ما تابلوی نقاشی هستیم
علیرضا نراقی
منتقد
اگر همه اتفاقات زندگی ما اعم از علایق، آرزوها، باورها و البته رخدادها و تصمیماتمان به خطوطی رنگی تبدیل شوند، آن وقت احتمالاً زندگی ما به تابلوی نقاشی بزرگی تبدیل میشود که شاید اتصال این خطوط شکلی در آن به وجود بیاورد، یک تصویر معنادار بسازد و حسی را منتقل کند که همان معنای زندگی ما و حاصل عمرمان خواهد بود. علاقهای در کودکی که به رخدادی در بزرگسالی متصل میشود و آرزویی در نوجوانی که تصمیمی را در میانسالگی پشتیبانی میکند؛ باوری که رخدادهای بیمعنای روزمره را برایمان تلخ یا شیرین و با اهمیت و معنادار میسازد و خاطرهای در کودکی که تصویر هر روزه ذهن فرسوده شده ما در پیری میشود. آری، زندگی همه ما یک تابلوی بزرگ نقاشی است؛ تابلویی نامکشوف و حتی کشیده نشده، پر از خطوط و رنگهای متنوع نامرئی که گاه منظم و اغلب آشفته به هم متصل میشوند و سفر ما را روایت میکنند؛ تصویری که اغلب خود و دیگران دقیق نمیبینیم و در سراسر زندگی در پی آن هستیم.
مستند کوتاه «بقایای کیهانی»(Cosmic Debris) محصول سال ۲۰۱۸ به نویسندگی و کارگردانی پاتریک والدروپ این معنا را تداعی میکند. فیلم درباره دوستی و رابطه صمیمی یک انیماتور و فیلمساز مجاری به نام گابور سیپو با موسیقیدان بزرگ راک فرانک زاپا است. رابطهای که پیش از ملاقات این دو، در نوجوانی سیپو و به طور فردی اتفاق افتاده است، زمانی که او شیفته طنین استوار صدای زاپا و کلمات و پیچیدگی موسیقی او شده بود.
در سفر پر فراز و نشیب سیپو در فرار از دیکتاتوری مجارستان در میانه قرن بیستم و سرگردانیاش دور اروپا در حالی که هیچ نداشته و پیاده کشورها را میپیموده تا جایی برای زندگی پیدا کند هیچ خطی از آن علاقه نیست، اما در واقع بزودی سیپو به واسطه معشوقه خود به لسآنجلس میرسد. آنجا به انیماتور و طراحی مشهور و صاحب سبک تبدیل میشود و حالا این فرانک زاپا است که شیفته کار او میشود و این شیفتگی ارتباطی را شکل میدهد که دو طرفدار یکدیگر در دو نقطه و زمان مختلف به هم وصل و با هم همکار میشوند. تابلوی نقاشی اینجاست که شکل و شکوه پیدا میکند. حتی در آخرین ماههای زندگی زاپا، سیپو همچون نزدیکترین دوست کنار او بوده است. این اتصالات نامرئی اینگونه است که برای هر فرد معنایی منحصر به فرد از زندگی میسازد و فیلم تحسین شده «بقایای کیهانی» نمایشی دلچسب از این معنا است.
«بقایای کیهانی» که برنده جایزه بهترین مستند انیمیشنی از جشنواره مستند لسآنجلس در سال 2018 بوده است و همان سال در جشنواره ترابیکا نیز نامزد دریافت جایزه بهترین مستند بوده، فیلمی است ساده که متکی بر خاطرهگویی سیپو، عکسها و فیلمهای آرشیوی خاصه از زاپا و انیمیشنهایی است که در میانه روند اثر، مفهوم متخیل و عمیق فیلم را بازتاب میدهند. فیلم در عین کوتاهی اثرگذار است و صاحب عمق و رویکردی است که آن را به تجربه هنری دلپذیری برای مخاطب تبدیل میکند. این مستند کوتاه در پلتفرمهای مختلف نمایش خانگی در دسترس مخاطبان است.
منتقد
اگر همه اتفاقات زندگی ما اعم از علایق، آرزوها، باورها و البته رخدادها و تصمیماتمان به خطوطی رنگی تبدیل شوند، آن وقت احتمالاً زندگی ما به تابلوی نقاشی بزرگی تبدیل میشود که شاید اتصال این خطوط شکلی در آن به وجود بیاورد، یک تصویر معنادار بسازد و حسی را منتقل کند که همان معنای زندگی ما و حاصل عمرمان خواهد بود. علاقهای در کودکی که به رخدادی در بزرگسالی متصل میشود و آرزویی در نوجوانی که تصمیمی را در میانسالگی پشتیبانی میکند؛ باوری که رخدادهای بیمعنای روزمره را برایمان تلخ یا شیرین و با اهمیت و معنادار میسازد و خاطرهای در کودکی که تصویر هر روزه ذهن فرسوده شده ما در پیری میشود. آری، زندگی همه ما یک تابلوی بزرگ نقاشی است؛ تابلویی نامکشوف و حتی کشیده نشده، پر از خطوط و رنگهای متنوع نامرئی که گاه منظم و اغلب آشفته به هم متصل میشوند و سفر ما را روایت میکنند؛ تصویری که اغلب خود و دیگران دقیق نمیبینیم و در سراسر زندگی در پی آن هستیم.
مستند کوتاه «بقایای کیهانی»(Cosmic Debris) محصول سال ۲۰۱۸ به نویسندگی و کارگردانی پاتریک والدروپ این معنا را تداعی میکند. فیلم درباره دوستی و رابطه صمیمی یک انیماتور و فیلمساز مجاری به نام گابور سیپو با موسیقیدان بزرگ راک فرانک زاپا است. رابطهای که پیش از ملاقات این دو، در نوجوانی سیپو و به طور فردی اتفاق افتاده است، زمانی که او شیفته طنین استوار صدای زاپا و کلمات و پیچیدگی موسیقی او شده بود.
در سفر پر فراز و نشیب سیپو در فرار از دیکتاتوری مجارستان در میانه قرن بیستم و سرگردانیاش دور اروپا در حالی که هیچ نداشته و پیاده کشورها را میپیموده تا جایی برای زندگی پیدا کند هیچ خطی از آن علاقه نیست، اما در واقع بزودی سیپو به واسطه معشوقه خود به لسآنجلس میرسد. آنجا به انیماتور و طراحی مشهور و صاحب سبک تبدیل میشود و حالا این فرانک زاپا است که شیفته کار او میشود و این شیفتگی ارتباطی را شکل میدهد که دو طرفدار یکدیگر در دو نقطه و زمان مختلف به هم وصل و با هم همکار میشوند. تابلوی نقاشی اینجاست که شکل و شکوه پیدا میکند. حتی در آخرین ماههای زندگی زاپا، سیپو همچون نزدیکترین دوست کنار او بوده است. این اتصالات نامرئی اینگونه است که برای هر فرد معنایی منحصر به فرد از زندگی میسازد و فیلم تحسین شده «بقایای کیهانی» نمایشی دلچسب از این معنا است.
«بقایای کیهانی» که برنده جایزه بهترین مستند انیمیشنی از جشنواره مستند لسآنجلس در سال 2018 بوده است و همان سال در جشنواره ترابیکا نیز نامزد دریافت جایزه بهترین مستند بوده، فیلمی است ساده که متکی بر خاطرهگویی سیپو، عکسها و فیلمهای آرشیوی خاصه از زاپا و انیمیشنهایی است که در میانه روند اثر، مفهوم متخیل و عمیق فیلم را بازتاب میدهند. فیلم در عین کوتاهی اثرگذار است و صاحب عمق و رویکردی است که آن را به تجربه هنری دلپذیری برای مخاطب تبدیل میکند. این مستند کوتاه در پلتفرمهای مختلف نمایش خانگی در دسترس مخاطبان است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه