادلی تعیین شود، مازاد عرضه در اقتصاد رخ میدهد و بازار با ناکارآمدی تخصیصی مواجه خواهد شد. از طرفی میتوان گفت زمانی که قیمت یک کالا افزایش مییابد، میزان تقاضای آن کالا کمتر میشود و مصرف کننده تمایل خود را برای خرید آن کالا از دست میدهد. یعنی این قیمت (پول) است که بر میزان عرضه و تقاضا تأثیر مستقیم میگذارد.
هرچه بیشتر دو مفهوم عرضه و تقاضا را شناختیم به این نتیجه رسیدیم که بازار ایران در چند سال اخیر ناکارآمد تر از هر زمان دیگری بوده است. عرضه آنقدر کم بود که بساط قرعهکشی ماشین به راه افتاد. نمونهاش در تاریخ اقتصاد ایران کم نیست. اصولاً هر جا که فرهنگ صف حاکم شد یعنی زور عرضه به تقاضا نرسیده بود.البته که یک عدم تعادل دیگر هم وجود دارد که بازار را به هم زده است. مثلاً در رابطه با زرشک و زعفران عرضه زیاد است و به دلیل افزایش قیمت تقاضا کم.
اینکه بازار ایران چه زمانی فضای رقابتی و قیمت تعادلی را تجربه میکند، پرسشی است بیپاسخ برای اتمام این گزارش.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه