آسیبشناسی موانع خودکفایی دانههای روغنی
عبدالمجید شیخی
کارشناس اقتصاد کشاورزی
آنچه باعث شد طرح خودکفایی دانههای روغنی همچون طرحهای دیگر حوزه کشاورزی موفق نباشد در قالب چند عامل قابل تبیین است.
نخست آنکه شرایط آبوهوایی همچنان نامساعد است و خشکسالی بهعنوان یکی از عوامل محدود کننده و تهدید کننده توسعه کشت دانههای روغنی وجود دارد. این یک مانع عملی، طبیعی و ناخواسته است که پیشروی طرحهای خودکفایی قرار دارد و در طول سالهای گذشته هم نشان داده شده که آبوهوا تأثیر فراوانی بر طرحهای خودکفایی حوزه کشاورزی دارد.
عامل دوم شیوه تشویق کشاورزان به کشت است که برای این مهم به ابزار مهم خرید تضمینی و قیمت تضمینی احتیاج داریم. درواقع دولت بدون این ابزار نمیتواند صرفاً با اعلام مستقیم یا بهصورت آمرانه کشاورزان را ترغیب به کشت کند.
عامل سوم در آسیبشناسی عدم تحقق خودکفایی دانههای روغنی به لابی واردات مربوط میشود. در حوزه کشاورزی هم مثل دیگر کالاها، واردکنندگان عمدتاً انحصار واردات کنجاله، ذرت، سویا و کلزا را دراختیار دارند و از آن سود میبرند. این انحصار بهعنوان یک عامل مؤثر نهایتاً دراختیار 7فرد حقیقی و حقوقی است اما متأسفانه هنوز نتوانستهایم انحصار را از دستشان خارج کنیم.
انحصار همواره برای اقتصاد تبعات جبرانناپذیری داشته است. اتفاقی که در حوزه کشاورزی رخ داد پیشتر در حوزه خودرو تجربه کرده بودیم و نتیجه آن تولید بیکیفیت خودروی داخلی است درحالی که اگر اقدام به تأسیس چند کارخانه خودروسازی میکردیم این انحصار شکسته میشد. در همین رابطه مصیبت دیگری که کشور از آن رنج میبرد این است که شاهد واردات چند میلیون تن خوراک دام و طیور و کنجاله هستیم درحالی که کارخانههای روغن کشی با 30درصد ظرفیت فعالیت میکنند. موضوع زمانی بغرنج میشود که همین واردکنندگان بهجای آنکه دانههای روغنی را وارد و به کارخانههای روغنکشی تحویل دهند، روغن و کنجاله را بهصورت جدا وارد میکنند و ارزش افزوده ناشی از فرایند روغنکشی به جیب خارجیها میرود.
حال پس از تحلیل سه عامل تأثیرگذار در عدم توفیق خودکفایی دانههای روغنی باید بهدنبال راهکارها و راههای برون رفت بود. در این زمینه چند پیشنهاد مطرح میشود. نخست آنکه باید الگوی کشت مناسب پیاده شود. الان هم دولت ابزار خوبی تحت عنوان کشت قراردادی مطرح کرده که اجرای آن میتواند این خلأ را پر کند. همچنین برای حل مشکل وابستگی به واردات روغن خوراکی ضرورت دارد بهجای پیگیری استحصال روغن از محصولات زراعی به سراغ استحصال دانههای روغنی درختی مثل زیتون برویم. در این راستا میتوان بسیاری از زمینهای ناهموار را به کشت زیتون اختصاص داد، حتی از زمینهای منابع طبیعی استفاده کرد و به تعبیری با یک تیر چند نشان زد. درواقع باید زمینهایی را که به کشت کلزا، آفتابگردان و سویا اختصاص دادیم برای کشت گندم، جو و ذرت استفاده کنیم و روغن مورد نیاز خوراکی را از طریق دانههای زیتون تأمین کنیم که امکان کشت به صورت دیم را هم دارند. اینگونه است که میتوان با وجود محدودیتهای آبی در تأمین دانههای روغنی به خودکفایی برسیم.
کارشناس اقتصاد کشاورزی
آنچه باعث شد طرح خودکفایی دانههای روغنی همچون طرحهای دیگر حوزه کشاورزی موفق نباشد در قالب چند عامل قابل تبیین است.
نخست آنکه شرایط آبوهوایی همچنان نامساعد است و خشکسالی بهعنوان یکی از عوامل محدود کننده و تهدید کننده توسعه کشت دانههای روغنی وجود دارد. این یک مانع عملی، طبیعی و ناخواسته است که پیشروی طرحهای خودکفایی قرار دارد و در طول سالهای گذشته هم نشان داده شده که آبوهوا تأثیر فراوانی بر طرحهای خودکفایی حوزه کشاورزی دارد.
عامل دوم شیوه تشویق کشاورزان به کشت است که برای این مهم به ابزار مهم خرید تضمینی و قیمت تضمینی احتیاج داریم. درواقع دولت بدون این ابزار نمیتواند صرفاً با اعلام مستقیم یا بهصورت آمرانه کشاورزان را ترغیب به کشت کند.
عامل سوم در آسیبشناسی عدم تحقق خودکفایی دانههای روغنی به لابی واردات مربوط میشود. در حوزه کشاورزی هم مثل دیگر کالاها، واردکنندگان عمدتاً انحصار واردات کنجاله، ذرت، سویا و کلزا را دراختیار دارند و از آن سود میبرند. این انحصار بهعنوان یک عامل مؤثر نهایتاً دراختیار 7فرد حقیقی و حقوقی است اما متأسفانه هنوز نتوانستهایم انحصار را از دستشان خارج کنیم.
انحصار همواره برای اقتصاد تبعات جبرانناپذیری داشته است. اتفاقی که در حوزه کشاورزی رخ داد پیشتر در حوزه خودرو تجربه کرده بودیم و نتیجه آن تولید بیکیفیت خودروی داخلی است درحالی که اگر اقدام به تأسیس چند کارخانه خودروسازی میکردیم این انحصار شکسته میشد. در همین رابطه مصیبت دیگری که کشور از آن رنج میبرد این است که شاهد واردات چند میلیون تن خوراک دام و طیور و کنجاله هستیم درحالی که کارخانههای روغن کشی با 30درصد ظرفیت فعالیت میکنند. موضوع زمانی بغرنج میشود که همین واردکنندگان بهجای آنکه دانههای روغنی را وارد و به کارخانههای روغنکشی تحویل دهند، روغن و کنجاله را بهصورت جدا وارد میکنند و ارزش افزوده ناشی از فرایند روغنکشی به جیب خارجیها میرود.
حال پس از تحلیل سه عامل تأثیرگذار در عدم توفیق خودکفایی دانههای روغنی باید بهدنبال راهکارها و راههای برون رفت بود. در این زمینه چند پیشنهاد مطرح میشود. نخست آنکه باید الگوی کشت مناسب پیاده شود. الان هم دولت ابزار خوبی تحت عنوان کشت قراردادی مطرح کرده که اجرای آن میتواند این خلأ را پر کند. همچنین برای حل مشکل وابستگی به واردات روغن خوراکی ضرورت دارد بهجای پیگیری استحصال روغن از محصولات زراعی به سراغ استحصال دانههای روغنی درختی مثل زیتون برویم. در این راستا میتوان بسیاری از زمینهای ناهموار را به کشت زیتون اختصاص داد، حتی از زمینهای منابع طبیعی استفاده کرد و به تعبیری با یک تیر چند نشان زد. درواقع باید زمینهایی را که به کشت کلزا، آفتابگردان و سویا اختصاص دادیم برای کشت گندم، جو و ذرت استفاده کنیم و روغن مورد نیاز خوراکی را از طریق دانههای زیتون تأمین کنیم که امکان کشت به صورت دیم را هم دارند. اینگونه است که میتوان با وجود محدودیتهای آبی در تأمین دانههای روغنی به خودکفایی برسیم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه