تأملی بر «مشی جهادی» شهید نواب صفوی
جامع عقلانیت و غیرت دینی
حجتالاسلام والمسلمین دکتر قاسم روانبخش
استاد فلسفه و عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)
شهید سید مجتبی نواب صفوی(ره) یک مجاهد به تمام معنا بود، «مشی جهادی» ایشان مختصاتی داشت و اگر بخواهیم امروز تجسم عینی آن مختصات را در یک شخصیتی مشاهده کنیم، رهبر معظم انقلاب و در مرتبه بعد، علامه مصباح یزدی(ره) نماد عینی مشی جهادی شهید نواب صفوی(ره) محسوب میشوند. حضرت آقا در روز 19 دیماه 1400، در مورد علامه مصباح(ره) فرمودند: «علامه مصباح عقلانیت و غیرت دینی را در خود جمع کرده بود.» واقعیت این است که مرحوم شهید نواب صفوی هم از چنین ویژگی برخوردار بود. او علاوه بر عقلانیت، در «غیرت دینی» نیز در اوج بود.
شهید نواب صفوی، نسبت به اسلام و ارزشهای اسلامی بسیار حساس بود و اگر باخبر میشد کسی به ساحت مقدس اسلام، احکام یا ارزشهای اسلامی توهین کرده است، برمیآشفت و علاوه بر غیرت دینی خودش، «غیرت دینی جامعه» را نیز به جوش میآورد. البته او همیشه مواجههای عقلانی با مسائل مختلف داشت. بهعنوان نمونه، میتوان به برخورد وی با احمد کسروی اشاره کرد. کسروی در آن زمان در آثارش به ساحت ائمه معصومین(ع) اهانت میکرد، مواجههای که شهید نواب صفوی با اینگونه اهانتها داشت، این بود که نخست به مطالعه آثار کسروی پرداخت، نکات اهانتآمیز آثار او را جمعآوری کرد و کسروی را در آبادان به مناظره فراخواند. ولی کسروی به تهران رفت و عملاً در آن جلسه حاضر نشد. ایشان به تهران آمد و با پیگیریهای متعدد با کسروی جلسه گذاشت و کوشید تا از انگیزه او از نگارش چنین آثاری مطلع شود. در جریان این مناظرات برایش روشن شد که کسروی «مشکل معرفتی» ندارد و مسأله او «عناد با دین» است. در عین حال، عقلانیت وی اجازه نداد که خود اقدام به حذف وی کند. ایشان کتابهای الحادی کسروی را به نجف برد و به علمای نجف از جمله حاجآقا حسین قمی نشان داد. پس از مطالعه آثار کسروی، ارتداد وی برای مرحوم حاجآقا حسین قمی مسلم شد و در نهایت حکم اعدام وی را صادر کرد. نواب صفوی بر اساس حکم قطعی مرجع تقلید، اقدام به اعدام وی کرد. او در مرحله نخست، هرچند موفق به اجرای حکم نشد ولی در سال بعد به کمک دیگر همرزمانش در فداییان اسلام این حکم خدا را اجرا کردند.
اسلام و ارزشهای آن برای او اصل بود نه دولتها
برای شهید نواب صفوی، دولتها فرقی نمیکردند؛ حال آن دولت شاهنشاهی باشد یا دولت ملی. آنچه برای او اهمیت داشت، اسلام و ارزشهای اسلامی بود. به همین دلیل، زمانی که در دولت مصدق، ارزشهای اسلامی مورد کملطفی قرارمیگرفت، با عوامل آن به مقابله میپرداخت. در دولت مصدق، رسماً شرابفروشیها فعالیت میکردند و او نسبت به آنها حساسیتی نداشت ولی شهید نواب صفوی که یکپارچه غیرت دینی بود تحمل چنین تسامح و تساهلهایی را نداشت به همین دلیل زمانی که به آمل رفت و متوجه حمایت رسمی دولت وقت از شرابفروشیها شد با یک سخنرانی آتشین، غیرت مردم را به جوش آورد و مردم به شرابفروشیها حمله و بساط میگساری را در آمل جمع کردند. این اقدام باعث شد دولت مصدق او را دستگیر کند و به زندان بیفکند. ایشان 22 ماه در زندانهای مصدق بهسر میبرد.
جهان اسلام را یک امت واحده میدید
شهید نواب صفوی، جهان اسلام را یک «امت واحده» میدانست و تنها به ایران فکر نمیکرد، در همان دوران با اینکه جوان بود، اما با سفرهایی که به مصر، فلسطین، لبنان و... داشت، میکوشید تا به دغدغه خود در خصوص بیداری مسلمانان و دفاع از حقوق آنان جامه عمل بپوشاند، معتقد بود که جهان اسلام «امت واحده» است، همه مسلمانان در همه جهان باید تحت بیرق امام و رهبری واحد قرار گیرند و از شر ظلم نظامهای استکباری رهایی یابند.
تشکیلاتی فکر میکرد
از دیگر ویژگیهای شهید نواب صفوی، تشکیلاتی فکرکردن او بود. او میدانست که یک دست صدا ندارد، باید تشکیلات درست کرد تا بتوان به هدف متعالی ایجاد امتاسلامی جامه عمل پوشاند. از اینرو «جمعیت فداییان اسلام» را تشکیل داد؛ جوانان با غیرت چه از دانشگاه و چه از حوزه را فرا خواند، عمده اینها نخبه و صاحبفکر بودند و تشکیلات خود را «فداییان اسلام» نام نهاد. ایشان مبارزه خود برای دفاع از ارزشهای اسلامی را به شکلی تشکیلاتی پیش میبرد. جمعیت اندکی بودند اما چون تشکیلاتی فکر میکردند، در اهداف خود بخوبی پیش میرفتند. از همین رو بود که علامه مصباح هم همواره بر کار جمعی تأکید میکردند و میفرمودند فکر نکنید برآیند کار فردی پنجاه نفر با برآیند کار جمعی پنجاه نفر یکی است؛ نتایج کار جمعی بهصورت تصاعدی افزایش مییابد. بنابراین، برای پیش بردن فعالیتها و اهدافمان باید بهصورت تشکیلاتی عملکنیم. کاری که امروز حزبالله لبنان انجام میدهد، مدلی از حرکت شهید نواب صفوی است؛ جمعیت بزرگی در لبنان محسوب نمیشوند اما چون تشکیلاتی عمل میکنند، توانستهاند اسرائیل غاصب و اربابانشان را سر جای خود بنشانند.
در کار و فعالیتهایش مخلص بود
از دیگر ویژگیهای شهید نواب صفوی میتوان به «اخلاص در عمل» اشاره کرد. او بهدنبال اسم و رسم نبود و در هر حرکتی که انجام میداد رضایت خداوند را در نظر میگرفت. توصیه علامه مصباح(ره) به جبهه پایداری این بود که این شعار را سرلوحه فعالیتهایشان قرار دهند:
«اخلاص در برابر خدا، اطاعت در برابر ولیخدا و صداقت با مردم.» این سه ویژگی، بواقع در شهید نواب صفوی نیز موج میزد؛ او در اندیشه و عمل اخلاص داشت و با مردم نیز صادقانه برخورد میکرد.
اهل امر به معروف و نهی از منکر بود
شهید نواب صفوی به «امر به معروف و نهی از منکر» التزام جدی داشت و در این راستا از هیچ تلاشی فروگذار نمیکرد. علامه مصباح میگفتند که وقتی شهید نواب در خیابانها راه میرفت، به مجرد اینکه با پدیده زشتی برخورد میکرد بلافاصله دلسوزانه و با ادبیاتی محترمانه و البته مسئولانه فرد خاطی را از انجام آن منکر باز میداشت و هر کجا که معروفی نیز ترک میشد، به آن معروف با جدیت بسیار تأکید و امر میکرد. امروز جامعه ما به غیرت دینی افرادی چون نواب صفویها نیازمند است.
مردممدار بود
در جایی خواندم که شهید نواب صفوی را دو روز بعد از سفری که به مصر و دیدار با رئیسجمهور وقت آن کشور داشت، در حال کاهگل کردن سقف خانه یک زنسالخورده فقیر مشاهده کردند که مبادا آب باران به خانه او نفوذ کند. شهید نواب صفوی در عین اینکه یک شخصیت سیاسی و بینالمللی بود اما مانند جدش امیرالمؤمنین(ع) پیوسته در بین مردم بود و از فقرا دستگیری میکرد.
سادهزیست بود
شهید نواب صفوی چون به راهش ایمان و اعتقاد داشت، زندگی بسیار سادهای را نیز برگزیده بود. حاضر نبود از هر راهی کسب درآمد کند، امامجمعه وقت زمان شاه، بعد از رخداد 28 مرداد، پیشنهادهایی از طرف شاه به همراه 100 هزار تومان به او ارائه کرد؛ تولیت آستان قدس رضوی، اعزام بهعنوان سفیر به یکی از کشورهای اسلامی، ارائه منزلی به اضافه ماهی ده هزار تومان، تأسیس یک حزب بزرگ اسلامی با هزینه دربار از جمله پیشنهادهای امامجمعه درباری بود. اما شهید نواب صفوی از شنیدن این پیشنهادها برآشفت و رو به او گفت مرا به درگاه معاویه دعوت میکنی؟! این در حالی بود که او از نظر مالی در وضعیت دشواری بهسر میبرد. اما هرگز نپذیرفت که از هر راه و مفری به کسب بودجه بپردازد و اینگونه بود که نواب، نواب شد.
از بن دندان معتقد به تشکیل حکومت اسلامی بود
مرحوم شهید نواب صفوی با تألیف کتابی تحت عنوان «جامعه و حکومتاسلامی» و انتشار آن در آبان سال ۱۳۲۹ روش صحیح حاکمیت را بیان کرد. او معتقد بود جز با حرکت ریشهای و تقویت فرهنگ اصیل اسلامی در جامعه با استکبار جهانی نمیتوان مقابله کرد. این سید مجاهد به پیروی از نامه حضرت امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر، اصول سیاسی اسلام را به مردم بیان کرد و به شاه و غاصبان حکومت هشدار داد که در صورت اجرا نکردن دستورهای اسلامی، به دست فرزندان مقتدر و فداکار اسلام از بین خواهند رفت. آری هرچند این شهید عزیز موفق به تشکیل حکومت اسلامی نشد ولی جرقههای نهضتی که در دل انقلابیون روشن کرد سرانجام در نهضت حضرت امام خمینی(ره) به بار نشست و پس از گذشت 1400 سال، حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی تشکیل شد. شهید نواب صفوی، فوقالعاده مؤمن بود، هنگام شهادتش در 27 دی ماه 1334 قرآن میخواند و اذان میگفت و در لحظه شهادت، جانش را خالصانه در محضر حق تقدیم کرد.
استاد فلسفه و عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)
شهید سید مجتبی نواب صفوی(ره) یک مجاهد به تمام معنا بود، «مشی جهادی» ایشان مختصاتی داشت و اگر بخواهیم امروز تجسم عینی آن مختصات را در یک شخصیتی مشاهده کنیم، رهبر معظم انقلاب و در مرتبه بعد، علامه مصباح یزدی(ره) نماد عینی مشی جهادی شهید نواب صفوی(ره) محسوب میشوند. حضرت آقا در روز 19 دیماه 1400، در مورد علامه مصباح(ره) فرمودند: «علامه مصباح عقلانیت و غیرت دینی را در خود جمع کرده بود.» واقعیت این است که مرحوم شهید نواب صفوی هم از چنین ویژگی برخوردار بود. او علاوه بر عقلانیت، در «غیرت دینی» نیز در اوج بود.
شهید نواب صفوی، نسبت به اسلام و ارزشهای اسلامی بسیار حساس بود و اگر باخبر میشد کسی به ساحت مقدس اسلام، احکام یا ارزشهای اسلامی توهین کرده است، برمیآشفت و علاوه بر غیرت دینی خودش، «غیرت دینی جامعه» را نیز به جوش میآورد. البته او همیشه مواجههای عقلانی با مسائل مختلف داشت. بهعنوان نمونه، میتوان به برخورد وی با احمد کسروی اشاره کرد. کسروی در آن زمان در آثارش به ساحت ائمه معصومین(ع) اهانت میکرد، مواجههای که شهید نواب صفوی با اینگونه اهانتها داشت، این بود که نخست به مطالعه آثار کسروی پرداخت، نکات اهانتآمیز آثار او را جمعآوری کرد و کسروی را در آبادان به مناظره فراخواند. ولی کسروی به تهران رفت و عملاً در آن جلسه حاضر نشد. ایشان به تهران آمد و با پیگیریهای متعدد با کسروی جلسه گذاشت و کوشید تا از انگیزه او از نگارش چنین آثاری مطلع شود. در جریان این مناظرات برایش روشن شد که کسروی «مشکل معرفتی» ندارد و مسأله او «عناد با دین» است. در عین حال، عقلانیت وی اجازه نداد که خود اقدام به حذف وی کند. ایشان کتابهای الحادی کسروی را به نجف برد و به علمای نجف از جمله حاجآقا حسین قمی نشان داد. پس از مطالعه آثار کسروی، ارتداد وی برای مرحوم حاجآقا حسین قمی مسلم شد و در نهایت حکم اعدام وی را صادر کرد. نواب صفوی بر اساس حکم قطعی مرجع تقلید، اقدام به اعدام وی کرد. او در مرحله نخست، هرچند موفق به اجرای حکم نشد ولی در سال بعد به کمک دیگر همرزمانش در فداییان اسلام این حکم خدا را اجرا کردند.
اسلام و ارزشهای آن برای او اصل بود نه دولتها
برای شهید نواب صفوی، دولتها فرقی نمیکردند؛ حال آن دولت شاهنشاهی باشد یا دولت ملی. آنچه برای او اهمیت داشت، اسلام و ارزشهای اسلامی بود. به همین دلیل، زمانی که در دولت مصدق، ارزشهای اسلامی مورد کملطفی قرارمیگرفت، با عوامل آن به مقابله میپرداخت. در دولت مصدق، رسماً شرابفروشیها فعالیت میکردند و او نسبت به آنها حساسیتی نداشت ولی شهید نواب صفوی که یکپارچه غیرت دینی بود تحمل چنین تسامح و تساهلهایی را نداشت به همین دلیل زمانی که به آمل رفت و متوجه حمایت رسمی دولت وقت از شرابفروشیها شد با یک سخنرانی آتشین، غیرت مردم را به جوش آورد و مردم به شرابفروشیها حمله و بساط میگساری را در آمل جمع کردند. این اقدام باعث شد دولت مصدق او را دستگیر کند و به زندان بیفکند. ایشان 22 ماه در زندانهای مصدق بهسر میبرد.
جهان اسلام را یک امت واحده میدید
شهید نواب صفوی، جهان اسلام را یک «امت واحده» میدانست و تنها به ایران فکر نمیکرد، در همان دوران با اینکه جوان بود، اما با سفرهایی که به مصر، فلسطین، لبنان و... داشت، میکوشید تا به دغدغه خود در خصوص بیداری مسلمانان و دفاع از حقوق آنان جامه عمل بپوشاند، معتقد بود که جهان اسلام «امت واحده» است، همه مسلمانان در همه جهان باید تحت بیرق امام و رهبری واحد قرار گیرند و از شر ظلم نظامهای استکباری رهایی یابند.
تشکیلاتی فکر میکرد
از دیگر ویژگیهای شهید نواب صفوی، تشکیلاتی فکرکردن او بود. او میدانست که یک دست صدا ندارد، باید تشکیلات درست کرد تا بتوان به هدف متعالی ایجاد امتاسلامی جامه عمل پوشاند. از اینرو «جمعیت فداییان اسلام» را تشکیل داد؛ جوانان با غیرت چه از دانشگاه و چه از حوزه را فرا خواند، عمده اینها نخبه و صاحبفکر بودند و تشکیلات خود را «فداییان اسلام» نام نهاد. ایشان مبارزه خود برای دفاع از ارزشهای اسلامی را به شکلی تشکیلاتی پیش میبرد. جمعیت اندکی بودند اما چون تشکیلاتی فکر میکردند، در اهداف خود بخوبی پیش میرفتند. از همین رو بود که علامه مصباح هم همواره بر کار جمعی تأکید میکردند و میفرمودند فکر نکنید برآیند کار فردی پنجاه نفر با برآیند کار جمعی پنجاه نفر یکی است؛ نتایج کار جمعی بهصورت تصاعدی افزایش مییابد. بنابراین، برای پیش بردن فعالیتها و اهدافمان باید بهصورت تشکیلاتی عملکنیم. کاری که امروز حزبالله لبنان انجام میدهد، مدلی از حرکت شهید نواب صفوی است؛ جمعیت بزرگی در لبنان محسوب نمیشوند اما چون تشکیلاتی عمل میکنند، توانستهاند اسرائیل غاصب و اربابانشان را سر جای خود بنشانند.
در کار و فعالیتهایش مخلص بود
از دیگر ویژگیهای شهید نواب صفوی میتوان به «اخلاص در عمل» اشاره کرد. او بهدنبال اسم و رسم نبود و در هر حرکتی که انجام میداد رضایت خداوند را در نظر میگرفت. توصیه علامه مصباح(ره) به جبهه پایداری این بود که این شعار را سرلوحه فعالیتهایشان قرار دهند:
«اخلاص در برابر خدا، اطاعت در برابر ولیخدا و صداقت با مردم.» این سه ویژگی، بواقع در شهید نواب صفوی نیز موج میزد؛ او در اندیشه و عمل اخلاص داشت و با مردم نیز صادقانه برخورد میکرد.
اهل امر به معروف و نهی از منکر بود
شهید نواب صفوی به «امر به معروف و نهی از منکر» التزام جدی داشت و در این راستا از هیچ تلاشی فروگذار نمیکرد. علامه مصباح میگفتند که وقتی شهید نواب در خیابانها راه میرفت، به مجرد اینکه با پدیده زشتی برخورد میکرد بلافاصله دلسوزانه و با ادبیاتی محترمانه و البته مسئولانه فرد خاطی را از انجام آن منکر باز میداشت و هر کجا که معروفی نیز ترک میشد، به آن معروف با جدیت بسیار تأکید و امر میکرد. امروز جامعه ما به غیرت دینی افرادی چون نواب صفویها نیازمند است.
مردممدار بود
در جایی خواندم که شهید نواب صفوی را دو روز بعد از سفری که به مصر و دیدار با رئیسجمهور وقت آن کشور داشت، در حال کاهگل کردن سقف خانه یک زنسالخورده فقیر مشاهده کردند که مبادا آب باران به خانه او نفوذ کند. شهید نواب صفوی در عین اینکه یک شخصیت سیاسی و بینالمللی بود اما مانند جدش امیرالمؤمنین(ع) پیوسته در بین مردم بود و از فقرا دستگیری میکرد.
سادهزیست بود
شهید نواب صفوی چون به راهش ایمان و اعتقاد داشت، زندگی بسیار سادهای را نیز برگزیده بود. حاضر نبود از هر راهی کسب درآمد کند، امامجمعه وقت زمان شاه، بعد از رخداد 28 مرداد، پیشنهادهایی از طرف شاه به همراه 100 هزار تومان به او ارائه کرد؛ تولیت آستان قدس رضوی، اعزام بهعنوان سفیر به یکی از کشورهای اسلامی، ارائه منزلی به اضافه ماهی ده هزار تومان، تأسیس یک حزب بزرگ اسلامی با هزینه دربار از جمله پیشنهادهای امامجمعه درباری بود. اما شهید نواب صفوی از شنیدن این پیشنهادها برآشفت و رو به او گفت مرا به درگاه معاویه دعوت میکنی؟! این در حالی بود که او از نظر مالی در وضعیت دشواری بهسر میبرد. اما هرگز نپذیرفت که از هر راه و مفری به کسب بودجه بپردازد و اینگونه بود که نواب، نواب شد.
از بن دندان معتقد به تشکیل حکومت اسلامی بود
مرحوم شهید نواب صفوی با تألیف کتابی تحت عنوان «جامعه و حکومتاسلامی» و انتشار آن در آبان سال ۱۳۲۹ روش صحیح حاکمیت را بیان کرد. او معتقد بود جز با حرکت ریشهای و تقویت فرهنگ اصیل اسلامی در جامعه با استکبار جهانی نمیتوان مقابله کرد. این سید مجاهد به پیروی از نامه حضرت امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر، اصول سیاسی اسلام را به مردم بیان کرد و به شاه و غاصبان حکومت هشدار داد که در صورت اجرا نکردن دستورهای اسلامی، به دست فرزندان مقتدر و فداکار اسلام از بین خواهند رفت. آری هرچند این شهید عزیز موفق به تشکیل حکومت اسلامی نشد ولی جرقههای نهضتی که در دل انقلابیون روشن کرد سرانجام در نهضت حضرت امام خمینی(ره) به بار نشست و پس از گذشت 1400 سال، حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی تشکیل شد. شهید نواب صفوی، فوقالعاده مؤمن بود، هنگام شهادتش در 27 دی ماه 1334 قرآن میخواند و اذان میگفت و در لحظه شهادت، جانش را خالصانه در محضر حق تقدیم کرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه