از سینمای تنش تا سینمای آرامش
علیرضا نراقی
منتقد
درام با تنش شکل میگیرد. تضاد میان دو نیرو است که داستان را پیش میبرد و یک اثر دراماتیک را جذاب میکند. پس درام به مشکلات و دردهای ما بیشتر سر میزند تا لحظات خوب و آرامی که تجربه میکنیم. لحظه شروع درام در اغلب گونههای کلاسیک این هنر، لحظه آشفتگی است. لحظه از بین رفتن تعادل و آرامشی که محصول آن تعادل بوده است. این ویژگی درام در اتصال با مسائل انسانی و موقعیتهای اجتماعی به ناچار خاصیتی انتقادی پیدا میکند. اگر درام نباشد ما بسیاری از مصایب و مشکلات خود را بیرون از جریان غافلانه زندگی روزمره تشخیص نمیدهیم و به طرز رقتانگیزی به آنها عادت میکنیم. پس در ذات درام نقد است و پس از نقد امکان اصلاح.
درام از لحظه آشفتگی و از بین رفتن تعادل آغاز میشود ولی همواره به تعادلی تازه میرسد و آرامشی نوین را نوید میدهد. پس درام در ذات خود نقاد اما مصلح و در نهایت امیدبخش است. همین مسأله هم هست که مدام هنر درام و نمایش را در قالب رسانههای نوین بازتولید میکند. پس از تئاتر درام در رادیو، تلویزیون، سینما، حالا در اینترنت و پلتفرمهای دیجیتال، بازیهای کامپیوتری و حتی فضای واقعیت مجازی تکثیر شده و ساختارها و اشکال نوینی پیدا کرده است. گویی هنرهای دراماتیک و نمایشی مواجهه ناگزیر و ذاتی انسان هستند با جهان پیراموناش که به همان استعداد معجزهآسای تقلید و آموختن از تقلید در آدمی بازمیگردد. با این رویکرد باید از هنرهای دراماتیک و نگاه آنها به مصایب و دشواریهای جامعه استقبال کنیم و هر چند که گاهی این نگاه ممکن است درست و دقیق نباشد، اما در نهایت به ما ایدههایی خواهد داد تا موضوعشناسی کنیم و به مسائل فردی و جمعی خود دقیقتر توجه کنیم.
اما خط دیگری از دوران مدرن و خاصه انتهای قرن بیستم در هنرهای دراماتیک به وجود آمد که میتوان نام آن را درام آرامش نامید. شکلی از درامپردازی که وارث شاعرانگی و نگرش انفسی به این هنر است و در داستانگویی اهل خلاصگی و رفتن سراغ لحظات ساده و گاه پیش پاافتاده است. قالبی که در آثار نمایشی برخی درامنویسان جدید از جمله میشل دویچ در دهه هفتاد شروع شد و به برنار ماری کلتس، ژان لوک لاگرس رسید و امروزه در نویسندگانی چون یون فوسه، ورونیکا اولمی و... ادامه یافته است. اما بیش از همه، این درام آرامش که با مینیمالیسم به نوعی همزاد است را میتوان در سینمای مدرن بازیافت.
نمونه اعلای این نگاه را در آثار عباس کیارستمی تجربه کردیم خاصه در آن سه گانه لطیف کوکر، همچنین این روزها از نوری بیگلی جیلان ترک تا هونگ سنگ سو کرهای و همچنین فیلمسازان امریکایی و اروپایی متفاوتی خط درام آرامش را میتوان پی گرفت. هنوز صورتبندی کامل ژانرشناسانهای از این نوع درام و عناصر تشکیلدهندهاش انجام نشده است اما میتوان گفت دوشادوش آن درام تنش، درام آرامش هم جریان دارد و بخصوص میتوان این روند را در سینما به خوبی پی گرفت. هرجامعهای احتمالاً برای رسیدن به آن آرمان تعادل نیاز به هر دوی این گونهها دارد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه