درخشش حقیقت در سینما
نیما مهدیان
مستندساز
سینما حقیقت به معنای سینما verite مکتب سینمایی فرانسوی است و آیتمهایی دارد مثل عدم دکوپاژ قبلی، پایبندی به واقعیت صحنه بدون تأکید دراماتیک،عدم استفاده از نورپردازی و... در صورت داشتن این مؤلفهها میتوان گفت فیلمی در دسته این مکتب قرار میگیرد. براساس همین نگاه این عنوان برای جشنواره سینمای مستند ایران انتخاب شد اما در افکار عمومی این تصور وجود دارد که منظور از حقیقت تضاد با مجاز است. جشنواره سینما حقیقت که قرار بود بزرگترین رویداد تخصصی سینمای مستند باشد در حالی آذرماه امسال پانزدهمین دورهاش را پشت سر گذاشت که از یک سو مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در فشار مالی بود و از سوی دیگر با وجود رشد کمی آمار مخاطبان نسبت به سال گذشته در عین حال نسبت به دورههای ماقبل کرونا کمتر دیده شد. طبق روال هر ساله بخشی از آثار به نمایش درآمده در این دوره از جشنواره سینما حقیقت به جشنواره فیلم فجر راه یافته و همچنان دلیل حضور آثار مستند در جشنواره فیلم فجر برای برخی مبهم و جای سؤال است. مخالفان این رویه بر این باورند که با وجود برگزاری جشنوارهای مستقل برای سینمای مستند چه ضرورتی دارد که این آثار در جشنواره فیلم فجر نیز به نمایش درآمده و داوری شوند. این در حالی است که حضور در مهمترین رویداد سینمایی کشور یعنی جشنواره فجر برای فعالان این عرصه مهم است چرا که جشنواره سینما حقیقت در دستهای جدا از جشنواره فیلم فجر قرار میگیرد. جشنواره سینما حقیقت جشنوارهای محدود برای تماشاگران پر و پاقرص مستند است، جشنواره سینما حقیقت در عین حال گعدهای برای تبادل اطلاعات و تجربه فیلمسازان است. فضای گفتوگو شکل میگیرد، مستندسازان به ایدههای تازه میرسند و از تجربیات و تکنیکهای هم مطلع میشوند. جشنواره فیلم فجر اما ورای تمام اینهاست؛ فضای آن عمومیتر است و جشنواره انقلاب است. در چهلمین دوره توقع این است این جشنواره مثل هر جشنواره سینمایی دستورالعملها و سیاستهایی داشته باشد و در راه تعالی سینما و همان جمله معروف دمیدن روح تعهد در انسانها قدم بردارد. امیدوارم امسال شاهد فیلمهایی در راستای انقلاب و عدالتخواهی و نشر اخلاق در جامعه و خانواده باشیم. همه ما شرایط سخت اقتصادی و تلخیهای اجتماعی و هزاران بیاخلاقی در جامعه را درک میکنیم، چنانچه هنرمند صرفاً آنها را واگویه کند کار مهمی نکرده است بلکه باید نگاه انسانی جدیدی داشته باشد و تأثیر رواج هر معضل در جامعه را بررسی کند یا اینکه همراه با طرح مسأله، راهکار ارائه و امیدی به جامعه تزریق کند، البته نه امید واهی بلکه حداقل هیجان و حسی در مخاطب ایجاد کند. اغلب ما تراژدی دوست داریم اما این وظیفه هنرمند است که آن را به امید، انسانیت و اخلاق قرین کند. در مستند «آن مرد با اتوبوس آمد» من هم سعی کردم تراژدی گزنده جامعه ما از لابیبازیها تا مدیریتهای اتوبوسی را با زبان طنز بیان کنم تا کمی از زهر آن کم و کار برای مخاطب جذاب شود. برای مخاطب خاص خودش مجال گرتهبرداری از نگاه جامعهشناسی و رفتارشناسی و برای مخاطب عام که با خانواده به سینما میآید قصه داشته باشد. مخاطب همراه با فیلم بخندد و پا به پای مادری که دخترش کشته شده یا پیرمردی که اتوبوس دوطبقهاش آتش گرفته گریه کند و... تراژدی کمدی ژانر سختی است، امیدوارم «آن مرد با اتوبوس آمد» فیلمی درباره تاریخچه صدساله اتوبوسرانی تهران دیده شود.
مستندساز
سینما حقیقت به معنای سینما verite مکتب سینمایی فرانسوی است و آیتمهایی دارد مثل عدم دکوپاژ قبلی، پایبندی به واقعیت صحنه بدون تأکید دراماتیک،عدم استفاده از نورپردازی و... در صورت داشتن این مؤلفهها میتوان گفت فیلمی در دسته این مکتب قرار میگیرد. براساس همین نگاه این عنوان برای جشنواره سینمای مستند ایران انتخاب شد اما در افکار عمومی این تصور وجود دارد که منظور از حقیقت تضاد با مجاز است. جشنواره سینما حقیقت که قرار بود بزرگترین رویداد تخصصی سینمای مستند باشد در حالی آذرماه امسال پانزدهمین دورهاش را پشت سر گذاشت که از یک سو مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در فشار مالی بود و از سوی دیگر با وجود رشد کمی آمار مخاطبان نسبت به سال گذشته در عین حال نسبت به دورههای ماقبل کرونا کمتر دیده شد. طبق روال هر ساله بخشی از آثار به نمایش درآمده در این دوره از جشنواره سینما حقیقت به جشنواره فیلم فجر راه یافته و همچنان دلیل حضور آثار مستند در جشنواره فیلم فجر برای برخی مبهم و جای سؤال است. مخالفان این رویه بر این باورند که با وجود برگزاری جشنوارهای مستقل برای سینمای مستند چه ضرورتی دارد که این آثار در جشنواره فیلم فجر نیز به نمایش درآمده و داوری شوند. این در حالی است که حضور در مهمترین رویداد سینمایی کشور یعنی جشنواره فجر برای فعالان این عرصه مهم است چرا که جشنواره سینما حقیقت در دستهای جدا از جشنواره فیلم فجر قرار میگیرد. جشنواره سینما حقیقت جشنوارهای محدود برای تماشاگران پر و پاقرص مستند است، جشنواره سینما حقیقت در عین حال گعدهای برای تبادل اطلاعات و تجربه فیلمسازان است. فضای گفتوگو شکل میگیرد، مستندسازان به ایدههای تازه میرسند و از تجربیات و تکنیکهای هم مطلع میشوند. جشنواره فیلم فجر اما ورای تمام اینهاست؛ فضای آن عمومیتر است و جشنواره انقلاب است. در چهلمین دوره توقع این است این جشنواره مثل هر جشنواره سینمایی دستورالعملها و سیاستهایی داشته باشد و در راه تعالی سینما و همان جمله معروف دمیدن روح تعهد در انسانها قدم بردارد. امیدوارم امسال شاهد فیلمهایی در راستای انقلاب و عدالتخواهی و نشر اخلاق در جامعه و خانواده باشیم. همه ما شرایط سخت اقتصادی و تلخیهای اجتماعی و هزاران بیاخلاقی در جامعه را درک میکنیم، چنانچه هنرمند صرفاً آنها را واگویه کند کار مهمی نکرده است بلکه باید نگاه انسانی جدیدی داشته باشد و تأثیر رواج هر معضل در جامعه را بررسی کند یا اینکه همراه با طرح مسأله، راهکار ارائه و امیدی به جامعه تزریق کند، البته نه امید واهی بلکه حداقل هیجان و حسی در مخاطب ایجاد کند. اغلب ما تراژدی دوست داریم اما این وظیفه هنرمند است که آن را به امید، انسانیت و اخلاق قرین کند. در مستند «آن مرد با اتوبوس آمد» من هم سعی کردم تراژدی گزنده جامعه ما از لابیبازیها تا مدیریتهای اتوبوسی را با زبان طنز بیان کنم تا کمی از زهر آن کم و کار برای مخاطب جذاب شود. برای مخاطب خاص خودش مجال گرتهبرداری از نگاه جامعهشناسی و رفتارشناسی و برای مخاطب عام که با خانواده به سینما میآید قصه داشته باشد. مخاطب همراه با فیلم بخندد و پا به پای مادری که دخترش کشته شده یا پیرمردی که اتوبوس دوطبقهاش آتش گرفته گریه کند و... تراژدی کمدی ژانر سختی است، امیدوارم «آن مرد با اتوبوس آمد» فیلمی درباره تاریخچه صدساله اتوبوسرانی تهران دیده شود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه