به مناسبت 6 بهمن، روز جهانی همسر
چگونه پیر مریدان را از دیوار رهانید
محمدرضا رضایی
روزی پیر در غار تنهایی خویش منتظر هجوم وحشیانه مریدان بود تا باز یک کولیبازی دربیاورند و آسایش پیر را سلب نمایند. هرچه زمان گذشت و پیر منتظر ماند، هیچ مریدی پیدا نشد و خورشید غروب کرد. پیر که خود را برای لحظه ورود مریدان آماده کرده بود تا به محض هجوم رویشان آب داغ بریزد و بخندد، با نیامدن مریدان بسیار کنف گشت و عصای خود را برداشت و به بلاد رفت تا ببیند مریدان چه کار واجبی داشتند که پیر را ول کردند.
همانطور که پیر در بلاد چرخ میزد، ناگهان دید روبهروی دیوار مهربانی بلاد، جمعیتی ایستادهاند و با یکدیگر پچپچ میکنند. پیر جلو رفت و دید تکتک مریدان به دیوار مهربانی آویزان شدهاند و هیچکس هم برای برداشتن، انتخابشان نمیکند. پیر از دیدن مریدان خشمگین شد و پرسید: «این چگونه بامبولی است که درآوردهاید و آن را به من ترجیح دادهاید؟»
مریدان جملگی فریاد برآوردند که «ای پیر! حاشا اگر ما چیزی را به آزار و سلب آسایش از تو ترجیح دهیم». پیر گفت: «پس این چه حالت است؟» مریدان گفتند: «در یکی از بلاد کفر، زنی شوهرش را بهدلیل رفتن به ماهیگیری، در یک سایت به قیمت ۲۵ دلار به حراج گذاشته است؛ زنان ما نیز آموختند و بهسبب یلّلی و تلّلیهایمان ابتدا ما را در سایت دیوار گذاشتند و چون کسی ما را نخرید، به دیوار مهربانی آویختند.» پیر پرسید: «دلار دیگر چیست؟» مریدان گفتند «واحد پول بلاد کفر است» و این از کرامات پیر بود که واژه «سایت» برایش ناشناخته نبود ولی وی با «دلار» احساس غریبی کرد.
علی ایحال پیر که با وجود نبود مریدان، شغل و کاسبی خود را در خطر دید، به نزد همسران مریدان شتافت و پس از مذاکراتی فشرده آنها را راضی کرد تا بهخاطر روز جهانی همسر هم که شده، مریدان را ببخشند و همسران به حرمت پیر بخشیدند. پیر مریدان را به این خبر آگاه کرد و مریدان را یکیک از چوبلباسیهای دیوار مهربانی رهانید و مریدان جملگی از شدت خوشحالی جامه دریدند و مجدداً پی یلّلی و تلّلی شتافتند.
پیر هم که دوباره مشتریانش را بهدست آورده بود، خوشحال به غار خویش بازگشت، لکن فراموش کرده بود که سطل آب داغی برای سوزاندن مریدان بر بالای در آویزان کرده است، و چون در غار بگشود آب بر وی بریخت و پیر بسوخت و در نسخ متعدد نقل شده که سوختگی پیر به ۷۰ درصد میرسید و این از کرامات وی بود.
روزی پیر در غار تنهایی خویش منتظر هجوم وحشیانه مریدان بود تا باز یک کولیبازی دربیاورند و آسایش پیر را سلب نمایند. هرچه زمان گذشت و پیر منتظر ماند، هیچ مریدی پیدا نشد و خورشید غروب کرد. پیر که خود را برای لحظه ورود مریدان آماده کرده بود تا به محض هجوم رویشان آب داغ بریزد و بخندد، با نیامدن مریدان بسیار کنف گشت و عصای خود را برداشت و به بلاد رفت تا ببیند مریدان چه کار واجبی داشتند که پیر را ول کردند.
همانطور که پیر در بلاد چرخ میزد، ناگهان دید روبهروی دیوار مهربانی بلاد، جمعیتی ایستادهاند و با یکدیگر پچپچ میکنند. پیر جلو رفت و دید تکتک مریدان به دیوار مهربانی آویزان شدهاند و هیچکس هم برای برداشتن، انتخابشان نمیکند. پیر از دیدن مریدان خشمگین شد و پرسید: «این چگونه بامبولی است که درآوردهاید و آن را به من ترجیح دادهاید؟»
مریدان جملگی فریاد برآوردند که «ای پیر! حاشا اگر ما چیزی را به آزار و سلب آسایش از تو ترجیح دهیم». پیر گفت: «پس این چه حالت است؟» مریدان گفتند: «در یکی از بلاد کفر، زنی شوهرش را بهدلیل رفتن به ماهیگیری، در یک سایت به قیمت ۲۵ دلار به حراج گذاشته است؛ زنان ما نیز آموختند و بهسبب یلّلی و تلّلیهایمان ابتدا ما را در سایت دیوار گذاشتند و چون کسی ما را نخرید، به دیوار مهربانی آویختند.» پیر پرسید: «دلار دیگر چیست؟» مریدان گفتند «واحد پول بلاد کفر است» و این از کرامات پیر بود که واژه «سایت» برایش ناشناخته نبود ولی وی با «دلار» احساس غریبی کرد.
علی ایحال پیر که با وجود نبود مریدان، شغل و کاسبی خود را در خطر دید، به نزد همسران مریدان شتافت و پس از مذاکراتی فشرده آنها را راضی کرد تا بهخاطر روز جهانی همسر هم که شده، مریدان را ببخشند و همسران به حرمت پیر بخشیدند. پیر مریدان را به این خبر آگاه کرد و مریدان را یکیک از چوبلباسیهای دیوار مهربانی رهانید و مریدان جملگی از شدت خوشحالی جامه دریدند و مجدداً پی یلّلی و تلّلی شتافتند.
پیر هم که دوباره مشتریانش را بهدست آورده بود، خوشحال به غار خویش بازگشت، لکن فراموش کرده بود که سطل آب داغی برای سوزاندن مریدان بر بالای در آویزان کرده است، و چون در غار بگشود آب بر وی بریخت و پیر بسوخت و در نسخ متعدد نقل شده که سوختگی پیر به ۷۰ درصد میرسید و این از کرامات وی بود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه