به مناسبت سالروز وفات حضرت خدیجه (س) اولین زنی که به آیین اسلام گروید
مادر ایمان
صالحه سکوت
پژوهشگر
سخن پیرامون همسر رسول خدا(ص) است آن کسی که امام صادق علیهالسلام در زیارت با لقب «امالمؤمنین» از ایشان یاد کردهاند. (زاد المعاد/458) و رسول خدا ایشان را جزو بهترین زنان عالم در کنار مریم، آسیه و فاطمه زهرا شمردهاند. (بحارالانوار.ج 16/ ص2)
در زیارات مختلف معصومین معمولاً در ابتدای زیارات نسب والای آن امام گفته میشود که جزو افتخارات ایشان به حساب میآید. وقتی در زیارات فاطمه زهرا(س) و امام مجتبی و سیدالشهدا علیهمالسلام دقت میکنیم میبینیم نام خدیجه کبری(س) در سلسله نسب ایشان در زیارتهایشان ذکر میشود. یعنی این نسبت با خدیجه کبری(س) موجب افتخارشان است.
امام سجاد(ع) وقتی در مجلس یزید میخواهد خود را معرفی کند و خطبه بخواند در ابتدای خطبه، نسب خود را چنین بیان میفرماید: انا ابن خدیجة الکبری من فرزند خدیجه کبری(س) هستم (بحارالانوار/ ج45/ ص 174) و در دعای ندبه خطاب به امام زمان(ع) چنین عرضه میداریم: «وَ ابنُ خَدیجَة الغَرّاء» ای فرزند خدیجه کبری(س). اگر شخصی شناخته شده نباشد انسان خود را به او معرفی نمیکند و این نسبنامه، حکایت از بزرگی شخصیت این بانو دارد. اما بزرگی و رفعت مقام این بانو -که در لابهلای صفحات تاریخ ما گم شده و کمتر به آن پرداخته شده است- چگونه بوده است؟
خدیجه کبری(س) بانویی است که در سن جوانی پیامبر با رسول خدا ازدواج کرد و حضور ایشان به حدی برای رسول خدا(ص) تأثیرگذار بود که پس از وفات ایشان مکرر از آن بانو یاد میکرد و حتی وقتی نام شریف ایشان به میان میآمد اشک از دیدگان حبیب خدا رسول اکرم جاری میشد و وقتی از رسول خدا سؤال میکردند، مگر این بانو چه ویژگیهایی داشت که شما مکرر از او یاد میکنید؟ حضرت پاسخ میداد: این بانو زمانی که همه مرا تکذیب میکردند مرا تصدیق کرد و زمانی که دیگران کافر بودند به من ایمان آورد. (کشف الغمه/ج1/ص 508) و چرا اینگونه نباشد و حال اینکه این بانو اولین زنی بود که به رسول خاتم ایمان آورد و در کنار امیرمؤمنان که اولین ایمانآورنده بودند با رسول خدا به نماز میایستادند. (بحارالانوار/ ج 16/ ص 1)
در شب معراج، آنجا که رسول دو سرا رسیدند به آن مقام که «وَ کان قابَ قَوسَین أو أدنی» (نجم:9) از جبرئیل سؤال کرد: ای جبرئیل آیا درخواستی از من داری؟ جناب جبرئیل این ملک مقرب الهی پاسخ میدهد: درخواست من این است که «أن تَقْرَأ عَلَى خَدِیجَه مِنَالله وَ مِنِّی السَّلَام»به خدیجه از سوی من و از سوی خدای متعال سلام برسان. (بحارالانوار/ ج 16/ ص 7) خدای متعال در شب معراج به خدیجه کبری سلام رسانده است.
رسول خدا در دوران حیات خود و پس از وفات این بانو، برای دوستداران حضرت خدیجه احترام خاص و ویژهای قائل بود. نقل است که وقتی گوسفندی ذبح میشد رسول خدا دستور میداد ابتدا برای «اصدقاء خدیجه» یعنی دوستداران خدیجه کبری(س) ببرند. (نهجالحق/ 369) روزی زن کهنسالی خدمت رسول خدا رسید، دیدند حضرت بسیار او را اکرام میکند وقتی سبب را جویا شدند، حضرت پاسخ داد؛ این زن از زمان حضرت خدیجه نزد ما رفت و آمد داشت (بحارالانوار/ج 16/ص 8) و این اکرامها و تکریمها تماماً به پشتوانه حضرت خدیجه کبری(س) بوده است.
جایگاه این بانو به گونهای بود که حتی دشمنان رسول خدا(ص) که از محبت آن حضرت به این بانو آگاه بودند، میگفتند ما با سخن گفتن در مورد حضرت خدیجه و ذکر خیر ایشان خود را به رسول خدا نزدیک میکردیم. (کشف الغمه/1/ 508)
از دنیا رفتن آن بانو برای رسول خدا و تنها دختر ایشان، بسیار سنگین بود. وقتی فاطمه زهرا(س) مادر خود خدیجه کبری را از دست داد، بسیار بیش از پیش به رسول خدا پناه میبرد و مکرراً سراغ مادر خود را از آن حضرت میگرفت. رسول خدا(ص) در پاسخ، جایگاه حضرت خدیجه(س) در بهشت را برای دخترش فاطمه(س) ذکر میکرد و میفرمود: فاطمه جان خدای متعال به تو سلام میرساند و میگوید مادرت در قصری در بهشت ساکن است که قصر او در میان قصر آسیه و مریم دختر عمران قرار دارد. (بحارالانوار/ ج16/ ص1)
در ماجرای شب تزویج فاطمه زهرا(س) با امیرمؤمنان(ع) که یکی از زمانهایی است که یک دختر به حضور مادر نیاز دارد، سخن از خدیجه کبری به میان میآید، رسول خدا با شنیدن نام آن بانو گریه کرده، میفرماید: «خَدیجَه و أینَ مثلُ خَدیجَه؟» کجا مانند خدیجه پیدا میشود و سپس ویژگیهای آن بانو را برمیشمرد: او مرا تصدیق کرد هنگامی که همگان مرا تکذیب میکردند و او مرا در دین خدا یاور بود و با اموال خود مرا یاری کرد و خدای متعال به من فرمود که خدیجه را به خانهای از زمرد در بهشت بشارت دهم. (بحارالانوار/ج43/ 131)
خدای متعال در قرآن کریم به رسول خود فرموده است چنین بگو: «قُلْ ان کنْتُمْ تُحِبُّونَالله فَاتَّبِعُونی یحْبِبْکمُالله»(آلعمران:31) اگر خدا را دوست دارید از من (رسول خدا) تبعیت کنید. پس پیروی کردن از سیره رسول خدا در واقع اعلام محبت به خدای متعال است و این محبت نشانگر ایمان شخص خواهد بود چرا که آمده است: «وَ الَّذینَ آمَنُوا أشَدُّ حُبًّا لِلَّه»(بقره: 165) مؤمنان کسانی هستند که محبت شدیدی به خدای متعال دارند.
حال اگر کسی میخواهد در زمره دوستداران خدای متعال و بلکه در زمره مؤمنین قرار گیرد- که همانا شرط ورود به بهشت ایمان است- باید که از رسول او تبعیت کند و یکی از مواردی که در سیره آن جناب مورد تبعیت میتواند قرار گیرد محبت داشتن به حضرت خدیجه کبری(س) و عرض ارادت به آن بانو است. باشد که خدای متعال ما را نیز در زمره دوستداران حضرت خدیجه کبری(س) قرار دهد.
شکر خدا که عبد خدای خدیجهایم
ما بندهایم و زیر لوای خدیجهایم
ما عاقبت بخیرِ دعای خدیجهایم
سینه کبودهای عزای خدیجهایم
پژوهشگر
سخن پیرامون همسر رسول خدا(ص) است آن کسی که امام صادق علیهالسلام در زیارت با لقب «امالمؤمنین» از ایشان یاد کردهاند. (زاد المعاد/458) و رسول خدا ایشان را جزو بهترین زنان عالم در کنار مریم، آسیه و فاطمه زهرا شمردهاند. (بحارالانوار.ج 16/ ص2)
در زیارات مختلف معصومین معمولاً در ابتدای زیارات نسب والای آن امام گفته میشود که جزو افتخارات ایشان به حساب میآید. وقتی در زیارات فاطمه زهرا(س) و امام مجتبی و سیدالشهدا علیهمالسلام دقت میکنیم میبینیم نام خدیجه کبری(س) در سلسله نسب ایشان در زیارتهایشان ذکر میشود. یعنی این نسبت با خدیجه کبری(س) موجب افتخارشان است.
امام سجاد(ع) وقتی در مجلس یزید میخواهد خود را معرفی کند و خطبه بخواند در ابتدای خطبه، نسب خود را چنین بیان میفرماید: انا ابن خدیجة الکبری من فرزند خدیجه کبری(س) هستم (بحارالانوار/ ج45/ ص 174) و در دعای ندبه خطاب به امام زمان(ع) چنین عرضه میداریم: «وَ ابنُ خَدیجَة الغَرّاء» ای فرزند خدیجه کبری(س). اگر شخصی شناخته شده نباشد انسان خود را به او معرفی نمیکند و این نسبنامه، حکایت از بزرگی شخصیت این بانو دارد. اما بزرگی و رفعت مقام این بانو -که در لابهلای صفحات تاریخ ما گم شده و کمتر به آن پرداخته شده است- چگونه بوده است؟
خدیجه کبری(س) بانویی است که در سن جوانی پیامبر با رسول خدا ازدواج کرد و حضور ایشان به حدی برای رسول خدا(ص) تأثیرگذار بود که پس از وفات ایشان مکرر از آن بانو یاد میکرد و حتی وقتی نام شریف ایشان به میان میآمد اشک از دیدگان حبیب خدا رسول اکرم جاری میشد و وقتی از رسول خدا سؤال میکردند، مگر این بانو چه ویژگیهایی داشت که شما مکرر از او یاد میکنید؟ حضرت پاسخ میداد: این بانو زمانی که همه مرا تکذیب میکردند مرا تصدیق کرد و زمانی که دیگران کافر بودند به من ایمان آورد. (کشف الغمه/ج1/ص 508) و چرا اینگونه نباشد و حال اینکه این بانو اولین زنی بود که به رسول خاتم ایمان آورد و در کنار امیرمؤمنان که اولین ایمانآورنده بودند با رسول خدا به نماز میایستادند. (بحارالانوار/ ج 16/ ص 1)
در شب معراج، آنجا که رسول دو سرا رسیدند به آن مقام که «وَ کان قابَ قَوسَین أو أدنی» (نجم:9) از جبرئیل سؤال کرد: ای جبرئیل آیا درخواستی از من داری؟ جناب جبرئیل این ملک مقرب الهی پاسخ میدهد: درخواست من این است که «أن تَقْرَأ عَلَى خَدِیجَه مِنَالله وَ مِنِّی السَّلَام»به خدیجه از سوی من و از سوی خدای متعال سلام برسان. (بحارالانوار/ ج 16/ ص 7) خدای متعال در شب معراج به خدیجه کبری سلام رسانده است.
رسول خدا در دوران حیات خود و پس از وفات این بانو، برای دوستداران حضرت خدیجه احترام خاص و ویژهای قائل بود. نقل است که وقتی گوسفندی ذبح میشد رسول خدا دستور میداد ابتدا برای «اصدقاء خدیجه» یعنی دوستداران خدیجه کبری(س) ببرند. (نهجالحق/ 369) روزی زن کهنسالی خدمت رسول خدا رسید، دیدند حضرت بسیار او را اکرام میکند وقتی سبب را جویا شدند، حضرت پاسخ داد؛ این زن از زمان حضرت خدیجه نزد ما رفت و آمد داشت (بحارالانوار/ج 16/ص 8) و این اکرامها و تکریمها تماماً به پشتوانه حضرت خدیجه کبری(س) بوده است.
جایگاه این بانو به گونهای بود که حتی دشمنان رسول خدا(ص) که از محبت آن حضرت به این بانو آگاه بودند، میگفتند ما با سخن گفتن در مورد حضرت خدیجه و ذکر خیر ایشان خود را به رسول خدا نزدیک میکردیم. (کشف الغمه/1/ 508)
از دنیا رفتن آن بانو برای رسول خدا و تنها دختر ایشان، بسیار سنگین بود. وقتی فاطمه زهرا(س) مادر خود خدیجه کبری را از دست داد، بسیار بیش از پیش به رسول خدا پناه میبرد و مکرراً سراغ مادر خود را از آن حضرت میگرفت. رسول خدا(ص) در پاسخ، جایگاه حضرت خدیجه(س) در بهشت را برای دخترش فاطمه(س) ذکر میکرد و میفرمود: فاطمه جان خدای متعال به تو سلام میرساند و میگوید مادرت در قصری در بهشت ساکن است که قصر او در میان قصر آسیه و مریم دختر عمران قرار دارد. (بحارالانوار/ ج16/ ص1)
در ماجرای شب تزویج فاطمه زهرا(س) با امیرمؤمنان(ع) که یکی از زمانهایی است که یک دختر به حضور مادر نیاز دارد، سخن از خدیجه کبری به میان میآید، رسول خدا با شنیدن نام آن بانو گریه کرده، میفرماید: «خَدیجَه و أینَ مثلُ خَدیجَه؟» کجا مانند خدیجه پیدا میشود و سپس ویژگیهای آن بانو را برمیشمرد: او مرا تصدیق کرد هنگامی که همگان مرا تکذیب میکردند و او مرا در دین خدا یاور بود و با اموال خود مرا یاری کرد و خدای متعال به من فرمود که خدیجه را به خانهای از زمرد در بهشت بشارت دهم. (بحارالانوار/ج43/ 131)
خدای متعال در قرآن کریم به رسول خود فرموده است چنین بگو: «قُلْ ان کنْتُمْ تُحِبُّونَالله فَاتَّبِعُونی یحْبِبْکمُالله»(آلعمران:31) اگر خدا را دوست دارید از من (رسول خدا) تبعیت کنید. پس پیروی کردن از سیره رسول خدا در واقع اعلام محبت به خدای متعال است و این محبت نشانگر ایمان شخص خواهد بود چرا که آمده است: «وَ الَّذینَ آمَنُوا أشَدُّ حُبًّا لِلَّه»(بقره: 165) مؤمنان کسانی هستند که محبت شدیدی به خدای متعال دارند.
حال اگر کسی میخواهد در زمره دوستداران خدای متعال و بلکه در زمره مؤمنین قرار گیرد- که همانا شرط ورود به بهشت ایمان است- باید که از رسول او تبعیت کند و یکی از مواردی که در سیره آن جناب مورد تبعیت میتواند قرار گیرد محبت داشتن به حضرت خدیجه کبری(س) و عرض ارادت به آن بانو است. باشد که خدای متعال ما را نیز در زمره دوستداران حضرت خدیجه کبری(س) قرار دهد.
شکر خدا که عبد خدای خدیجهایم
ما بندهایم و زیر لوای خدیجهایم
ما عاقبت بخیرِ دعای خدیجهایم
سینه کبودهای عزای خدیجهایم
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه