سر به سر سعدی
حکیم فیت آنتوان دوسنت اگزوپری
محمد اسدی
اصل حکایت
حکیمی را پرسیدند: از سخاوت و شجاعت کدام بهتر است؟
گفت: آن که را سخاوت است به شجاعت حاجت نیست.
حکیم فرنگی کار!
حکیمی را پرسیدند: از سخاوت و شجاعت کدام بهتر
است؟
گفت: آن که را سخاوت است به شجاعت حاجت نیست.
گفتند: پس داداش یه 200 تومن قرض میدی به ما؟ سر ماه برمیگردونیم!
حکیم کنده فرنگیشان را بالا کشید و یک سالتو بارانداز به تک تکشان زد، سپس گفت: گاهی وقتها شجاعت
بهتر است.
حکیم، دستش تنگ بود و اعصابش خورد!
پوششی
حکیمی را پرسیدند: از شهرداری تهران و نمایندگی مجلس، کدام بهتر است؟
گفت: اگر پوششی هستی، هرکدام که بیربط تر به مدرک تحصیلیات باشد، بهتر است.
رسید که!
ظریفی را پرسیدند: از برجام و توافق چین کدام بهتر است؟
گفت: اگر برجام نباشد، توافق چین به جایی نمیرسد.
گفتند: رسید که.
گفت: عه؟!
حکیم فیت آنتوان دوسنت اگزوپری
حکیمی را پرسیدند: اهلی کردن یعنی چه؟
گفت: روباه خودتی و جد و آباءات!
حکیم رابطه خوبی با شازده کوچولو نداشت.
عمو حکیم!
حکیمی را پرسیدند: کی از همه قشنگتره؟
گفت: من من!
- باهوش تره؟
- من من!
- زرنگ تره؟
- من من!
حکیم، مدتی با عموپورنگ گشته بود!
بهترین!
حکیمی را پرسیدند: حاجی در کل چی از همه بهتره؟
گفت: اینکه بلند شوید و گورتان را گم کنید. از کله سحر هوار میشوید روی سر من و چرت و پرت میپرسید.
حکیم قرص اعصابش را نخورده بود.
اصل حکایت
حکیمی را پرسیدند: از سخاوت و شجاعت کدام بهتر است؟
گفت: آن که را سخاوت است به شجاعت حاجت نیست.
حکیم فرنگی کار!
حکیمی را پرسیدند: از سخاوت و شجاعت کدام بهتر
است؟
گفت: آن که را سخاوت است به شجاعت حاجت نیست.
گفتند: پس داداش یه 200 تومن قرض میدی به ما؟ سر ماه برمیگردونیم!
حکیم کنده فرنگیشان را بالا کشید و یک سالتو بارانداز به تک تکشان زد، سپس گفت: گاهی وقتها شجاعت
بهتر است.
حکیم، دستش تنگ بود و اعصابش خورد!
پوششی
حکیمی را پرسیدند: از شهرداری تهران و نمایندگی مجلس، کدام بهتر است؟
گفت: اگر پوششی هستی، هرکدام که بیربط تر به مدرک تحصیلیات باشد، بهتر است.
رسید که!
ظریفی را پرسیدند: از برجام و توافق چین کدام بهتر است؟
گفت: اگر برجام نباشد، توافق چین به جایی نمیرسد.
گفتند: رسید که.
گفت: عه؟!
حکیم فیت آنتوان دوسنت اگزوپری
حکیمی را پرسیدند: اهلی کردن یعنی چه؟
گفت: روباه خودتی و جد و آباءات!
حکیم رابطه خوبی با شازده کوچولو نداشت.
عمو حکیم!
حکیمی را پرسیدند: کی از همه قشنگتره؟
گفت: من من!
- باهوش تره؟
- من من!
- زرنگ تره؟
- من من!
حکیم، مدتی با عموپورنگ گشته بود!
بهترین!
حکیمی را پرسیدند: حاجی در کل چی از همه بهتره؟
گفت: اینکه بلند شوید و گورتان را گم کنید. از کله سحر هوار میشوید روی سر من و چرت و پرت میپرسید.
حکیم قرص اعصابش را نخورده بود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه