آزمایش علمی تأثیر ثروت بر انصاف صاحبخانه‌ها

صاحبخانه، خوبش خوب است


محمدرضا رضایی
در این آزمایش ما به سه صاحبخانه بی‌انصاف، خانه‌هایی بزرگ‌تر و باکیفیت‌تر از خانه‌های خودشان امانت دادیم و به آنها گفتیم یک سال فرصت دارند تا این خانه‌ها را با شرایط بسیار عالی و خداپسندانه اجاره دهند و در پایان سال اگر مستأجران از صاحبخانه‌های خود راضی بودند، مالکیت خانه‌ها رسماً به خودشان منتقل خواهد شد.
فرایند یافتن مستأجر طی دوهفته انجام شد و پس از استقرار مستأجران، خانه‌ها شبانه‌روزی زیرنظر قرار گرفتند. در دو ماه اول دوره آزمایش همه‌چیز ظاهراً آرام و بدون مشکل پیش رفت. بعد از گذشت دو ماه، در یک صبح سرد زمستانی درب اولین خانه تحت‌نظر با شدت باز شد و صاحبخانه با عصبانیت زار و زندگی مستأجر را به بیرون پرتاب کرد.
پس از آوارگی کامل مستأجر بدبخت به سراغش رفتیم تا علت را جویا شویم. صاحبخانه از مستأجر خواسته بود که یا مبلغ اجاره را دوبرابر کند یا بچه تازه متولد شده‌اش را به بیمارستان مرجوع کند؛ چرا که وی خانه را به یک زوج اجاره داده و حوصله ونگ ونگ بچه را ندارد. ما مستأجر مفلوک را در همان سرما با بیچارگی‌هایش تنها گذاشتیم و به‌سراغ صاحبخانه رفتیم تا رد شدنش در آزمایش را اعلام کرده و خانه را از وی پس بگیریم.
پس از مراجعه به صاحبخانه اول، نامبرده به‌محض رؤیت عوامل ما در صحنه، کولی‌بازی در آورد و خودش را روی زمین انداخت و شروع به عربده‌کشی کرد مبنی بر این‌که «آی ایهاالنّاس اینها می‌خواهند حق من را بخورند و انتظار دارند خانه‌ای را که برای ساختنش جان کنده‌ام، مفت و مجانی اجاره بدهم تا آمار رسمی بی‌خانمانی پایین بیاید». وی در ادامه اقدام به خودزنی شدید کرد تا جایی که عوامل ما از ترس همسایه‌ها موقتاً متواری شدند.
اوضاع خانه دوم تا شش ماه آرام بود، تا این‌که یک روز متوجه شدیم مستأجر این خانه یک ساعت بعد از بازگشتن از اداره، مجدداً از خانه بیرون می‌آید و تا نیمه‌شب در تاکسی تلفنی محله مشغول به‌کار می‌شود. این در حالی بود که نامبرده هیچ بچه‌ای نداشت که خرج اضافه‌ای داشته باشد و حتی با همکاری یکی از زنان همسایه فهمیدیم که حالا حالاها بچه‌ای هم در راه نیست؛ پس حدس زدیم موضوع باید مربوط به اجاره‌خانه باشد.
پس از مصاحبه با مستأجر فهمیدیم صاحبخانه به‌بهانه تحریم‌های جدید امریکا، مبلغ اجاره‌خانه را سه برابر کرده است و نیز مستأجر را تهدید کرده که اگر راضی به پرداخت این مبلغ نشود، وی با املاکی‌های شهر رفاقت تورگی داشته و کاری می‌کند که هیچ‌جا خانه پیدا نکنند. این‌بار هم برای پس‌گرفتن خانه به صاحبخانه مراجعه کردیم ولی وی نه‌تنها خانه را پس نداد، بلکه یک پیت بنزین روی خودش خالی نمود و تهدید کرد که فندک را روشن خواهد کرد. باز هم از ترس اینکه خون نامبرده گردن ما نیفتد صحنه را ترک کردیم و مستأجر بدبخت هم به‌خاطر دهن‌لقی آواره کوچه و خیابان شد.
اما در خانه سوم تا پایان مهلت قرارداد اجاره هیچ مشکلی پیش نیامد و در روز تخلیه خانه نیز، مستأجر شاد و خندان صاحبخانه را در آغوش گرفت و از وی خداحافظی کرد. ما نیز خوشحال از این‌که آزمایشمان جواب داده، نزد صاحب‌خانه رفتیم و طی مراسمی باشکوه سند خانه را به وی تقدیم کردیم. نیمه‌های همان شب و در حالی که مشغول جمع کردن تجهیزاتمان بودیم، متوجه شدیم مستأجر سابق مخفیانه به محل برگشته و در سر کوچه وارد یک چاه شد و چند دقیقه بعد همراه با دو کودک از چاه خارج شد.
وقتی جریان را از وی پرسیدیم، گفت صاحبخانه شرط کرده بود که مستأجر نباید بچه داشته باشد وگرنه اثاثیه‌اش را می‌ریزد توی کوچه و مستأجر هم از ترس، یک سال تمام بچه‌هایش را از طریق تونل مخفی زیرزمینی جابه‌جا می‌کرده است. مجدداً برای بازپس‌گیری خانه به صاحبخانه مراجعه کردیم ولی وی با چندتا از رفیقان گولاخش تا سر خیابان ما را دنبال کرد و بدین‌ترتیب آزمایش موردنظر شکست مفتضحانه‌ای خورد.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7884/30/609178/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها