به مناسبت بزرگداشت «روز جهانی آینده»

آینده‌نگری بدون کاربرد، وهم خالص است


دکتر رضا داوری اردکانی
رئیس فرهنگستان علوم ایران
1 «آینده‌نگری» یک مطلب بحثی و نظری نیست؛ اکنون هیچ علمی را «نظری» و «بحثی» صرف نمی‌توان دانست اما بعضی علوم آشکارا علم عمل‌اند و از عمل جدا نمی‌شوند و اگر با عمل نباشند وجودشان هم وجهی ندارد. درست است که آینده‌نگری صورتی از پژوهش است و روش‌ها و قواعد و ضوابط دارد اما آینده‌نگری بدون کاربرد وهم خالص است و مثل این می ماند که نانوا با «مفاهیم» آرد ، آب ، خمیر ، آتش و تنور، نان بپزد و بخواهد به مردم بفروشد!
2 یکی از مشکلات فرهنگ ما تلقی خوشبینانه‌ای است که از آموزش محض داریم و می‌پنداریم که هرچه در مدرسه بیاموزیم در جان دانش‌آموز می‌نشیند و او به آموزش‌ها عمل می‌کند، اما واقعیت این است که درس مدرسه وقتی مؤثر است که جزئی از زندگی باشد و در نظام کلی کشور مورد استفاده قرار گیرد. اگر آینده‌نگری نیست نه از آن رو است که برنامه‌نویسان قواعد آن را نمی‌دانند و باید قواعد و روش را یاد بگیرند و اگر یاد بگیرند مشکل رفع می‌شود. برای اینکه آینده‌نگری و برنامه‌ریزی میسر شود اول باید در راه آینده‌نگری و آینده‌سازی وارد شد تا نیاز به این آموزش پدید آید. به عبارت دیگر، باید به آینده رو کرد و قدم در راه آن گذاشت آنگاه است که به ره‌آموزی نیاز پیدا می‌شود.
3. «آینده» در نظر ما معمولاً روزها و سال‌هایی است که بعد از اکنون و امروز می‌آیند. این تصور یا توهم نادرست نیست اما آیا این روزها تهی هستند و ما به دلخواه خود هرچه بخواهیم در آنها می‌ریزیم؟ به عبارت دیگر، آیا فکر می‌کنیم که امروز چه چیزها نداریم که باید داشته باشیم و آنها را برای ریختن در ظرف توهم فردا فهرست می‌کنیم تا آنها را بسازیم و به‌وجود آوریم؟ ولی آینده ظرف نیست. آینده اصلاً وجود ندارد و آنچه در فهم ما «آینده» نام دارد ناشی از صرف استعداد آینده داشتن و تعلق آدمی به زمان است.
4 اغلب گمان می‌کنند که پدید آمدن طرح یا فکرت آینده‌نگری وجهی از تکامل و مرحله‌ای از کمال علم و درک و عمل بشر است. گویی آدمی در مسیر پیشرفت به جایی رسیده است که با آینده‌نگری زمان را به تسخیر خود درمی‌آورد. توجیه قضیه هم این است یا می‌تواند این باشد که قرن نوزدهمی‌ها آینده‌نگری نداشتند و ما اکنون آن را داریم. درست است که قرن نوزدهمی‌ها آینده‌نگری نداشتند اما به آن نیازمند هم نبودند. اگر مردم در زمانی چیزی ندارند و به آن نیازمند هم نیستند این نداشتن نقص نیست و اگر فردا نیاز پیدا کردند و در پی آن رفتند و به آن رسیدند نقصی را که در زندگی‌شان بر اثر نیاز پدید آمده بود رفع کرده‌اند؛ نه اینکه ضرورتاً به کمال رسیده باشند و بدا به حال مردمی که نیاز پیدا کرده باشند و از عهده برآوردن نیاز خود برنیایند. پدید آمدن آینده‌نگری در زمان کنونی، کمال آدمی و کمال علم نیست زیرا آینده‌نگری در جهان کنونی یک نیاز است.
5 اکنون امریکا و اروپای توسعه‌یافته را قدرت تکنیک راه می‌برد و این تکنیک کم و بیش در راهبرد امور، تدبیر و سیاست را نیز در خدمت خود درآورده است. بنابراین، دیگر چشم‌انداز ندارند و به راهی می‌روند که تکنولوژی پیشرو آن است. جهان توسعه‌نیافته نیز که بیشتر نظر به وضع جهان توسعه‌یافته دارد، به آینده‌نگری احساس نیاز می‌کند. در حقیقت این آینده‌نگری بیشتر گرده‌برداری از مسیرهایی است که اروپای غربی و امریکای شمالی آن را طی کرده و به پیشرفت علمی تکنیکی رسیده‌اند. پس آینده‌نگری طرحی برای تدارک و جبران یک نارسایی یا نقص است.
6 اما واقعیت این است که آینده‌نگرها باید با فلسفه و علوم‌انسانی و اجتماعی و مخصوصاً با تاریخ و اوضاع و امکان‌ های کشوری که در پی طراحی و ساختن آینده‌ آنند آشنا باشند، به این جهت علم آینده‌نگری در هر کشوری خاص آن کشور است و رونویسی از کلیاتی که درباره آینده‌نگری و برنامه‌ریزی گفته شده است دردی را
درمان نمی‌کند.
علم آینده‌نگری سه جزء دارد: جزء اول، کلیات و اصول و قواعد است این اصول و قواعد با نظر کلی به سیر تجدد و رسیدن بعضی کشورها به توسعه تدوین شده است. این علم باید باشد اما برای پیمودن راه توسعه به استمداد از آن اکتفا نمی‌توان کرد. جزء دوم این علم، اطلاع از شرایط و امکان‌های مادی و انسانی و شناخت اولویت‌ها و ترتیب کارها در هر کشور است. جزء سوم، اراده و عزم کشور و تصمیم حکومت و توانایی برای ورود و سیر در راه توسعه است، این عزم و اراده و تصمیم و توانایی اگر نباشد اجزای دیگر مهمل می‌ماند و به کار نمی‌آید.
7 براساس این مقدمات، آینده‌نگری را باید نقشه‌راه بدانیم. همه مردم جهان می‌توانند یک مقصد داشته باشند و همه به سوی آن مقصد بروند اما راه و نقشه راهشان از آن جهت ممتاز است که مبادی متفاوت است و کشورها از جایی که در آنجا توقف دارند باید سفر را آغاز کنند و چه بسا که راهشان پر از دشواری باشد. روندگان راه به سوی مقصد توسعه بنیه و قوه مشابه و مساوی ندارند اگر روندگان عزم و همت توسعه دارند، راه را بی‌وقفه طی می‌کنند اما اگر عزم و اراده رفتن نداشته باشند در هر فرصتی با بهانه‌ای کنار راه می‌نشینند.
آینده‌نگری و برنامه‌ریزی آینده از عهده کسی برمی‌آید که زمین اکنون زیر پای خود را بشناسد، این کار با صرف دانستن و آموختن تمام نمی‌شود. بنابراین برگزاری روز آینده‌نگری لازم است اما باید برای تذکر باشد؛ تذکر به اینکه در کار آینده‌نگری تاکنون چه کرده‌ایم؟ و اگر کاری نکرده‌ایم مانع چه بوده؟ و چه اقدامی برای رفع آن شده است؟ و اکنون چه می‌توان و باید کرد؟ در این صورت روز آینده‌نگری جشن آینده‌نگری می‌تواند باشد.

مکتوب حاضر، ویرایش و تلخیص شده «ایران» از متن سخنرانی دکتر رضا داوری اردکانی است که در مراسم «بزرگداشت روز جهانی آینده» در محل فرهنگستان علوم ایران ارائه شد.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7866/29/605526/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها