نگاهی به تحولات پاکستان در گفتوگو با «محسن روحی صفت»، دیپلمات پیشین ایران در پاکستان
مقابله اسلامآباد با توطئهچینیهای امریکا
زهره صفاری/ سناریوی اپوزیسیون پاکستان برای برکناری عمرانخان که بسیاری آن را ناشی از نفوذ خارجی میدانند، با انحلال پارلمان به بنبست کشیده شد. حالا دولت اسلامآباد تا برگزاری انتخابات زودهنگام 90 روز فرصت دارد تا با یارگیریهای مناسب بتواند اوضاع را تحت کنترل خود درآورد. برای تحلیل این وقایع، گفتوگویی با «محسن روحی صفت»، دیپلمات پیشین ایران در پاکستان داشتیم.
جرقه برکناری عمرانخان از کجا و چگونه زده شد؟
گرچه سیستم سیاسی پاکستان مدتی با مداخله نظامیان شکل ریاستی به خود گرفت اما در کل سیستم سیاسی این کشور پارلمانی است. در این سیستم، نخستوزیر با رأی اعتماد مجلس، برای 5 سال به قدرت میرسد. اما در تاریخ این کشور کمتر دیده شده نخستوزیری بتواند این دوره را تکمیل کند. چراکه همیشه در میانه کار با ائتلاف و زد و بندهای سیاسی جناح مخالف، از قدرت ساقط میشود. نمونه این زد و بندها را به دفعات در دوران «بی نظیر بوتو» و «نواز شریف» شاهد بودیم. اما «عمرانخان» با توجه به پشتوانه خوب حزبی و ضعف دیگر احزاب، شرایط متفاوتی داشت و توانست تا این زمان که 4 سال از آغاز نخستوزیریاش میگذرد، به کار خود ادامه دهد. بنابراین برای تحلیل وقایع اخیر پاکستان باید علاوه بر فضای بینالمللی، قدرتهای جهانی و فضای منطقهای را نیز بررسی کنیم. قرارداد دوحه که زمینه ساز بازگشت طالبان به قدرت بود، این نشانه را داشت که امریکا درصدد است در شرق مرزهای ایران، جنوب روسیه، آسیای مرکزی و غرب چین آشوب و بههمریختگی ایجاد کند تا منطقه را در وضعیتی بلاتکلیف نگه دارد. در واقع امریکا با خروج از افغانستان، سود و زیانی در این منطقه ندارد اما در عین حال حاضر به پذیرش رقیب و منفعتخواهی آن در افغانستان و پاکستان نیست و ثبات و پیشرفت در منطقه را نیز نمیخواهد. بنابراین با بازگشت طالبان به قدرت موقعیت را برای ایجاد آشوب در منطقه مناسب دید. زیرا با حاکمیت طالبان در افغانستان، طالبان پاکستان نیز که خود را مستعد این شرایط میداند، بشدت پرتحرک شده و قدرت یافته است. پس نمیتوان طالبان پاکستان امروز را با 10 سال قبل مقایسه کرد و آنها نیز داعیه حکومت دارند. موضوعی که با توجه به دولتهای ضعیفی که در پاکستان مدام در حال تغییر هستند و از سوی دیگر تمایل افرادی مانند جمعیت علمای اسلام و رهبر آن «مولانا فضل الرحمن» برای به دست گرفتن قدرت، پیشبینی وضعیت بیثباتی در پاکستان در سالهای آینده را نیز دور از ذهن نشان نمیدهد.
در این شرایط امریکا به این باور رسیده است که نیروهای مذهبی افراطی از پتانسیل بیشتری برای بر هم زدن آرامش و ثبات در منطقه برخوردارند چراکه نیروهای تکنوکرات، بوروکرات و لیبرال قادر بر بسیج مردمی نیستند و نمیتوانند هدف آنها برای ایجاد بیثباتی را محقق کنند. از طرفی این فضای بیثبات در افغانستان و پاکستان، با به مخاطره انداختن موقعیت جاده ابریشم و همچنین تأثیرگذاری بر اویغورهای سین کیانگ به ضرر چین خواهد بود و از آنجا که جنوب روسیه و کشورهای آسیای مرکزی را تحت تأثیر قرار میدهد و تمرکز مسکو در این منطقه را بیشتر خواهد کرد، برای روسها نیز چندان خوشایند نیست. البته این طرحی دراز مدت است که تنها گام اول آن در افغانستان برداشته شده اما در حال تسری به منطقه است. در این شرایط با توجه به اثرگذاری ارتش پاکستان در سیاست داخلی این کشور، بزرگترین مانع در اجرای این طرح یا به عبارت بهتر تهدید بلند مدت، ارتش آن خواهد بود. این تهدید برای منطقه قابل چشمپوشی نیست چراکه در دو سال گذشته عمرانخان دولتی قوی بود اما ناگهان همه چیز علیه نخستوزیر شده است.
آیا شرایط پاکستان به مخالفت اسلامآباد با امریکا در تقابل با روسیه مربوط بود؟
انتظار امریکا، همراهی بیشتر اسلام آباد در اجرای سیاستهایش در منطقه بود اما آنچه میبینیم کاهش همراهی این کشور با امریکا، نسبت به سال گذشته است. یک نمونه آن جنگ یمن بود که پاکستان آنطور که عربستان میخواست عمل نکرد اما در موضوع اوکراین، پاکستان با هر دو طرف ارتباط گرفت. «عمرانخان» اولین نخستوزیری بود که پس از حمله به اوکراین، سفر از پیش برنامهریزی شدهای به مسکو داشت و پس از آن با مقامات اوکراینی نیز ارتباط برقرار کرد و بر حاکمیت و تمامیت ارضی این کشور تأکید کرد. اما این توازن میان روسیه و اوکراین مطلوب امریکا نبود و واشنگتن از پاکستان انتظار داشت تنها از اوکراین حمایت کند.
آیا موضع عارف علوی و همراهیهای او با عمرانخان پایدار خواهد بود؟
رئیس جمهور پاکستان قدرتی در سیاست موجود این کشور ندارد و تنها وقتی فراکسیونی اکثریت آرا را دارد از آن فراکسیون میخواهد نخستوزیرش را معرفی کند. در موضوع انحلال نیز از آنجا که شمار مخالفان در پارلمان بیش از حامیان عمرانخان بودند، رأی بر منحل شدن پارلمان داد تا انتخابات جدید صفبندی سیاسی داخل کشور را تعیین کند.
در بازه 90 روزه تا انتخابات احتمال کودتا وجود دارد؟
بله. ممکن است در این 90 روز اعتراضات خیابانی پیش آید یا حتی پس از انتخابات، اختلافاتی پیش بیاید و مناقشاتی ایجاد شود. از سوی دیگر برخی تحلیلگران سیاسی معتقدند ارتش مدتی است از پشت پرده، اوضاع را هدایت میکند اما به در دست گرفتن قدرت بیتمایل نیست، مانند همان زمانی که «مشرف» کودتا کرد و رئیس جمهور شد.
جرقه برکناری عمرانخان از کجا و چگونه زده شد؟
گرچه سیستم سیاسی پاکستان مدتی با مداخله نظامیان شکل ریاستی به خود گرفت اما در کل سیستم سیاسی این کشور پارلمانی است. در این سیستم، نخستوزیر با رأی اعتماد مجلس، برای 5 سال به قدرت میرسد. اما در تاریخ این کشور کمتر دیده شده نخستوزیری بتواند این دوره را تکمیل کند. چراکه همیشه در میانه کار با ائتلاف و زد و بندهای سیاسی جناح مخالف، از قدرت ساقط میشود. نمونه این زد و بندها را به دفعات در دوران «بی نظیر بوتو» و «نواز شریف» شاهد بودیم. اما «عمرانخان» با توجه به پشتوانه خوب حزبی و ضعف دیگر احزاب، شرایط متفاوتی داشت و توانست تا این زمان که 4 سال از آغاز نخستوزیریاش میگذرد، به کار خود ادامه دهد. بنابراین برای تحلیل وقایع اخیر پاکستان باید علاوه بر فضای بینالمللی، قدرتهای جهانی و فضای منطقهای را نیز بررسی کنیم. قرارداد دوحه که زمینه ساز بازگشت طالبان به قدرت بود، این نشانه را داشت که امریکا درصدد است در شرق مرزهای ایران، جنوب روسیه، آسیای مرکزی و غرب چین آشوب و بههمریختگی ایجاد کند تا منطقه را در وضعیتی بلاتکلیف نگه دارد. در واقع امریکا با خروج از افغانستان، سود و زیانی در این منطقه ندارد اما در عین حال حاضر به پذیرش رقیب و منفعتخواهی آن در افغانستان و پاکستان نیست و ثبات و پیشرفت در منطقه را نیز نمیخواهد. بنابراین با بازگشت طالبان به قدرت موقعیت را برای ایجاد آشوب در منطقه مناسب دید. زیرا با حاکمیت طالبان در افغانستان، طالبان پاکستان نیز که خود را مستعد این شرایط میداند، بشدت پرتحرک شده و قدرت یافته است. پس نمیتوان طالبان پاکستان امروز را با 10 سال قبل مقایسه کرد و آنها نیز داعیه حکومت دارند. موضوعی که با توجه به دولتهای ضعیفی که در پاکستان مدام در حال تغییر هستند و از سوی دیگر تمایل افرادی مانند جمعیت علمای اسلام و رهبر آن «مولانا فضل الرحمن» برای به دست گرفتن قدرت، پیشبینی وضعیت بیثباتی در پاکستان در سالهای آینده را نیز دور از ذهن نشان نمیدهد.
در این شرایط امریکا به این باور رسیده است که نیروهای مذهبی افراطی از پتانسیل بیشتری برای بر هم زدن آرامش و ثبات در منطقه برخوردارند چراکه نیروهای تکنوکرات، بوروکرات و لیبرال قادر بر بسیج مردمی نیستند و نمیتوانند هدف آنها برای ایجاد بیثباتی را محقق کنند. از طرفی این فضای بیثبات در افغانستان و پاکستان، با به مخاطره انداختن موقعیت جاده ابریشم و همچنین تأثیرگذاری بر اویغورهای سین کیانگ به ضرر چین خواهد بود و از آنجا که جنوب روسیه و کشورهای آسیای مرکزی را تحت تأثیر قرار میدهد و تمرکز مسکو در این منطقه را بیشتر خواهد کرد، برای روسها نیز چندان خوشایند نیست. البته این طرحی دراز مدت است که تنها گام اول آن در افغانستان برداشته شده اما در حال تسری به منطقه است. در این شرایط با توجه به اثرگذاری ارتش پاکستان در سیاست داخلی این کشور، بزرگترین مانع در اجرای این طرح یا به عبارت بهتر تهدید بلند مدت، ارتش آن خواهد بود. این تهدید برای منطقه قابل چشمپوشی نیست چراکه در دو سال گذشته عمرانخان دولتی قوی بود اما ناگهان همه چیز علیه نخستوزیر شده است.
آیا شرایط پاکستان به مخالفت اسلامآباد با امریکا در تقابل با روسیه مربوط بود؟
انتظار امریکا، همراهی بیشتر اسلام آباد در اجرای سیاستهایش در منطقه بود اما آنچه میبینیم کاهش همراهی این کشور با امریکا، نسبت به سال گذشته است. یک نمونه آن جنگ یمن بود که پاکستان آنطور که عربستان میخواست عمل نکرد اما در موضوع اوکراین، پاکستان با هر دو طرف ارتباط گرفت. «عمرانخان» اولین نخستوزیری بود که پس از حمله به اوکراین، سفر از پیش برنامهریزی شدهای به مسکو داشت و پس از آن با مقامات اوکراینی نیز ارتباط برقرار کرد و بر حاکمیت و تمامیت ارضی این کشور تأکید کرد. اما این توازن میان روسیه و اوکراین مطلوب امریکا نبود و واشنگتن از پاکستان انتظار داشت تنها از اوکراین حمایت کند.
آیا موضع عارف علوی و همراهیهای او با عمرانخان پایدار خواهد بود؟
رئیس جمهور پاکستان قدرتی در سیاست موجود این کشور ندارد و تنها وقتی فراکسیونی اکثریت آرا را دارد از آن فراکسیون میخواهد نخستوزیرش را معرفی کند. در موضوع انحلال نیز از آنجا که شمار مخالفان در پارلمان بیش از حامیان عمرانخان بودند، رأی بر منحل شدن پارلمان داد تا انتخابات جدید صفبندی سیاسی داخل کشور را تعیین کند.
در بازه 90 روزه تا انتخابات احتمال کودتا وجود دارد؟
بله. ممکن است در این 90 روز اعتراضات خیابانی پیش آید یا حتی پس از انتخابات، اختلافاتی پیش بیاید و مناقشاتی ایجاد شود. از سوی دیگر برخی تحلیلگران سیاسی معتقدند ارتش مدتی است از پشت پرده، اوضاع را هدایت میکند اما به در دست گرفتن قدرت بیتمایل نیست، مانند همان زمانی که «مشرف» کودتا کرد و رئیس جمهور شد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه