داستان‌های واقعی در جشنواره چهلم


رضا صائمی
منتقد سینما
از جمله ویژگی فیلم‌های جشنواره چهلم تعداد زیاد فیلم‌هایی است که بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده یا برداشتی از یک داستان واقعی بوده است. «علفزار»، «هناس»، «ملاقات خصوصی»، «موقعیت مهدی»، «دسته دختران» و چند فیلم دیگر نمونه‌هایی از این فیلم‌ها هستند. به نظر می‌رسد این گرایش سینما به بازنمایی قصه‌های واقعی نشان از نوعی میل به‌واقع‌گرایی و رئالیستی بودن در فیلمسازی است که سینمای داستانی و مستند را به هم نزدیک می‌کند تا از تأثیرگذاری بیشتری بر مخاطب برخوردار شود. یک دهه پیش مهدویان با آوردن فضا و فرم مستند به فیلم داستانی، تلاش کرد جهان داستانی و مستند را با هم ترکیب کند و پیشنهاد تازه‌ای به سینمای ایران بدهد. گرچه مهدویان در ژانر جنگ و دفاع مقدس دست به این کار زد که با رویکردی تاریخی همراه بود. حالا اما فیلمسازان در ژانرهای دیگر بویژه در ارتباط با قصه‌های اجتماعی به سراغ واقعیت و داستان‌های واقعی رفته‌اند. مثلاً به سراغ پرونده‌های قضایی و جنایی تا قصه خود را از دل واقعیت بیرون بکشند اما چند نکته قابل تأمل در این باره وجود دارد که باید به آنها توجه کرد. یکی اینکه باید بین این دوجمله یعنی «داستان این فیلم واقعی است» و «بر اساس یک داستان واقعی» تفکیک قائل شد. جمله اول تأکید این معناست که واقعیت تبدیل به   امر نمایشی و دراماتیزه شده و دومی یعنی با یک درام مواجه نیستیم بلکه با یک واقعیت مواجه هستیم. این یعنی اینکه فیلم بیشتر به مستند نزدیک است تا یک اثر داستانی. به عبارت دیگر درباره فیلم‌های مستند می‌توان گفت که این یک داستان واقعی است چرا که حتی زاویه دید مستندساز و شیوه روایت در یک فیلم مستند، واقعیت را در قالب و ساختاری داستانی قرار می‌دهد و به جرأت می‌توان گفت که هیچ واقعیت ناب و خالصی وجود ندارد. چنانکه اگر یک سوژه و واقعیت مشترک را به دو مستند ساز بدهیم هر کدام خوانش و روایت خود را از آن واقعیت به تصویر می‌کشند. از سوی دیگر هیچ داستانی صرفاً زاییده خیال نیست گرچه از تخیل نویسنده آمده باشد. در واقع در پرسش به این سؤال که داستان‌ها از کجا می‌آیند باید گفت از واقعیت. حتی خیال هم بخشی از واقعیت انسان و جهان است. لذا تأکید بر واقعی بودن داستان که در ابتدای چندین فیلم امسال دیدیم نمی‌تواند و نباید یک جمله توجیه‌گر برای دفاع از فیلمها یا انکار کاستی‌های آن باشد. چنانکه برخی از قصه‌هایی که کاملا برساخته تخیل است واقعی‌تر از فیلم‌هایی است که یک واقعیت را به زبان و بیان سینمایی روایت می‌کند. به عبارت دیگر باید گفت آنچه دلیل فیلم خوب است واقعی بودن داستان آن نیست بلکه سینمایی بودن روایت آن واقعیت است. لذا یک فیلم بد یا ضعیف را نمی‌توان صرفاً با ارجاع به اینکه واقعی است توجیه کرد یا مشروعیت بخشید. واقعیت به خودی خود نمی‌تواند دلیل بر خوب بودن یک اثر سینمایی باشد. آنچه شاخص فیلم خوب است نه قصه واقعی که قصه‌ای تأثیر‌گذار است که خوب روایت شده است. در سینما فرم بر مضمون و محتوا تقدم دارد.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7848/19/602480/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها