جنگ روسیه و اوکراین؛ قمار غرب برای رهایی از قضاوت تاریخ


امیر فرشباف
ترجمه و تلخیص
اشاره: اندرو‌ هاموند مدرس دانشگاه آکسفورد در یادداشت خود* سعی دارد مخاطب را در این موضوع با خود همدل کند که قدرت‌های غربی در تلاش هستند جایگاه برتر اخلاقی جهانی را به طرز مزورانه‌‌ای به دست آورند؛ اما این تنها تا زمانی می‌‌تواند کارساز و میسر باشد که هیچ کس به تهاجم فاجعه‌‌بار و غیرقانونی امریکا و شرکایش به عراق و افغانستان طی سال‌‌های 2001 و  2003 اشاره‌‌ای هم نکند. در ادامه این یادداشت را می خوانید.
پوشش تشنج‌‌بار رسانه‌‌های غربی از تهاجم روسیه به اوکراین، نیاز قدیمی و پنهان غربی‌‌ها برای احیای بخت خود را آشکار می‌‌کند. تهاجم ایالات متحده و بریتانیا به عراق در سال 2003 ضربه‌‌ای جدی به ادعای سنتی قدرت‌‌های غربی مبنی بر اینکه آنها معیار جهانی تمدن هستند، بود. آنها همواره به زعم خود از این ادعاها برای توجیه صورت‌‌بخشی به جهان مدرن و برای تقویت تداوم سلطه خود بر نهادهای سیاسی و مالی بین‌المللی استفاده کرده‌‌اند.
حتی در آن زمان، بسیاری گمان می‌کردند که جورج بوش، رئیس ‌جمهور سابق امریکا و همدستش، نخست‌وزیر بریتانیا، تونی بلر، واقعاً با هدف نابودی برنامه‌های تسلیحات هسته‌ای و بیولوژیکی [عراق] به جنگ می‌روند.
شورشیان عراقی بسرعت مأموریت غرب را به یک کابوس تبدیل کردند و در حالی که معماران اشغال [عراق] موفق شدند این کشور را از فهرست دشمنان اسرائیل خلاص کنند، حال می‌‌بایست با ظهور ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌‌ای مبارزه می‌‌کردند.
پیامدهای جنگ به لحاظ تلفات انسانی، ویرانگر بود؛ در پنج سال نخست جنگ، آمارها در مورد کل تلفات -البته اکثراً عراقی‌‌ها- از 150 هزار تا یک میلیون نفر تخمین زده می‌‌شود. از سوی دیگر، طبق برآورد نهادهای بین‌المللی، این جنگ همچنین، پس از 13 سال تحریم‌های سازمان ملل، منجر به مرگ بیش از 500 هزار نفر شد که عمدتاً به دلیل دسترسی محدود به دارو بود. این ارقام در آن زمان مورد تردید قرار گرفت؛ اما مادلین آلبرایت، سفیر ایالات متحده در سازمان ملل در سال 1996، در آن زمان به طرز مفتضحانه‌‌ای گفت که «این مرگ‌ها ارزش آن را داشتند!» او متعاقباً به سمت وزیر امور خارجه ارتقا یافت...
همچنین اشغال افغانستان، در کنار استفاده از شکنجه -آن ‌‌هم در مقیاسی وسیع- با مجوزهای قانونی سیاستمداران ایالات متحده صورت گرفت؛ ویکی لیکس با انتشار یکسری اسناد از سال 2010 که میزان مرگ و آزار غیرنظامیان را آشکار می‌‌کرد، این رسوایی را امتداد بخشید. شکست در عراق یکی از عواملی بود که از یک‌‌سو، زمینه را برای ظهور شخصیتی مانند دونالد ترامپ و رأی بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا فراهم کرد و از سوی دیگر، منجر به از دست رفتن رأی وفاداران سنتی بخش حاکم شد. صرفنظر از غرب، ادبیات منزجرکننده شرق‌شناسی همچون ادوارد سعید نیز ادعاها و پیش‌‌فرض‌‌های مبنی بر برتری تمدن غربی را القا می‌‌کرد. تا همین اواخر که بحران اوکراین، غرب را وادار کرد که با ذات و روح حقیقی خودش مواجه و متوجه شود که در نهایت، این روح همچنان زنده است.
 تاوان
به این چند نمونه بنگرید: کوری شاکه سیاستمدار نومحافظه‌‌کار نوشته است: «ولادیمیر پوتین، رئیس‌ جمهور روسیه در تلاش برای درهم شکستن غربگرایی اوکراین، درعین حال، ایمان خود به جهانشمول بودن ارزش‌های غربی تأیید کرده است!» همتای بریتانیایی دانیل‌هانان در روزنامه دیلی تلگراف نیز نوشت که «تهاجم روسیه به خودی خود حمله‌‌ای به تمدن و چالشی برای هژمونی فرهنگی غرب بود» و هیلاری کلینتون، دشمن قدیمی پوتین نیز در مقابل، یک «وضعیت اضطراری برای دموکراسی» را به عنوان الگویی جهانی اعلام کرد.
در کنار این اظهارات، اعتبار سازمان‌های اطلاعاتی ایالات متحده و بریتانیا هم -که به سیاستمداران آنچه را که برای توجیه حمله به عراق می‌خواستند بشنوند، ارائه می‌‌کردند- پس از اثبات صحت گزارش‌های حمله قریب‌الوقوع [روسیه به اوکراین] دوباره افزایش یافته است. در همین راستا، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، تاوان گناهان سلف سابق خود یعنی کالین پاول -که زمانی در شورای امنیت سازمان ملل، شواهد ایالات متحده از سلاح‌های کشتار جمعی عراق را قبل از جنگ 2003 ارائه کرد- را بازپس می‌‌دهد. با این حال، سیاستمدارانی که می‌خواهند اوکراین را به گورستان رؤیاهای پوتین تبدیل کنند، به نحو تکلف‌‌آمیزی موضوع تهاجم به عراق را مسکوت گذاشته‌‌اند؛ بلر، که بریتانیا را به سوی این تجاوز سوق داد، سکوت کرده و دیوید فروم - تنظیم کننده سخنرانی «محور شرارت» جورج بوش- اظهارات خود را به بحث تحریم‌‌های مالی محدود کرده است.اما موضوع تهاجم به عراق در مصاحبه با فاکس نیوز بود که آشکارا ظاهر شد. کاندولیزا رایس (وزیر اسبق امور خارجه ایالات متحده) که در زمان لشکرکشی امریکا به عراق، سمت مشاور امنیت ملی را به عهده داشت، درحالی که مجری تلویزیون گفت تهاجم به یک کشور مستقل یک جنایت جنگی است، به دوربین زل زد و پاسخ داد: «خب، این قطعاً خلاف تمام اصول حقوق و نظم بین‌‌المللی است.» بنابراین، درحالی که برای اروپا تکان دهنده است که یک بار دیگر شاهد لشکرکشی نظامی به یک کشور همسایه برای برکناری یک دولت یا تصرف قلمرو آن باشد -همان‌‌طور که اغلب در تاریخ خونین آن اتفاق افتاده- اما لحن گفتمان عمومی نشان می‌‌دهد که چیز دیگری غیر از فوران غم و اندوه در حال وقوع است.
نفاق غرب
با این حال، شوربختانه باید گفت که هرگونه تمایل به نجات و رهایی [غربیان از شرّ این سوء سابقه تاریخی] به اندازه همان تهاجم گسترده، درکنار سخنان برتری‌‌طلبانه‌‌ای که تنها ریاکاری غرب را برای جهانیان تداعی می‌‌کند، خدشه دار شده است. به عنوان مثال، چارلی داگاتا، خبرنگار شبکه تلویزیونی امریکایی  CBS اظهار داشت که «این بحران تکان دهنده بود؛ زیرا اوکراینی‌‌ها نسبتاً متمدن‌‌تر و نسبتاً اروپایی‌‌تر [از مردم آسیا و آفریقا] بودند و اوکراین جایی مانند عراق یا افغانستان نیست»، درحالی که مقاله‌‌ای از وال استریت ژورنال نشان می‌‌دهد که روسیه اتفاقاً از مسیر تمدن به سمت «گذشته آسیایی» خود منحرف شده است.از آهنگ پخش زنده شنبه شب (Saturday Night Live) برای اوکراین تا اظهارات مورخ انگلیسی (نایل فرگوسن) که خشم خود را علیه مفهوم تمدن اروپایی ابراز کرد تا لیز تراس -که با کلاه خز روسی مانند یک حسابدار در تعطیلات آخر هفته در مسکو ژست گرفته است- همه اینها نشان دهنده یک توهم خاص در مورد جایگاه غرب در جهان و پیامی برای مردم آن هستند.
* Russia-Ukraine war: The West sees its chance for redemption over Iraq
Andrew Hammond, middleeasteye.net


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7877/6/607970/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها