روی سنگ مزار زنده‌یاد «پرویز دهداری» نوشته شده «معلم اخلاق»؛

اصل گمشده در فوتبال ملی


هرمز شریفیان
روزنامه‌نگار
یکــــــــی از اهـــداف ورزش چه در سطح حرفـــــه‌ای و چــــــه آماتـــــور آن، رعایت «اخلاق» و منش‌های انســــــانی است که در تمـــــــام کشورها با فرهنگ‌های متفاوت، بسیار محترم شمرده شده و اهمیت بسیاری دارد. یکی از دلایل این اهمیت، فرهنگ‌سازی برای نسل‌های جوان‌تر است و این ورزشکاران هستند که این اهمیت را عینیت می‌بخشند و برای همین وظیفه‌ای بسیار حساس و سنگین بر دوش دارند زیرا نسل جوان با الگوبرداری از آنان، آینده یک جامعه را رقم می‌زنند، آینده‌ای که «اخلاق انسانی» در آن نقشی بسیار حیاتی دارد. رعایت شئونات اخلاقی آن قدر حائز اهمیت است که تبدیل به یکی از ارکان ورزش حرفه‌ای شده و بارها شاهد بوده و هستیم که در ورزش حرفه‌ای در کشورهای غربی که یک شکست یا پیروزی، میلیون‌ها دلار پول را جابه‌جا می‌کند، با این حال در چنین فضایی، اخلاق قربانی کسب درآمدهای نجومی نمی‌شود.
«ریو فردیناند» مدافع میانی باشگاه منچستریونایتد و تیم ملی فوتبال انگلستان در سال 2003 از انجام تست دوپینگ سر باز زد اما پیش از آن‌که اتحادیه فوتبال انگلستان او را با محرومیت مواجه کند، توسط باشگاه منچستریونایتد به مدت 8 ماه محروم شد. «اسون گوران اریکسون» سرمربی سوئدی تیم ملی فوتبال انگلستان در آن زمان به‌دلیل احتیاج مبرم به فردیناند برای مسابقات یورو 2004 از باشگاه «من‌یو» درخواست کرد تا در حکم خود تجدید نظر کند زیرا با وجود محرومیت 8 ماهه، این مدافع ارزنده تورنمنتی به آن اهمیت را از دست می‌داد اما حکم تغییر نکرد و ریو فردیناند نتوانست تیم ملی فوتبال انگلستان را در جام ملت‌های اروپای 2004 همراهی کند.
مورد بعدی رسوایی اخلاقی ــ جنسی «کریم بنزما» مهاجم فرانسوی باشگاه رئال مادرید اسپانیا بود که پس از اثبات آن، نه‌تنها به مدت دو سال از تیم ملی فوتبال فرانسه کنار گذاشته شد بلکه جایگاه او در باشگاه رئال مادرید نیز به‌شدت به خطر افتاد و با جریمه نقدی و محرومیت روبه‌رو شد. این زیر پا گذاشتن اخلاق اما در جایی پررنگ‌تر و غیرقابل بخشش‌تر می‌شود که اهمیت و «قداست پیراهن تیم ملی» خدشه‌دار می‌شود زیرا شأنیت و شخصیت تیم ملی اعتبار خود را از شأنیت و شخصیت یک ملت می‌گیرد، ملتی که برای هر پیروزی دست دعا به‌سوی آسمان دراز می‌کند و اشک شوق می‌ریزد و برای هر شکست غمگین و متأثر می‌شود.
متأسفانه باید اقرار کرد که حجم بی‌اخلاقی‌ها در فوتبال باشگاهی و ملی ما آنچنان از حد رد شده و موارد بسیار دارد که در یادآوری آن‌ها ممکن است چندین و چند مورد از قلم بیفتد، با این حال معلوم نیست که مدیران فوتبال کشور دیگر چه اتفاقی را باید نظاره‌گر باشند تا برای جلوگیری از تکرار نشدن آنها کاری کنند؟ شاید اگر در جام ملت‌های آسیای 2007 چین وقتی دو بازیکن تیم ملی در برابر دوربین‌های تلویزیون به هم فحش دادند و یکدیگر را با سیلی نواختند، در جا با اولین پرواز به تهران برمی‌گشتند و تا مدت‌ها و شاید هرگز مفتخر به پوشیدن پیراهن تیم ملی نمی‌شدند، امروز «اتوبوس تیم ملی» به واسطه رفتار زشت و زننده بازیکنی چون محمدحسین کنعانی زادگان، سوژه رسانه‌ها و مکانی برای آلوده کردن فضای تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران نمی‌شد. اما متأسفانه، «نتیجه» برای مدیران فوتبال و سرمربیان تیم‌های ملی آنقدر بااهمیت است که باعث می‌شود به راحتی چشمان‌شان را ببندند و گوش‌هایشان را بگیرند تا مبادا جایگاه «کادو داده شده» به آنان، متزلزل شود.
شاید از «دراگان اسکوچیچ» نباید چنین توقعی داشته باشیم زیرا او با کارنامه‌ای بسیار ضعیف‌تر از بسیاری از مربیان وطنی در حالی که دیگر سرمربی «خونه‌به‌خونه» بابل هم نبود و در خواب هم نمی‌دید که بازی‌های جام جهانی را در استادیوم محل برگزاری ببیند، حالا روی نیمکت تیم ملی فوتبال ایران نشسته یعنی جایی که بهترین مربیان کارنامه‌دار دنیا آن‌هم با چنین بازیکنانی، آرزوی نشستن روی آن را دارند.اما مدیران فوتبال کشور چطور؟ آیا این صندلی برای آنان هم زیاد است؟ که اینچنین، اخلاق را قربانی می‌کنند؟ هنوز یادمان نرفته که «دهداری‌ها»، «پورحیدری‌ها»، «مهاجرانی‌ها» و... روی این نیمکت می‌نشستند و هنوز در یاد داریم که زنده‌یاد «پرویز دهداری» چرا در مسابقات مقدماتی جام ملت‌های آسیای سال 1988 و در خاک بنگلادش در حالی که تیم ملی 3 تعویض خود را کرده بود یکی از بهترین بازیکنان تیم ملی را برای «متنبه کردن» از زمین بیرون کشید و تیم ملی حدود 30 دقیقه، 10 نفره در مقابل حریف بازی کرد.
آقایان، حضرات، مدیران، مربیان، بازیکنان؛ این «تیم ملی فوتبال ایران» است، پیراهن این تیم قداست دارد، قداستی که آن را از شخصیت و شأنیت ملتی می‌گیرد که مردمِ روزهای سخت‌اند، مردمی که این پیراهن را پرچم خود دانسته و برای برافراشته شدن آن هزینه‌های گزاف داده‌اند. این تیم متعلق به تک‌تک مردم ایران از خرمشهر تا سرخس و از گواتر تا ارس است. فرزندان پاک این سرزمین در رؤیاهایشان پوشیدن این پیراهن را می‌پرورانند، رؤیاهای شیرین آنان را ویران نکنید و آن صندلی، نیمکت و پیراهن را تا بیش از پیش دیر نشده، به اهلش بسپارید!



آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7834/17/600124/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها