مدیر پروژه تولید واکسن ستاد اجرایی فرمان امام(ره) در گفتوگو با «ایران» آخرین وضعیت واکسن کووبرکت را تشریح کرد
مذاکرات برای صادرات
فریبا خاناحمدی
روزنامه نگار
نخستین پروژه ساخت واکسن کرونای ایرانی که خرداد ماه 1400 به سبد تقریباً خالی واکسیناسیون کشور اضافه شد در زیر مجموعه گروه دارویی برکت ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) بود که با گذراندن مسیرهای پر پیچ و خم و شرایط سخت تحریمها در نهایت با اخذ مجوز مصرف اضطراری در خرداد ماه تولید و روانه بازار شد. یعنی زمانی که موج چهارم و پنجم دلتا در ایران طغیان کرده بود و سبد واکسنها نیز خالی بود. نه وارداتی انجام میشد و نه خبری از واکسیناسیون عمومی گسترده بود. در این میان سازندگان واکسن ایرانی واکسن کووبرکت که از همان روزهای نخست با هجمههای بیشمار رسانهای و اتهام زنیهای مختلفی پیرامون تکنولوژی ساخت، دانش فنی و ظرفیت تولید مواجه بود، بیوقفه و شبانه روز به کار تحقیق و توسعه ساخت واکسن کووبرکت مشغول بودند. آنها از دل همه این ناملایمتیها عبور کردند و نتیجه آن شد تولید اولین واکسن غیر فعال کرونا در ایران. کووبرکت یکی از 6 پروژه ایرانی ساخت واکسن کووید-۱۹ است که در فهرست سازمان جهانی بهداشت ثبت شده و روش ساخت آن همانند دو واکسن چینی شرکتهای «سینوفارم» و «سینوواک» است. در این گزارش برای اولین بار شفاف و بیپرده درباره شائبهها و برخی اتهامات پیرامون چگونگی ساخت واکسن کرونای ایرانی آن هم از نوع پلتفرم ویروس غیرفعال با مدیر پروژه تولید واکسن ستاد اجرایی فرمان امام(ره) گفتوگو کردهایم؛
نزدیک به 9 ماه از مجوز تزریق مصرف اضطراری واکسن کووبرکت در ایران میگذرد. حتماً در جریان هستید که از همان روزهایی که خبر تولید واکسن گروه دارویی برکت رسانهای شد تقریباً همزمان نیز هجمههایی پیرامون این موضوع واقع شد که چطور یک هلدینگ دارویی که سابقه ساخت واکسن ندارد مدعی شده است واکسن با پلتفرم غیرفعال علیه ویروس کرونا میسازد؟ ما در این مصاحبه به واکاوی بسیاری از این اتهام زنیها و شائبهها میپردازیم. بهعنوان نخستین سؤال بفرمایید چرا ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) و گروه دارویی برکت وارد میدان ساخت واکسن کرونا شد و چگونه خط تولید واکسن غیرفعال کووبرکت در ایران راهاندازی شد؟
تقریباً از هفته اول اسفند سال 1398 یعنی چند روز بعد از مشاهده اولین مورد کرونا در ایران، ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) ستادی را به ریاست شخص رئیس این ستاد تشکیل داد و درباره موضوعات مرتبط با مقابله با کرونا مسائل پیگیری میشد. ستاد کرونای مستقر در بنیاد برکت هفتهای یک بار تشکیل میشد و من نیز از همان اوایل عضو ستاد شدم. در ابتدای شیوع پاندمی، ما با مسائلی از جمله کمبود کیتهای تشخیصی، ماسک و تجهیزات حفاظتی مواجه بودیم با توجه به تخصصی که داشتیم تولید کیت تشخیصی ویروس کرونا را در دستور کار قرار دادیم. اواخر عصر جمعه ریاست محترم ستاد آقای دکتر مخبر چند نفری را به منزلشان دعوت کردند. گزارشاتی که به ایشان داده شده بود و در آن زمان نظارت کارشناسی نیز همین را نشان میداد این بود که تنها راه فرار از این پاندمی توسط بشریت واکسن خواهد بود. محققین مختلف مطالعاتشان را شروع کرده بودند و گزارشات نیز نشان میداد در فلان کشور کار مطالعه ساخت واکسن شروع شده است. در آن جلسه شفاهاً به ما اعلام شد ظرفیت تولید واکسن در حال حاضر یعنی اواخر اسفند 98 در دنیا چیزی در حدود چند صد میلیون دوز است و اگر واکسنی برای کرونا پیدا شود عددی که مورد نیاز خواهد بود به بالای 15 میلیارد دوز خواهد رسید. با یک حساب و کتابی که با همین ظرفیت انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم اگر کشور ما اقدام به تهیه واکسن نکند و منتظر ساخت واکسن از سوی سایر کشورها باشد سال 2024 میلادی نوبت ایران بدون احتساب تحریمها و شیطنتهای دشمن خواهد بود بنابراین لاجرم باید کشور ورود میکرد و مسأله واکسن را جدی میگرفت. ستاد اجرایی فرمان حضرت امام دو مزیت داشت؛ یک، شرکت بایوسانفارمد این ستاد فعالیت میکرد و واکسن پنتاوالان را تولید کرده بود و در حال تحقیق و توسعه واکسن اچ پی وی بود. دوم، گروه دارویی برکت و شرکت دانش بنیان برکت ظرفیت بالقوهای در ارتباط با شرکتهای دانش بنیان، هستههای پژوهشی و... داشت. من نیز بهدلیل ماهیت دانشگاهی با شرکتهای دانش بنیان و هستههای پژوهشی ارتباط زیادی داشتم. مثل همه نقاط دنیا برای مثال واکسن فایزر حاصل یک شرکت دانش بنیان آلمانی بهنام «بایونتک» است. واکسن مدرنا یک شرکت دانش بنیان بوده و اولین محصول تجاری آن مدرنا است. واکسن آسترازنکا نیز ماحصل کار مشترک دانشگاه آکسفورد و مؤسسه دانش بنیان جنراین سی تو است. بنابراین در اتصال و ارتباط گرفتن با شرکتهای دانش بنیان و هستههای پژوهش راه سهل الوصول تری بود تا اینکه بخواهیم خودمان از صفر تا صد در R&Dهای گروه برکت پیش ببریم. بعد از برگزاری جلسات تخصصی و متعدد با این شرکتها مقرر شد هسته پژوهشی را که در حوزه تولید واکسن صاحب ایده بودند مورد حمایت قرار دهیم و با مشارکت هم کار را پیش بردیم. ما در ابتدا 6 تا پلتفرم واکسن را در دستور کار قرار دادیم. البته ابتدا نمیدانستیم کدامیک از پلتفرمها جواب میدهد. پلتفرم غیرفعال، پروتئین ساب یونیت (در پلتفرم پروتئین ساب یونیت، یک قطعه پروتئینی ویروس که میتواند سیستم ایمنی بدن را تحریک کند به جای کل ویروس استفاده میشود.)، پلتفرم DNA و RNA و... را دستور کار قرار دادیم. تیمهای محققین در آزمایشگاهها شبانه روز کار میکردند و بدین ترتیب واکسن غیرفعال زودتر از بقیه پلتفرمها پیشروی داشت چرا که دانشش در ایران موجود بود و محققان ما در این زمینه روی واکسن هاری کار کرده بودند. مطالعه حیوانی در بهار 1399 شروع شد و در آبان ماه مطالعه حیوانی با موفقیت پایان یافت اما اولین مسألهای که با آن مواجه شدیم تولید انبوه بود.
یکی از اتهاماتی که آن زمان به واکسن کووبرکت وارد میشد این بود که خط تولید واکسن کووبرکت را از چین آوردهاید و خط تولید صنعتی کووبرکت کپیبرداری است یعنی تولید واکسن کووبرکت بدون انتقال دانش فنی بوده و به نوعی مونتاژ یا فیلینگ پکینگ واکسن در ایران انجام شد. شما با چه استنادات علمی به این اتهامات پاسخ میدهید؟
اوایل به ما میگفتند ما واکسن را از چین میآوریم و اینجا فیلینگ میکنیم که این امر کذب محض است. سؤال من این است؛ چین که ادعا میکند 3 و نیم میلیارد دوز واکسن صادر کرده است اگر چنین چیزی صحت داشت که میتوانستیم همان اردیبهشت ماه همان نزدیک 200 تا 300 میلیون دوز را فیلینگ کنیم و به بقیه بدهیم. اگر اینگونه بود ما میتوانستیم همان خرداد ماه این مقدار دوز را وارد کنیم. یکی از دلایلی که این خبر کذب محض است همین است. میتوانستیم قرارداد ببندیم، راحتترین کار هم همین بود که ماده اولیه را از چین میآوردیم و اینجا فیلینگ کنیم و تحویل مردم دهیم. خیر. اینگونه نیست.
یعنی از صفر تا صد تکنولوژی ساخت و دانش فنی واکسن کووبرکت بومی و ایرانی است؟ سهم واردات مواد اولیه در تولید واکسن برکت چقدر است؟
واکسن کووبرکت کاملاً بومی است. شرکتهای متفاوتی اوایل سال 1399 با ما تماس میگرفتند و عنوان میکردند اگر حاضر شوید یک بخشی از هزینه تحقیقات ما را بدهید ما بعد از اینکه واکسن مجوز گرفت همین بحث واردات و فیلینگ را با شما در میان میگذاریم. حتی عنوان میکردند بخشی از هزینه تحقیقات ما را بدهید و ما ماده اولیه را به شما میدهیم و شما به شکل فیلینگ و پکینگ ویالهای واکسن را آماده کنید. در حالی که رئیس ستاد اجرایی فرمان حضرت امام دستور دادند در زمینه تأمین واکسن، وظیفه ما واردات نیست و این کلید واژه را خط قرمز اعلام کردند. منتها تأکید کردند غیر از ستاد اجرایی هر کجا که مایل است واردات واکسن کرونا را انجام دهد. منتها ما دانش فنی را توسعه داده بودیم و حاضر نبودیم ماده اولیه را به ما بدهند و تنها کار فیلینگ را ما انجام دهیم. بنابراین بحث واردات مواد اولیه و فیلینگ واکسن در ایران کلاً منتفی بود. ما خیلی سختی کشیدیم که بتوانیم این مراحل را اسکیل آپ (scaleup )کنیم. (زمانی که استارتآپ به اندازه کافی ایده خود را در بازار تست کرد و محصول یا خدمات آن تثبیت شد وارد مرحله اسکیل آپ میشود. به گونهای است که آمادگی ارائه محصول یا خدمات کسب و کار را در در سطح انبوه دارند.) تولید انبوه واکسن کووبرکت در مقیاس بالاتر یک چالش اصلی بود. در تولید انبوه واکسن از مادهای بهنام «سلول میزبان ویروس» استفاده میکنیم این سلول نیاز به «میکروحامل» دارد. این اولین چالش ما بود.
درباره نحوه غیرفعال کردن ویروس کرونا توضیح میفرمایید؟ برخی از اظهار نظرهای سوگیرانه در برخی از رسانهها تأکید داشت که وقتی ما تکنولوژی کشت سلول میزبان ویروس را نداریم چگونه ایران توانسته ویروس کرونا را غیرفعال کند و واکسن بسازد. شاید این سؤال علمی نباشد اما شما چه پاسخ علمی به چنین اظهار نظرهایی میدهید؟
معضل ما این نبود. ویروس موجود زنده نیست و نیاز به میزبان دارد. حداکثر دانشی که ما داشتیم برای 20 لیتر بود. اگر میخواستیم با 20 لیتر کارمان را ادامه دهیم ماهانه 100 هزار دوز واکسن تولید میکردیم. مجبور بودیم مقیاس بالاتر را انتخاب کنیم. این اولین نگرانی ما بود یعنی «اسکیل آپ یا تولید در مقیاس بالا». نکته دوم اینکه ما با ویروسی سر و کار داشتیم که هیچ اطلاعاتی از آن نداشتیم و خالصسازی و پالایش آن نیز داستانی داشت. البته غیرفعال شدن ویروس با استفاده از «بتاپرولاکتون» انجام میشد. همان تستهای اولیه نشان میداد ظرف چند ثانیه ویروس در حضور بتاپرولاکتون غیرفعال میشود.
عنوان میشود درصد پالایش ویروس و غیرفعال شدن ویروس در واکسن سینوفارم بسته به کشورهایی که صادر میشود تفاوت دارد. آیا واقعاً اینطور است که در تکنولوژی ساخت واکسن غیرفعال ویروس کرونا بهطور کامل کشته نشده باشد و همین مسأله باعث ایجاد بیماری شود؟
این بحثها اصلاً علمی نیستند. بلکه جنگهای رسانهای بود که شروع شد و واکسن نیز تبدیل به بیزینس شد و بحث صدها میلیارد دلار پول بود. این را از گوشه ذهنمان دور نکنیم که برای خارج کردن رقیب از بازار از شیوههای متفاوت و حتی غیراخلاقی استفاده میشود. در مورد واکسنهای غیرفعال، تستی که ما انجام دادیم باید بگویم برای غیرفعالسازی ویروس در مجاورت بتاپرولاکتون چند ثانیه زمان لازم است ولی 32 ساعت در مجاورت قرار میگیرد و بعد از آن سه بار تست میکنیم آیا ویروس غیرفعال شده است یا خیر. بعد از انجام سه بار مثبت شدن تست سایر عملیات را ادامه میدهیم. بنابراین احتمال اینکه ویروس غیرفعال بهعنوان محصول نهایی قرار بگیرد صفر درصد است. منتها علیه واکسن کووبرکت نیز عنوان میکردند ویروس فعال دارد در حالی که منشأ علمی نداشت و کذب بود. برای مثال در برزیل در مورد واکسن «اسپوتنیک» روسیه اعلام کردند کیفیتش خوب نیست. در مورد واکسن سینوفارم و برکت نیز این سؤالها را مطرح کردند اما فراموش نکنیم که واکسن مدرنا در ژاپن بهدلیل آلودگی کشته داد ولی چقدر در فضای رسانهای دنیا مطرح شد؟ در این کشورها منافع ملی را بر هر چیزی ارجح میدانند. اگر کسی در اینستاگرام و فیس بوک علیه واکسنهای فایزر و مدرنا محتوایی میگذاشت حذف میشدند تحت این عنوان که مردم را از تزریق واکسن ناامید میکنند. بارها گفته ام متأسفانه در کشورمان بهصورت حرفهای به تولید واکسنهای ایرانی نگاه نشد. در حالی که اشتباهی که واکسن آسترازنکا در فاز سوم مطالعاتی انجام داده بود اگر ما در کشور انجام میدادیم نمیدانیم چه اتفاقی میافتاد؟ واکسن آسترازنکا در مطالعه فاز سوم اشتباهاً نصف دوز پر شد یعنی 5 هزار نفر را نصف دوز و 5 هزار نفر را دوز کامل زدند نتایج حاصل نشان میداد نصف دوز بهتر از دوز کامل بود که البته بعدها متوجه آن شدند. اشتباه کارخانه بود که ویالها را نصفه نیمه پر کرده بود. کسی هم به تولیدکننده آسترازنکا نگفت پر کردن ویال هم بلد نیستی؟ اتفاق دیگر امحا شدن واکسن جانسوناند جانسون بود اما کسی اعتراض نکرد چرا واکسن میسازی؟ افدیای امریکا اعلام کرد رگولاتوری ما برای حفظ سلامتی مردم این کار را انجام داد ولی شاید این واکسن در بسیاری از کشورها توانایی استفاده داشت. برای همین میگوییم رسانهها وظیفه اعتمادسازی را برعهده دارند و منافع ملی را از منافع غیرملی و مطلب علمی را از غیرعلمی باید جدا کنند. در حالی که ما هم میتوانستیم این اشتباهات را بزرگنمایی کنیم در حالی که نگاه علمی به این قضیه داریم و خطا در صنعت اتفاق میافتد در دنیا هم اتفاق افتاد؛ مثل مدرنا.
برگردیم به سؤال قبلی اینکه آیا تکنولوژی ساخت واکسن کووبرکت از قبل در کشور موجود بود و نیاز به واردات تجهیزات نداشتیم؟ برای تولید انبوه واکسن کووبرکت چه استراتژیای داشتید؟
ما با ویروسی سر و کار داشتیم که ویژگیهای پروتئینی آن را نمیدانستیم. برای خالصسازی ویروس، دستگاههای کروماتوگرافی و رزین لازم است. بخشی از این تجهیزات را داشتیم و بخشی را نداشتیم. این دستگاهها براحتی وارد مملکت نمیشود و غالباً قسمت اعظم بازار متعلق به امریکاست. ما برای تولید انبوه واکسن دو تا استراتژی را در نظر گرفتیم. استراتژی استفاده از تجهیزات داخل کشور یعنی یک سایت کوچک با ظرفیت تولید چند میلیون دوز در ماه متکی به امکانات داخل کشور. کارخانه بیوسان در شهرک دارویی برکت بزرگترین کارخانه بیوتکنولوژی خاورمیانه است. خط تولید و تجهیزات این کارخانه را برای تولید واکسن به کار گرفتیم، چند دستگاه نیز از داخل کشور خریداری کردیم و ظرفیت تولید را به سه میلیون دوز در ماه افزایش دادیم. ماده اولیه برای کشت محیط سلولی و خالصسازی را برخی از داخل و برخی را از خارج تهیه میکردیم. تأمین مواد اولیه خارجی بهدلیل هجوم شرکتهای خارجی با کمبودهایی مواجه بود ولی ما فرایند تأمین مواد اولیه را از سال 1399 آغاز کردیم و هیچ گاه با کمبود مواد اولیه مواجه نشدیم. یکی از موضوعات که در رسانهها مطرح میشد این بود که برکت ماده اولیه ندارد در حالی که همین الان برای چند ده میلیون دوز واکسن کووبرکت ماده اولیه داریم. حتی مدیر تولیدهای برخی واکسنهای داخلی نیز میدانند اگر برخی ماده اولیه مورد نیازشان را ستاد اجرایی نداده بود خط تولیدشان متوقف شده بود. یعنی ما به برخی واکسن سازهای داخلی ماده اولیه دادیم. تیم فوقالعاده قوی ما ماده اولیه واکسن وارد میکرد و چون فضای منافع ملی را در نظر میگیریم ماده اولیهمان را در اختیار تولید کنندههای داخلی قرار دادیم چون معتقدیم واکسن در نهایت در اختیار مردم قرار میگیرد. مدیر تولید واکسن سازهای داخلی نیز اذعان میکنند اگر ستاد اجرایی به ما ماده اولیه نمیداد خط تولید ما متوقف میشد. برکت روی این موضوع ادعا دارد که ما در محله خالصسازی چون میدانستیم تأمین رزین امریکایی میتواند مشکل ایجاد کند تغییر تکنولوژی دادیم و خودمان را از رزین امریکایی بینیاز کردیم. (رزین برای خالصسازی واکسن به کار میرود). همین امر نه تنها باعث شد ما گره اصلی را از روند تولید باز کنیم بلکه ظرفیت تولید را از اردیبهشت 1399 چند ده برابر افزایش دادیم. قبل از دریافت مجوز مصرف اضطراری. این نقطه قوت تکنولوژی برکت است. تقریباً یک ماه شبانه روز کار شد. نکته بعدی که در هیاهوی واکسن مغفول ماند اینبود که توانستیم فرایند کشت سلول میزبان ویروس توسط میکرو حامل را در بیوراکتور 500 لیتری عملیاتی کنیم. به جرأت میتوانم بگویم خط تولید ما در اسکیل آپ در بیورآکتورهای چند هزار لیتری واهمهای ندارند چون دانش فنی آن را داریم.
با این تفاسیر میتوانیم ادعا کنیم که دانش فنی واکسن کووبرکت صددرصد بومی است؟ یعنی میتوان گفت که کووبرکت تنها واکسن صددرصد ایرانی در سبد واکسیناسیون تولیدات داخلی است؟
بله صددرصد. همین الان نیز حاضریم اگر کشوری متقاضی باشد این تکنولوژی را انتقال دهیم. برخی واکسنها تولید مشترک هستند. نمیخواهم مقایسه کنم ولی ادعا دارم صفر تا صد تولید واکسن ما ایرانی است. نویسندههای مقالات برکت را هم نگاه کنید متوجه میشوید که همگی ایرانی هستند. مطلقاً در تولید کووبرکت از خارج استفاده نشده است. البته این جدای از تجهیزاتی از جمله بیورآکتورهاست که ساخت ایران نیست. بخشی از تجهیزات سخت افزار، ساخت ایران نیست ولی نرمافزار و دانشی که از دل این دستگاهها بیرون میآید کاملاً بومی است.
خط تولید واکسن کووبرکت در چه وضعیتی قرار دارد؟ بسیاری از واکسن سازهای داخلی نسبت به پیش خرید کردن واکسن از سوی وزارت بهداشت و عدم تسویه فاکتورهای پیش خریدشان گلایه میکنند و میگویند واکسنهای ما در انبارها مانده است.
ما هم مثل بقیه از تمام ظرفیت خط تولیدمان استفاده نمیکنیم. به این دلیل که تقاضای آنچنانی برای ما وجود ندارد. منتها به بازار داخل ایران در آینده خیلی دلخوش نیستیم چون اشباع شده است. از طرفی کارآزمایی بالینی دوز بوستر کووبرکت نیز انجام خواهد شد. کووبرکت فقط برای دوز سوم برکت استفاده میشود، اولین نکته مهم برای ما این است هیچ محصول و فرآورده داخل کشور با سازمان بهداشت جهانی تعامل نکرده است. ما تا مرحله برگزاری جلسات نیز پیش رفتیم تا به بازارهای جهانی دسترسی پیدا کنیم. اسپوتنیک تأییدیه بهداشت جهانی ندارد اما 600 میلیون دوز صادر کرده است اما مجوز سازمان بهداشت جهانی فرایند صادرات را تسهیل میکند. ما تقریباً به این فکر هستیم با گرفتن این مجوزها بازارهای خارجی را هدف قرار دهیم. مدارک و مستنداتمان در چند هزار برگه را ارائه دادیم و تقاضای جلسه رسمی کردند و ما در مرحلهای هستیم که به سؤالات و مدارک مازاد سازمان بهداشت جهانی پاسخ دهیم. ما کار کوتاه مدتی در پیش نداریم اما اولین در منطقه هستیم که تا این مرحله پیش رفتهایم. اخذ مجوز سازمان بهداشت جهانی،موفقیت بزرگی برای کشور خواهد بود. زیر ساخت ما جزو 4 یا 5 اُمین زیرساخت واکسن غیر فعال در دنیاست. صادرات به کشورهای منطقه نیز نداشتیم ولی در حال مذاکره هستیم، تاکنون واکسن کووبرکت صادر نشده است.
تاکنون چند میلیون دوز واکسن کووبرکت به وزارت بهداشت تحویل دادید؟ و در حال حاضر چند دوز واکسن در دست تولید دارید و در انبارها ذخیره شده است؟
28 میلیون دوز تولید کاملمان بوده که 15 میلیون دوز تحویل دادیم و مابقی در انبارها مانده است. ما پیش خرید نمیخواهیم همان 15 میلیون دوز را تسویه کنند.
در دورهای شاهد جنجال بر سر قیمتگذاری واکسن کووبرکت بودیم، هر ویال واکسن را چقدر به وزارت بهداشت میفروشید؟
برای دو دوز 185 هزار تومان و برای 10 دوز 195 هزار تومان است، این قیمتگذاری مخصوص واکسن برکت نیست همه واکسنهای داخلی با همین قیمت به فروش میروند. قیمتگذاری را هم وزارت بهداشت انجام داده است.
یکی از حاشیههایی که پس از ناکامی دولت قبل در واردات واکسن کرونا مطرح شد این است که بهدلیل وعده تولید میلیونی واکسن کووبرکت، واردات واکسن کرونا به ایران بموقع انجام نشد.
از ابتدا همانطور که در صدا و سیما، سایتها و روزنامهها منتشر شده، رئیس ستاد بارها گفتهاند باید به هر صورت که ممکن است حتماً واردات واکسن انجام شود، چون به فرض اینکه تولید با مشکلی نیز مواجه نشود، اولاً در تاریخ پیک پنجم که نیاز شدید به واکسن داشتیم، دستگاهها هنوز راه نیفتاده بود. ثانیاً به فرض راهاندازی هم، حجم نیاز کشور ۱۸۰ میلیون دوز بوده که با عدد مورد نظر بسیار فاصله دارد. همچنین بعد از آزمایش انسانی بلافاصله شرکت برکت تحریم شد که این تحریم هم مواد اولیه و هم تجهیزات را شامل شد و الان نیز برخی تجهیزات خط ۳ با همین شرایط و مشکل روبهرو هستند.
برخی منتقدان میگویند، چرا دولتها به جای صرف این هزینهها برای تولید واکسن کرونا، ارز را برای واردات واکسن اختصاص ندادند؟
اولاً مغالطه بسیار بزرگی صورت گرفت، اولین بار گفتند آسترازنکا دو دلار است و هزینه تحقیق آن 70 میلیون پوند بود اما چرا برکت چند هزار میلیارد تومان هزینه کرده است در حالیکه ما این هزینهها را برای زیرساخت فراهم کردیم ولی شرکت آسترازنکا زیرساخت دارد. ثانیاً اینکه اگر واکسن آسترازنکا در دنیا دو دلار موجود باشد به من نشان دهید. دولت انگلیس بابت تحقیق و توسعه ساخت واکسن بالغ بر 300 میلیون یورو برای توسعه و تحقیق مقالات آسترازنکا هزینه کرده است، متوسط قیمت فایزر و مدرنا 21 دلار است چرا امریکا اقتصادی فکر نمیکند و از طرفی به آسترازنکا مجوز هم نداد در حالیکه امریکا 60 میلیون دوز آسترازنکا پیش خرید کرد اما استفاده نکرد؟ چون معتقد است وقتی خودم واکسن دارم چرا پول به کشورهای دیگر بدهم.
برش
مقالات پیش بالینی واکسن برکت چندی پیش در یک نشریه تخصصی چاپ شد آیا مقالات واکسن کووبرکت برای ارزیابی در اختیار نهادهای بینالمللی قرار داده شده است و اصولاً یک مقاله برای انتشار چطور ارزیابی شده و به مرحله انتشار میرسد؟
برای دستیابی به نتیجه اثربخشی واکسن کووبرکت، شما را به پژوهش معروف بهنام « مقاله شیراز» که به طور مستقل از ستاد اجرایی روی یک میلیون و 800 هزار دریافت کننده واکسن کووبرکت انجام داده است، ارجاع میدهم. نتایج این مقاله مستقل نشان میداد که اثر بخشی کووبرکت 87 درصد است و بهعنوان بهترین واکسن ایرانی نام برده شده است. با این حال چاپ مقاله در لنست گاهی از چند هفته تا چند ماه در فرایند ارزیابی قرار میگیرد. ما 6 مقاله را ساب میت کردیم که یکی از آنها چاپ شده است. برخی مقالات ما نزدیک به 4 ماه است در فرایند ازریابی است و هنوز در مرحله داوری است و جوابی دریافت نکردیم. یکی از مقالات ما در مدیکال وایرولوژی منتشر شده که ضریب اثر آن 7 است (ضریب اثر یعنی میزان استناد محققان به مقاله). دو تا مقاله دیگر را نیز با اصلاحاتی به یکی از ژورنالهای معتبر ارسال کردهایم.
روزنامه نگار
نخستین پروژه ساخت واکسن کرونای ایرانی که خرداد ماه 1400 به سبد تقریباً خالی واکسیناسیون کشور اضافه شد در زیر مجموعه گروه دارویی برکت ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) بود که با گذراندن مسیرهای پر پیچ و خم و شرایط سخت تحریمها در نهایت با اخذ مجوز مصرف اضطراری در خرداد ماه تولید و روانه بازار شد. یعنی زمانی که موج چهارم و پنجم دلتا در ایران طغیان کرده بود و سبد واکسنها نیز خالی بود. نه وارداتی انجام میشد و نه خبری از واکسیناسیون عمومی گسترده بود. در این میان سازندگان واکسن ایرانی واکسن کووبرکت که از همان روزهای نخست با هجمههای بیشمار رسانهای و اتهام زنیهای مختلفی پیرامون تکنولوژی ساخت، دانش فنی و ظرفیت تولید مواجه بود، بیوقفه و شبانه روز به کار تحقیق و توسعه ساخت واکسن کووبرکت مشغول بودند. آنها از دل همه این ناملایمتیها عبور کردند و نتیجه آن شد تولید اولین واکسن غیر فعال کرونا در ایران. کووبرکت یکی از 6 پروژه ایرانی ساخت واکسن کووید-۱۹ است که در فهرست سازمان جهانی بهداشت ثبت شده و روش ساخت آن همانند دو واکسن چینی شرکتهای «سینوفارم» و «سینوواک» است. در این گزارش برای اولین بار شفاف و بیپرده درباره شائبهها و برخی اتهامات پیرامون چگونگی ساخت واکسن کرونای ایرانی آن هم از نوع پلتفرم ویروس غیرفعال با مدیر پروژه تولید واکسن ستاد اجرایی فرمان امام(ره) گفتوگو کردهایم؛
نزدیک به 9 ماه از مجوز تزریق مصرف اضطراری واکسن کووبرکت در ایران میگذرد. حتماً در جریان هستید که از همان روزهایی که خبر تولید واکسن گروه دارویی برکت رسانهای شد تقریباً همزمان نیز هجمههایی پیرامون این موضوع واقع شد که چطور یک هلدینگ دارویی که سابقه ساخت واکسن ندارد مدعی شده است واکسن با پلتفرم غیرفعال علیه ویروس کرونا میسازد؟ ما در این مصاحبه به واکاوی بسیاری از این اتهام زنیها و شائبهها میپردازیم. بهعنوان نخستین سؤال بفرمایید چرا ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) و گروه دارویی برکت وارد میدان ساخت واکسن کرونا شد و چگونه خط تولید واکسن غیرفعال کووبرکت در ایران راهاندازی شد؟
تقریباً از هفته اول اسفند سال 1398 یعنی چند روز بعد از مشاهده اولین مورد کرونا در ایران، ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) ستادی را به ریاست شخص رئیس این ستاد تشکیل داد و درباره موضوعات مرتبط با مقابله با کرونا مسائل پیگیری میشد. ستاد کرونای مستقر در بنیاد برکت هفتهای یک بار تشکیل میشد و من نیز از همان اوایل عضو ستاد شدم. در ابتدای شیوع پاندمی، ما با مسائلی از جمله کمبود کیتهای تشخیصی، ماسک و تجهیزات حفاظتی مواجه بودیم با توجه به تخصصی که داشتیم تولید کیت تشخیصی ویروس کرونا را در دستور کار قرار دادیم. اواخر عصر جمعه ریاست محترم ستاد آقای دکتر مخبر چند نفری را به منزلشان دعوت کردند. گزارشاتی که به ایشان داده شده بود و در آن زمان نظارت کارشناسی نیز همین را نشان میداد این بود که تنها راه فرار از این پاندمی توسط بشریت واکسن خواهد بود. محققین مختلف مطالعاتشان را شروع کرده بودند و گزارشات نیز نشان میداد در فلان کشور کار مطالعه ساخت واکسن شروع شده است. در آن جلسه شفاهاً به ما اعلام شد ظرفیت تولید واکسن در حال حاضر یعنی اواخر اسفند 98 در دنیا چیزی در حدود چند صد میلیون دوز است و اگر واکسنی برای کرونا پیدا شود عددی که مورد نیاز خواهد بود به بالای 15 میلیارد دوز خواهد رسید. با یک حساب و کتابی که با همین ظرفیت انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم اگر کشور ما اقدام به تهیه واکسن نکند و منتظر ساخت واکسن از سوی سایر کشورها باشد سال 2024 میلادی نوبت ایران بدون احتساب تحریمها و شیطنتهای دشمن خواهد بود بنابراین لاجرم باید کشور ورود میکرد و مسأله واکسن را جدی میگرفت. ستاد اجرایی فرمان حضرت امام دو مزیت داشت؛ یک، شرکت بایوسانفارمد این ستاد فعالیت میکرد و واکسن پنتاوالان را تولید کرده بود و در حال تحقیق و توسعه واکسن اچ پی وی بود. دوم، گروه دارویی برکت و شرکت دانش بنیان برکت ظرفیت بالقوهای در ارتباط با شرکتهای دانش بنیان، هستههای پژوهشی و... داشت. من نیز بهدلیل ماهیت دانشگاهی با شرکتهای دانش بنیان و هستههای پژوهشی ارتباط زیادی داشتم. مثل همه نقاط دنیا برای مثال واکسن فایزر حاصل یک شرکت دانش بنیان آلمانی بهنام «بایونتک» است. واکسن مدرنا یک شرکت دانش بنیان بوده و اولین محصول تجاری آن مدرنا است. واکسن آسترازنکا نیز ماحصل کار مشترک دانشگاه آکسفورد و مؤسسه دانش بنیان جنراین سی تو است. بنابراین در اتصال و ارتباط گرفتن با شرکتهای دانش بنیان و هستههای پژوهش راه سهل الوصول تری بود تا اینکه بخواهیم خودمان از صفر تا صد در R&Dهای گروه برکت پیش ببریم. بعد از برگزاری جلسات تخصصی و متعدد با این شرکتها مقرر شد هسته پژوهشی را که در حوزه تولید واکسن صاحب ایده بودند مورد حمایت قرار دهیم و با مشارکت هم کار را پیش بردیم. ما در ابتدا 6 تا پلتفرم واکسن را در دستور کار قرار دادیم. البته ابتدا نمیدانستیم کدامیک از پلتفرمها جواب میدهد. پلتفرم غیرفعال، پروتئین ساب یونیت (در پلتفرم پروتئین ساب یونیت، یک قطعه پروتئینی ویروس که میتواند سیستم ایمنی بدن را تحریک کند به جای کل ویروس استفاده میشود.)، پلتفرم DNA و RNA و... را دستور کار قرار دادیم. تیمهای محققین در آزمایشگاهها شبانه روز کار میکردند و بدین ترتیب واکسن غیرفعال زودتر از بقیه پلتفرمها پیشروی داشت چرا که دانشش در ایران موجود بود و محققان ما در این زمینه روی واکسن هاری کار کرده بودند. مطالعه حیوانی در بهار 1399 شروع شد و در آبان ماه مطالعه حیوانی با موفقیت پایان یافت اما اولین مسألهای که با آن مواجه شدیم تولید انبوه بود.
یکی از اتهاماتی که آن زمان به واکسن کووبرکت وارد میشد این بود که خط تولید واکسن کووبرکت را از چین آوردهاید و خط تولید صنعتی کووبرکت کپیبرداری است یعنی تولید واکسن کووبرکت بدون انتقال دانش فنی بوده و به نوعی مونتاژ یا فیلینگ پکینگ واکسن در ایران انجام شد. شما با چه استنادات علمی به این اتهامات پاسخ میدهید؟
اوایل به ما میگفتند ما واکسن را از چین میآوریم و اینجا فیلینگ میکنیم که این امر کذب محض است. سؤال من این است؛ چین که ادعا میکند 3 و نیم میلیارد دوز واکسن صادر کرده است اگر چنین چیزی صحت داشت که میتوانستیم همان اردیبهشت ماه همان نزدیک 200 تا 300 میلیون دوز را فیلینگ کنیم و به بقیه بدهیم. اگر اینگونه بود ما میتوانستیم همان خرداد ماه این مقدار دوز را وارد کنیم. یکی از دلایلی که این خبر کذب محض است همین است. میتوانستیم قرارداد ببندیم، راحتترین کار هم همین بود که ماده اولیه را از چین میآوردیم و اینجا فیلینگ کنیم و تحویل مردم دهیم. خیر. اینگونه نیست.
یعنی از صفر تا صد تکنولوژی ساخت و دانش فنی واکسن کووبرکت بومی و ایرانی است؟ سهم واردات مواد اولیه در تولید واکسن برکت چقدر است؟
واکسن کووبرکت کاملاً بومی است. شرکتهای متفاوتی اوایل سال 1399 با ما تماس میگرفتند و عنوان میکردند اگر حاضر شوید یک بخشی از هزینه تحقیقات ما را بدهید ما بعد از اینکه واکسن مجوز گرفت همین بحث واردات و فیلینگ را با شما در میان میگذاریم. حتی عنوان میکردند بخشی از هزینه تحقیقات ما را بدهید و ما ماده اولیه را به شما میدهیم و شما به شکل فیلینگ و پکینگ ویالهای واکسن را آماده کنید. در حالی که رئیس ستاد اجرایی فرمان حضرت امام دستور دادند در زمینه تأمین واکسن، وظیفه ما واردات نیست و این کلید واژه را خط قرمز اعلام کردند. منتها تأکید کردند غیر از ستاد اجرایی هر کجا که مایل است واردات واکسن کرونا را انجام دهد. منتها ما دانش فنی را توسعه داده بودیم و حاضر نبودیم ماده اولیه را به ما بدهند و تنها کار فیلینگ را ما انجام دهیم. بنابراین بحث واردات مواد اولیه و فیلینگ واکسن در ایران کلاً منتفی بود. ما خیلی سختی کشیدیم که بتوانیم این مراحل را اسکیل آپ (scaleup )کنیم. (زمانی که استارتآپ به اندازه کافی ایده خود را در بازار تست کرد و محصول یا خدمات آن تثبیت شد وارد مرحله اسکیل آپ میشود. به گونهای است که آمادگی ارائه محصول یا خدمات کسب و کار را در در سطح انبوه دارند.) تولید انبوه واکسن کووبرکت در مقیاس بالاتر یک چالش اصلی بود. در تولید انبوه واکسن از مادهای بهنام «سلول میزبان ویروس» استفاده میکنیم این سلول نیاز به «میکروحامل» دارد. این اولین چالش ما بود.
درباره نحوه غیرفعال کردن ویروس کرونا توضیح میفرمایید؟ برخی از اظهار نظرهای سوگیرانه در برخی از رسانهها تأکید داشت که وقتی ما تکنولوژی کشت سلول میزبان ویروس را نداریم چگونه ایران توانسته ویروس کرونا را غیرفعال کند و واکسن بسازد. شاید این سؤال علمی نباشد اما شما چه پاسخ علمی به چنین اظهار نظرهایی میدهید؟
معضل ما این نبود. ویروس موجود زنده نیست و نیاز به میزبان دارد. حداکثر دانشی که ما داشتیم برای 20 لیتر بود. اگر میخواستیم با 20 لیتر کارمان را ادامه دهیم ماهانه 100 هزار دوز واکسن تولید میکردیم. مجبور بودیم مقیاس بالاتر را انتخاب کنیم. این اولین نگرانی ما بود یعنی «اسکیل آپ یا تولید در مقیاس بالا». نکته دوم اینکه ما با ویروسی سر و کار داشتیم که هیچ اطلاعاتی از آن نداشتیم و خالصسازی و پالایش آن نیز داستانی داشت. البته غیرفعال شدن ویروس با استفاده از «بتاپرولاکتون» انجام میشد. همان تستهای اولیه نشان میداد ظرف چند ثانیه ویروس در حضور بتاپرولاکتون غیرفعال میشود.
عنوان میشود درصد پالایش ویروس و غیرفعال شدن ویروس در واکسن سینوفارم بسته به کشورهایی که صادر میشود تفاوت دارد. آیا واقعاً اینطور است که در تکنولوژی ساخت واکسن غیرفعال ویروس کرونا بهطور کامل کشته نشده باشد و همین مسأله باعث ایجاد بیماری شود؟
این بحثها اصلاً علمی نیستند. بلکه جنگهای رسانهای بود که شروع شد و واکسن نیز تبدیل به بیزینس شد و بحث صدها میلیارد دلار پول بود. این را از گوشه ذهنمان دور نکنیم که برای خارج کردن رقیب از بازار از شیوههای متفاوت و حتی غیراخلاقی استفاده میشود. در مورد واکسنهای غیرفعال، تستی که ما انجام دادیم باید بگویم برای غیرفعالسازی ویروس در مجاورت بتاپرولاکتون چند ثانیه زمان لازم است ولی 32 ساعت در مجاورت قرار میگیرد و بعد از آن سه بار تست میکنیم آیا ویروس غیرفعال شده است یا خیر. بعد از انجام سه بار مثبت شدن تست سایر عملیات را ادامه میدهیم. بنابراین احتمال اینکه ویروس غیرفعال بهعنوان محصول نهایی قرار بگیرد صفر درصد است. منتها علیه واکسن کووبرکت نیز عنوان میکردند ویروس فعال دارد در حالی که منشأ علمی نداشت و کذب بود. برای مثال در برزیل در مورد واکسن «اسپوتنیک» روسیه اعلام کردند کیفیتش خوب نیست. در مورد واکسن سینوفارم و برکت نیز این سؤالها را مطرح کردند اما فراموش نکنیم که واکسن مدرنا در ژاپن بهدلیل آلودگی کشته داد ولی چقدر در فضای رسانهای دنیا مطرح شد؟ در این کشورها منافع ملی را بر هر چیزی ارجح میدانند. اگر کسی در اینستاگرام و فیس بوک علیه واکسنهای فایزر و مدرنا محتوایی میگذاشت حذف میشدند تحت این عنوان که مردم را از تزریق واکسن ناامید میکنند. بارها گفته ام متأسفانه در کشورمان بهصورت حرفهای به تولید واکسنهای ایرانی نگاه نشد. در حالی که اشتباهی که واکسن آسترازنکا در فاز سوم مطالعاتی انجام داده بود اگر ما در کشور انجام میدادیم نمیدانیم چه اتفاقی میافتاد؟ واکسن آسترازنکا در مطالعه فاز سوم اشتباهاً نصف دوز پر شد یعنی 5 هزار نفر را نصف دوز و 5 هزار نفر را دوز کامل زدند نتایج حاصل نشان میداد نصف دوز بهتر از دوز کامل بود که البته بعدها متوجه آن شدند. اشتباه کارخانه بود که ویالها را نصفه نیمه پر کرده بود. کسی هم به تولیدکننده آسترازنکا نگفت پر کردن ویال هم بلد نیستی؟ اتفاق دیگر امحا شدن واکسن جانسوناند جانسون بود اما کسی اعتراض نکرد چرا واکسن میسازی؟ افدیای امریکا اعلام کرد رگولاتوری ما برای حفظ سلامتی مردم این کار را انجام داد ولی شاید این واکسن در بسیاری از کشورها توانایی استفاده داشت. برای همین میگوییم رسانهها وظیفه اعتمادسازی را برعهده دارند و منافع ملی را از منافع غیرملی و مطلب علمی را از غیرعلمی باید جدا کنند. در حالی که ما هم میتوانستیم این اشتباهات را بزرگنمایی کنیم در حالی که نگاه علمی به این قضیه داریم و خطا در صنعت اتفاق میافتد در دنیا هم اتفاق افتاد؛ مثل مدرنا.
برگردیم به سؤال قبلی اینکه آیا تکنولوژی ساخت واکسن کووبرکت از قبل در کشور موجود بود و نیاز به واردات تجهیزات نداشتیم؟ برای تولید انبوه واکسن کووبرکت چه استراتژیای داشتید؟
ما با ویروسی سر و کار داشتیم که ویژگیهای پروتئینی آن را نمیدانستیم. برای خالصسازی ویروس، دستگاههای کروماتوگرافی و رزین لازم است. بخشی از این تجهیزات را داشتیم و بخشی را نداشتیم. این دستگاهها براحتی وارد مملکت نمیشود و غالباً قسمت اعظم بازار متعلق به امریکاست. ما برای تولید انبوه واکسن دو تا استراتژی را در نظر گرفتیم. استراتژی استفاده از تجهیزات داخل کشور یعنی یک سایت کوچک با ظرفیت تولید چند میلیون دوز در ماه متکی به امکانات داخل کشور. کارخانه بیوسان در شهرک دارویی برکت بزرگترین کارخانه بیوتکنولوژی خاورمیانه است. خط تولید و تجهیزات این کارخانه را برای تولید واکسن به کار گرفتیم، چند دستگاه نیز از داخل کشور خریداری کردیم و ظرفیت تولید را به سه میلیون دوز در ماه افزایش دادیم. ماده اولیه برای کشت محیط سلولی و خالصسازی را برخی از داخل و برخی را از خارج تهیه میکردیم. تأمین مواد اولیه خارجی بهدلیل هجوم شرکتهای خارجی با کمبودهایی مواجه بود ولی ما فرایند تأمین مواد اولیه را از سال 1399 آغاز کردیم و هیچ گاه با کمبود مواد اولیه مواجه نشدیم. یکی از موضوعات که در رسانهها مطرح میشد این بود که برکت ماده اولیه ندارد در حالی که همین الان برای چند ده میلیون دوز واکسن کووبرکت ماده اولیه داریم. حتی مدیر تولیدهای برخی واکسنهای داخلی نیز میدانند اگر برخی ماده اولیه مورد نیازشان را ستاد اجرایی نداده بود خط تولیدشان متوقف شده بود. یعنی ما به برخی واکسن سازهای داخلی ماده اولیه دادیم. تیم فوقالعاده قوی ما ماده اولیه واکسن وارد میکرد و چون فضای منافع ملی را در نظر میگیریم ماده اولیهمان را در اختیار تولید کنندههای داخلی قرار دادیم چون معتقدیم واکسن در نهایت در اختیار مردم قرار میگیرد. مدیر تولید واکسن سازهای داخلی نیز اذعان میکنند اگر ستاد اجرایی به ما ماده اولیه نمیداد خط تولید ما متوقف میشد. برکت روی این موضوع ادعا دارد که ما در محله خالصسازی چون میدانستیم تأمین رزین امریکایی میتواند مشکل ایجاد کند تغییر تکنولوژی دادیم و خودمان را از رزین امریکایی بینیاز کردیم. (رزین برای خالصسازی واکسن به کار میرود). همین امر نه تنها باعث شد ما گره اصلی را از روند تولید باز کنیم بلکه ظرفیت تولید را از اردیبهشت 1399 چند ده برابر افزایش دادیم. قبل از دریافت مجوز مصرف اضطراری. این نقطه قوت تکنولوژی برکت است. تقریباً یک ماه شبانه روز کار شد. نکته بعدی که در هیاهوی واکسن مغفول ماند اینبود که توانستیم فرایند کشت سلول میزبان ویروس توسط میکرو حامل را در بیوراکتور 500 لیتری عملیاتی کنیم. به جرأت میتوانم بگویم خط تولید ما در اسکیل آپ در بیورآکتورهای چند هزار لیتری واهمهای ندارند چون دانش فنی آن را داریم.
با این تفاسیر میتوانیم ادعا کنیم که دانش فنی واکسن کووبرکت صددرصد بومی است؟ یعنی میتوان گفت که کووبرکت تنها واکسن صددرصد ایرانی در سبد واکسیناسیون تولیدات داخلی است؟
بله صددرصد. همین الان نیز حاضریم اگر کشوری متقاضی باشد این تکنولوژی را انتقال دهیم. برخی واکسنها تولید مشترک هستند. نمیخواهم مقایسه کنم ولی ادعا دارم صفر تا صد تولید واکسن ما ایرانی است. نویسندههای مقالات برکت را هم نگاه کنید متوجه میشوید که همگی ایرانی هستند. مطلقاً در تولید کووبرکت از خارج استفاده نشده است. البته این جدای از تجهیزاتی از جمله بیورآکتورهاست که ساخت ایران نیست. بخشی از تجهیزات سخت افزار، ساخت ایران نیست ولی نرمافزار و دانشی که از دل این دستگاهها بیرون میآید کاملاً بومی است.
خط تولید واکسن کووبرکت در چه وضعیتی قرار دارد؟ بسیاری از واکسن سازهای داخلی نسبت به پیش خرید کردن واکسن از سوی وزارت بهداشت و عدم تسویه فاکتورهای پیش خریدشان گلایه میکنند و میگویند واکسنهای ما در انبارها مانده است.
ما هم مثل بقیه از تمام ظرفیت خط تولیدمان استفاده نمیکنیم. به این دلیل که تقاضای آنچنانی برای ما وجود ندارد. منتها به بازار داخل ایران در آینده خیلی دلخوش نیستیم چون اشباع شده است. از طرفی کارآزمایی بالینی دوز بوستر کووبرکت نیز انجام خواهد شد. کووبرکت فقط برای دوز سوم برکت استفاده میشود، اولین نکته مهم برای ما این است هیچ محصول و فرآورده داخل کشور با سازمان بهداشت جهانی تعامل نکرده است. ما تا مرحله برگزاری جلسات نیز پیش رفتیم تا به بازارهای جهانی دسترسی پیدا کنیم. اسپوتنیک تأییدیه بهداشت جهانی ندارد اما 600 میلیون دوز صادر کرده است اما مجوز سازمان بهداشت جهانی فرایند صادرات را تسهیل میکند. ما تقریباً به این فکر هستیم با گرفتن این مجوزها بازارهای خارجی را هدف قرار دهیم. مدارک و مستنداتمان در چند هزار برگه را ارائه دادیم و تقاضای جلسه رسمی کردند و ما در مرحلهای هستیم که به سؤالات و مدارک مازاد سازمان بهداشت جهانی پاسخ دهیم. ما کار کوتاه مدتی در پیش نداریم اما اولین در منطقه هستیم که تا این مرحله پیش رفتهایم. اخذ مجوز سازمان بهداشت جهانی،موفقیت بزرگی برای کشور خواهد بود. زیر ساخت ما جزو 4 یا 5 اُمین زیرساخت واکسن غیر فعال در دنیاست. صادرات به کشورهای منطقه نیز نداشتیم ولی در حال مذاکره هستیم، تاکنون واکسن کووبرکت صادر نشده است.
تاکنون چند میلیون دوز واکسن کووبرکت به وزارت بهداشت تحویل دادید؟ و در حال حاضر چند دوز واکسن در دست تولید دارید و در انبارها ذخیره شده است؟
28 میلیون دوز تولید کاملمان بوده که 15 میلیون دوز تحویل دادیم و مابقی در انبارها مانده است. ما پیش خرید نمیخواهیم همان 15 میلیون دوز را تسویه کنند.
در دورهای شاهد جنجال بر سر قیمتگذاری واکسن کووبرکت بودیم، هر ویال واکسن را چقدر به وزارت بهداشت میفروشید؟
برای دو دوز 185 هزار تومان و برای 10 دوز 195 هزار تومان است، این قیمتگذاری مخصوص واکسن برکت نیست همه واکسنهای داخلی با همین قیمت به فروش میروند. قیمتگذاری را هم وزارت بهداشت انجام داده است.
یکی از حاشیههایی که پس از ناکامی دولت قبل در واردات واکسن کرونا مطرح شد این است که بهدلیل وعده تولید میلیونی واکسن کووبرکت، واردات واکسن کرونا به ایران بموقع انجام نشد.
از ابتدا همانطور که در صدا و سیما، سایتها و روزنامهها منتشر شده، رئیس ستاد بارها گفتهاند باید به هر صورت که ممکن است حتماً واردات واکسن انجام شود، چون به فرض اینکه تولید با مشکلی نیز مواجه نشود، اولاً در تاریخ پیک پنجم که نیاز شدید به واکسن داشتیم، دستگاهها هنوز راه نیفتاده بود. ثانیاً به فرض راهاندازی هم، حجم نیاز کشور ۱۸۰ میلیون دوز بوده که با عدد مورد نظر بسیار فاصله دارد. همچنین بعد از آزمایش انسانی بلافاصله شرکت برکت تحریم شد که این تحریم هم مواد اولیه و هم تجهیزات را شامل شد و الان نیز برخی تجهیزات خط ۳ با همین شرایط و مشکل روبهرو هستند.
برخی منتقدان میگویند، چرا دولتها به جای صرف این هزینهها برای تولید واکسن کرونا، ارز را برای واردات واکسن اختصاص ندادند؟
اولاً مغالطه بسیار بزرگی صورت گرفت، اولین بار گفتند آسترازنکا دو دلار است و هزینه تحقیق آن 70 میلیون پوند بود اما چرا برکت چند هزار میلیارد تومان هزینه کرده است در حالیکه ما این هزینهها را برای زیرساخت فراهم کردیم ولی شرکت آسترازنکا زیرساخت دارد. ثانیاً اینکه اگر واکسن آسترازنکا در دنیا دو دلار موجود باشد به من نشان دهید. دولت انگلیس بابت تحقیق و توسعه ساخت واکسن بالغ بر 300 میلیون یورو برای توسعه و تحقیق مقالات آسترازنکا هزینه کرده است، متوسط قیمت فایزر و مدرنا 21 دلار است چرا امریکا اقتصادی فکر نمیکند و از طرفی به آسترازنکا مجوز هم نداد در حالیکه امریکا 60 میلیون دوز آسترازنکا پیش خرید کرد اما استفاده نکرد؟ چون معتقد است وقتی خودم واکسن دارم چرا پول به کشورهای دیگر بدهم.
برش
مقالات پیش بالینی واکسن برکت چندی پیش در یک نشریه تخصصی چاپ شد آیا مقالات واکسن کووبرکت برای ارزیابی در اختیار نهادهای بینالمللی قرار داده شده است و اصولاً یک مقاله برای انتشار چطور ارزیابی شده و به مرحله انتشار میرسد؟
برای دستیابی به نتیجه اثربخشی واکسن کووبرکت، شما را به پژوهش معروف بهنام « مقاله شیراز» که به طور مستقل از ستاد اجرایی روی یک میلیون و 800 هزار دریافت کننده واکسن کووبرکت انجام داده است، ارجاع میدهم. نتایج این مقاله مستقل نشان میداد که اثر بخشی کووبرکت 87 درصد است و بهعنوان بهترین واکسن ایرانی نام برده شده است. با این حال چاپ مقاله در لنست گاهی از چند هفته تا چند ماه در فرایند ارزیابی قرار میگیرد. ما 6 مقاله را ساب میت کردیم که یکی از آنها چاپ شده است. برخی مقالات ما نزدیک به 4 ماه است در فرایند ازریابی است و هنوز در مرحله داوری است و جوابی دریافت نکردیم. یکی از مقالات ما در مدیکال وایرولوژی منتشر شده که ضریب اثر آن 7 است (ضریب اثر یعنی میزان استناد محققان به مقاله). دو تا مقاله دیگر را نیز با اصلاحاتی به یکی از ژورنالهای معتبر ارسال کردهایم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه