به انگیزه فرا رسیدن شب های نورانی «قدر»

بندگی کن تا که سلطانت کنند


رضا اسماعیلی- کسانی که تاریخ هزاره ادب پارسی را مطالعه کرده و با هنر شعر که اصیل‌ترین و بزرگترین سرمایه ملی ایران و ایرانیان است مأنوس و محشورند، هرگز حلاوت خوانش تحمیدیه‌های فاخر و باشکوه بزرگان شعر و ادب پارسی را از یاد نمی‌برند.
طبق آموزه‌های قرآنی و وحیانی، فلسفه آفرینش انسان و عالم خلقت چیزی جز بندگی حضرت حق نیست و همه انسان‌ها با تهذیب و تزکیه نفس می‌توانند به مقام بندگی نایل گردند. دیگر آنکه 124 هزار پیامبر برای هدایت انسان و دعوت او به یکتاپرستی و آموختن «ادب و آداب» بندگی مبعوث شده‌اند. به گفته قرآن، لازمه رسیدن به مقام بندگی، نیایش و ستایش ذات اقدس پروردگار است: «سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکیمُ.» آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است همه تسبیح خدا می‌گویند؛ و او شکست‌‏ناپذیر و حکیم است!
بنابراین اولین درس مکتب آل الله، درس «عبودیت و بندگی»ست که باید عامل به آن باشیم و خدای نکرده از سر شیفتگی و شیدایی محض در مدح و منقبت بزرگان دینی شعری نگوییم که باعث خشم پروردگار و وهن اهل بیت (علیهم السلام) شود. ما باید هم قبله و هم قبیله شاعران بصیری چون دعبل، کمیت، فرزدق و هاتف اصفهانی باشیم و شعرهای آیینی ما باید شعرهای روشنی از جنس شعر زیر باشد:
که یکی هست و هیچ نیست جز او
وحده لا اله الا هو
وقتی ما بر این سفره نورانی می‌نشینیم، باید ادب و آداب هم سفره بودن با خاندان رسالت را رعایت کنیم. ادب حکم می‌کند که ما از بزرگان دینی پیروی کنیم و پیروی از آنان امکان‌پذیر نیست مگر با تبیین سیره عملی آنان. بلا استثنا همه بزرگان دینی - قبل از هر چیز - بندگان صالح خدا بودند و در مسیر بندگی حضرت حق گام بر می‌داشتند. ما نیز اگر خود را مُحب و دوستدار خاندان رسالت می‌دانیم باید از آن ذوات مقدس درس «بندگی» بیاموزیم.
 اولین چیزی که در بررسی و کنکاش زندگی خاندان رسالت (علیهم السلام) و بزرگان دینی توجه انسان را به خود جلب می‌کند، این است که راز رستگاری و سربلندی آنان چیزی جز «بندگی» حضرت حق نیست و مگر نه این است که گفته اند: «بندگی کن تا که سلطانت کنند». از همین‌رو، راز عظمت و بزرگی این انسان‌های کامل را باید در عبودیت، تهذیب نفس، جهاد اکبر و تقوای ایشان جست وجو کرد.
«ابو بصیر» به نقل از امام باقر(ع) می‌گوید: «از جمله دعاهاى امیر المؤمنین(ع) این بود: اى خداى من! همین عزّت مرا بس که بنده توام و همین افتخار مرا بس که تو پروردگار منى. اى خداى من! همان گونه که من دوست دارم تو از آن منى، پس مرا به آنچه دوست دارى موفق بدار.»
(الحکم الزاهره، ترجمه انصارى، ص 488، ح 1352)
آری، عبودیت و بندگی خداوند سبحان، اصل و ریشه تمام کرامات بزرگان عالم و جانمایه سعادت و رستگاری انسان است. کسی که به مقام بندگی برسد، قلبش از حجاب‌های ظلمانی و شیطانی رهایی می‌یابد و راه باروری و بالندگی برایش هموار می‌شود و به توفیقاتی دست پیدا می‌کند که دیگران از آن توفیقات محرومند. از همین روست که عارف وارسته «خواجه عبدالله انصاری» گفته است: «الهی! اگر یکبار گویی بنده من، از عرش بگذرد خنده من»
عبادت به معنای اظهار بندگی، عالی‌ترین و زیباترین جلوه خاکساری و فروتنی در برابر خدا است. آفرینش هستی و بعثت پیامبران برای عبادت است. خداوند در قرآن می‌فرماید: وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإنسَ إِلا لِیعْبُدُونِ؛ (سوره ذاریات، آیه 56)هدف از آفرینش هستی و جن و انس، عبادت خداوند است. رسالت همه پیامبران توحیدی نیز دعوت مردم به پرستش خداوند بوده است: وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کلِّ اُمَّه رَسُولاً ان اعْبُدُوا‌الله وَاجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ. (سوره نحل، آیه36)
امروز اما به شهادت بسیاری از صاحبنظران وپژوهشگران، در مجموعه اشعار شاعران معاصر به ندرت با توحیدیه‌های عمیق و فاخری از جنس توحیدیه‌های فاخرقله‌های شعر و ادب پارسی روبرو  می‌شویم. از همین رو، با دریغ و تأسف باید گفت که شعر توحیدی و نیایشی حلقه گمشده شعر دینی و آیینی روزگار ماست. برای اثبات این ادعا کافیست تأملی اجمالی در هزاران هزار دفتر شعری که در طول سال‌های بعد از انقلاب از سوی شاعران چاپ و منتشر شده است، داشته باشیم. دفاتری که در پیشانی نوشت اکثر آنها - به جز مواردی معدود - به شعری در تسبیح و ستایش ذات اقدس پروردگار بر نمی‌خوریم.
 آری، «توحید»، گوهری است که در شعر آیینی شاعران روزگار ما در حاشیه قرار گرفته و با کمال تأسف جای خود را به غالی‌گری و معصوم پرستی داده است. در حالی که شعر اصیل دینی و آیینی ما پیش و بیش از هر چیز باید مُبلغ توحید و یکتاپرستی باشد، چون شعار کلیدی و محوری اسلام و عصاره همه تعالیم قرآنی چیزی جز «لا اله الا الله» نیست.
 شعر آیینی ما باید رسانه‌ای برای معرفی گوهر و جوهر دین و آیینه‌ای برای تماشای سیمای «انسان کامل» باشد. انسانی که از رهگذر «یکتاپرستی» و «بندگی» به کمال می‌رسد – اینچنین باد.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7891/27/610461/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها