نگاهی به وضعیت افغانستان پس از مداخله ایالات متحده
زخم دموکراسی امریکایی بر تن همسایه شرقی
محمدعلی حسننیا
دکترای علوم سیاسی
زلمای خلیلزاد، نماینده ویژه امریکا در امور افغانستان در مصاحبهای که یکماه بعد از ورود طالبان به کابل داشت، اعلام کرد که «امریکا موافق برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال 2019 در افغانستان نبود و میخواست با طالبان کنار آمده تا یک دولت موقت تشکیل شود».
پس از عملیات موسوم به آزادی بلند مدت که امریکا در سال 2001 و بعد از حملات 11 سپتامبر افغانستان را اشغال کرد، کنفرانسی در بن آلمان برگزار شد که تمام مخالفان طالبان و رهبران جهادی که بالغ بر سه دهه در جنگ حضور داشته و علیه شوروی و بعدها طالبها میجنگدیدند، حضور داشتند. در این کنفرانس که به طراحی امریکا برگزار شد، یک دولت موقت برای اداره امور کابل انتخاب شد که بعدها این دولت مقدمات برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و پارلمان را انجام دهد.
کابینهای به رهبری حامد کرزای، ۳۰ کرسی داشت که با توجه به ترکیب قومی میان گروههای سیاسی افغان، تقسیم شد. از این جمع، یازده کرسی به پشتوها رسید، هشت کرسی را تاجیکها تصاحب کردند، پنج کرسی دیگر به هزارهها داده شد، سه کرسی به افراد وابسته به قوم ازبک تعلق گرفت و بقیه کرسیها به سایر اقلیتهای قومی رسید.
حکومت موقت در کنار اینکه مسئولیت متمرکزسازی قدرت در افغانستان را به عهده داشت، بر اساس موافقتنامه بن موظف شده بود که مسئولیتهای دیگری را نیز در راستای بهترسازی وضعیت اجتماعی و سیاسی به انجام برساند.
در حقیقت مبنای وجودی کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی مفاد نشست بن است. بر همین مبنا رئیس جمهور کرزای در سال 1382 با صدور فرمانی این کمیسیون را ایجاد کرد. هدف از ایجاد این کمیسیون، تغییر در ابعاد گوناگون حقوقی، فرهنگی، مدیریتی، ساختاری، منابع بشری، فنی و ظرفیتی سازمانهای خدمات ملکی افغانستان در جهت معیاریسازی این سازمانها برای ارائه خدمات معیاری عنوان شده است.
امریکا در کنفرانس بن آلمان یک مدل دولت موقت را به مردم افغانستان تحمیل کرد تا بدین وسیله بعدها بتواند در دولت آینده این کشور نفوذ تام داشته باشد.
برگزاری لویه جرگه اضطراری برای تشکیل دولت انتقالی، دومین دستاورد مهم کنفرانس بن 2001 است. تشکیل کمیسیونی برای برگزاری لویه جرگه اضطراری و برگزاری این جرگه برای تشکیل دولت انتقالی، از جمله موضوعات مورد تعهد رهبران شرکت کننده در کنفرانس بن بود.
لویه جرگه (قانون اساسی افغانستان) اضطراری که از تاریخ (20/3/1381 – 28/3/1381) در تالار خیمه لویه جرگه در کابل برگزار شد، یکی از تاریخیترین رخدادهای افغانستان و از دستاوردهای مثبت افغانستان محسوب میشود. زیرا این جرگه از این جهت ارزش داشت که در چند دهه اخیر تاریخ افغانستان، برای اولین بار بود که بیش از یک هزار و پانصد نفر از افغانها با زبانی غیر از زبان تفنگ در رابطه با تعیین سرنوشت سیاسی کشور به بحث میپرداختند. شرکت کنندگان در لویه جرگه اضطراری رئیس دولت انتقالی افغانستان را انتخاب کردند. حامد کرزای رئیس اداره موقت در رقابت با دکتر مسعوده جلال، توانست آرای بیشتر شرکت کنندگان در این جرگه را به دست بیاورد.
لویه جرگه میراثی از قدیم برای افغانهاست که مؤسس این کشور از این طریق انتخاب شده است، ولی امریکا از این لویه جرگه بیشتر برای رسیدن به اهداف خود از جمله آزادی زندانیان طالبان و سقوط دولت کابل استفاده کرد.
اما برگزاری لویه جرگه که سابقه قدیمی در افغانستان دارد و احمدشاه ابدالی مؤسس افغانستان کنونی هم که از این طریق انتخاب شد، برای امریکا ارزش آنچنانی نداشت و شروع به دخالت در امور انتخابات و مدل برگزاری آن کرد. در تمام انتخابات ریاست جمهوری که در دو دهه گذشته در افغانستان برگزار شده این موضوع مستتر وجود دارد که واشنگتن با دخالت در امور انتخابات قصد دارد گزینه مطلوب خودش را بر مسند کار بیاورد.
نخستین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در سال 1383 و سه سال بعد از حمله امریکا به افغانستان برگزار شد. اولین دخالت امریکا برای تحقق یک دموکراسی غربی به سبک واشنگتنی در این انتخابات رخ داد. آن زمان که هنوز کمیسیون مستقل انتخابات تشکیل نشده بود، با نظارت یک سازمانی به نام «سازمان مشترک انتخابات» که معاون آن یک امریکایی به نام «ری کندی» بود برگزار شد. پس از اتهام تقلب در انتخابات، حداقل 15 کاندیدا این انتخابات را تحریم کردند. اما هنگامی که سازمان ملل اعلام کرد که هیأت مستقل سه نفره برای بررسی تقلب و بینظمی در روز انتخابات را تشکیل میدهد، لغو شد. این هیأت را یک دیپلمات سابق کانادایی، یک کارشناس انتخابات سوئدی و یک نماینده از طرف اتحادیه اروپا تشکیل میدادند.
این انتخابات که زیر نظر سازمانهای امریکایی و اتحادیه اروپا برگزار میشد، بسیار مورد نقد داوطلبان دیگر غیر از حامد کرزای قرار گرفت. معترضان، پاک شدن جوهر رنگی رأیدهندگان و دخالت پلیس و نیروهای خارجی به نفع حامد کرزای را دلایل اعتراض به وجود تقلب در این انتخابات، بیان کردند و خواهان تحریم انتخابات و نتایج آن شدند. سازمان امنیت و همکاری اروپا و مقامات انتخاباتی بر صحت این انتخابات تأکید داشتند. این انتخابات به هر عنوانی بود برگزار شد و حامد کرزای با به دست آوردن 55 درصد آرا در رده اول قرار گرفت و یونس قانونی رهبر جهادی تاجیک و محمد محقق فرمانده جهادی هزاره در ردههای بعدی قرار گرفتند.
این انتخابات و دخالتهای امریکا برای تحقق دموکراسی مدنظر خود در افغانستان تازه ابتدای کار بود. دومین انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان سال 1388 برگزار شد که شروع مناقشههای بعدی در کابل بود. امریکا با دخالت در سیستم انتخاباتی افغانستان قصد داشت که انتخابات الکترونیکی در این کشور برگزار کند که تمام سرورهای اصلی آن در اختیار امریکا بود. البته این موضوع به انتخابات 88 نرسید. واشنگتن که ابقای حامد کرزای در مقام ریاست جمهوری را به انتخاب عبدالله عبدالله، فرمانده جهادی تاجیک و معاون شهید احمد شاه مسعود ترجیح میداد، دوباره با دخالتهایش باعث ایجاد شائبه تقلب در انتخابات شد.
در انتخابات ریاست جمهوری سال 88، 93 و 98 افغانستان همواره بحث تقلب در انتخابات مطرح شد و امریکا به عنوان میانجی عمل کرد و در آخر پیروزی دولت موردنظر خودش را برای عدم دستیابی نیروها و رهبران جهادی به مسند کشور محقق ساخت.
در برخی شبکههای اجتماعی و اینترنت که آن زمان به صورت محدود در افغانستان وجود داشت تصاویری از تقلب و پر کردن صندوقهای رأی توسط برخی افراد نزدیک به امریکا منتشر شد. در دور اول انتخابات حامد کرزای توانست رأی بیشتری نسبت به عبدالله عبدالله بیاورد. بعد از اعتراضهای شدید عبدالله از روند انتخابات دوباره آرا بررسی شد و رأی کرزای کمتر شده و انتخابات به دور دوم کشیده شد. این موضوع هم با دخالتهای دولت اوباما و شخص خلیل زاد اتفاق افتاد! شدت تقلب و دخالت امریکا در انتخابات سال 88 به حدی بود که عبدالله عبدالله از شرکت در دور دوم انتخابات انصراف داد و در آن شرکت نکرد و دوباره حامد کرزای به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد.
این روند با زمینه دموکراسی امریکا ادامه داشت و در انتخابات ریاست جمهوری سال 1393 هم ظهور و بروز پیدا کرد. حال امریکا با توسل به کمیسیون مستقل انتخابات که در افغانستان ایجاد شده بود کار خودش را پیش میبرد. کمیسیونی که اکثر افراد مؤثر در سیستم آن دانش آموختگان دانشگاههای امریکایی بودند. انتخابات در دور اول برگزار شد و عبدالله عبدالله و اشرف غنی به دور دوم انتخابات راه یافتند. برخلاف تمام نظرسنجیها و عقیده کارشناسان در اعلام نتایج مشخص شد که اشرف غنی از عبدالله پیش است. بلافاصله عبدالله عبدالله اعلام تقلب کرده و اسناد خود را درباره این موضوع منتشر کرد که سبب استعفای بسیاری از اعضای کمیسیون مستقل انتخابات شد. امریکا که در حال رصد صحنه انتخابات بود و میدانست که آشوب بیشتر به آنها صدمه خواهد زد و توافق امنیتی امریکا و افغانستان با آمدن عبدالله عبدالله در معرض خطر قرار خواهد گرفت وارد عمل شد. جان کری به عنوان میانجیگر وارد عمل شد. با مشارکت کری قرار شد رأیها با هماهنگی دو ستاد بازشماری شده و رأیهای ناپاک جدا شود و توافقنامهای ملی برای تقسیم قدرت انجام شد. در میانه بازشماری روند اختلافها بالا گرفت، غنی از تقسیم قدرت در صورت پیروزی سر باز زد و ستاد عبدالله از روند بازشماری رأیها کناره گرفت.
امریکا با این ترفند، فرد مورد نظر خود را که دانش آموخته دانشگاه امریکایی بیروت بوده و سالها در سازمان ملل و در امریکا تدریس و کار میکرد را در مسند اول قرار داد و رهبران جهادی هم که از عبدالله عبدالله حمایت میکردند را ایجاد سمت «رئیس امور اجرایی» ساکت کرد. اوج دخالت و آشوب در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در سال 1398 بود. در این انتخابات که سیستم رأیگیری الکترونیکی و با ارائه سرورهای امارات برگزار شد، تقلب و عدم شرکت مردم به اوج خود رسید. بعدها «ستار سعادتی» رئیس کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان متهم به دریافت رشوه از امریکاییها و اشرف غنی شد تا در انتخابات تقلب کند. بعد از انتخابات دو مراسم تحلیف در کاخ ریاست جمهوری و کاخ سپیدار برگزار شد و غنی و عبدالله هر کدام جداگانه خود را رئیس جمهور اعلام کردند.
در مجموع دموکراسی مدنظر امریکا در افغانستان را میتوان بر اساس آمار و ارقام بررسی کرد. شهروندان افغانستان در نخستین انتخابات ریاستجمهوری در سال ۱۳۸۳، حدود ۸ میلیون و ۱۳۶ هزار و ۷۲۹ نفر در داخل و خارج کشور (در پاکستان و ایران) به پای صندوقهای رأی رفتند؛ اما این میزان در انتخابات دوم ریاستجمهوری در سال ۱۳۸۸ با کاهش ۴۷ درصدی به ۴ میلیون و ۲۸۴ هزار و ۴۳۲ اشتراککننده سقوط کرد.
مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در سال 83 از 8 میلیون افغانستانی به زیر دو میلیون نفر رسید و این میراث دموکراسی امریکا برای مردم افغانستان بود که بعد از دو دهه مشارکت قربانی اهداف واشنگتن در این کشور شدند.
میزان مشارکت شهروندان در سومین انتخابات ریاستجمهوری در سال ۱۳۹۳، دوباره پرشور شد و با افزایش ۳۵ درصدی نسبت به انتخابات ۱۳۸۸، این میزان به ۶ میلیون و ۶۲۴ هزار و ۶۷۷ نفر صعود کرد. انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۳ در دو دور برگزار شد که میزان رأیدهندگان در دور دوم با افزایش ۴٫۷ درصدی نسبت به دور اول، به ۶ میلیون و ۹۵۸ هزار و ۱۶۷ نفر رسید. در نخستین انتخابات افغانستان بالغ بر 8 میلیون افغانستانی شرکت کردند در صورتی که در انتخابات سال 98 این کشور تنها یک میلیون و 800 هزار نفر شرکت کردند که بنا به گفته برخی ناظران 400 هزار رأی هم با تقلب وارد صندوقها شده بود که نشان میدهد عاقبت دموکراسی امریکایی برای مردم افغانستان تنها تقلب بوده و در انتها حاکمیت طالبان را برای آنها از سوی امریکا به ارمغان آورد.
دکترای علوم سیاسی
زلمای خلیلزاد، نماینده ویژه امریکا در امور افغانستان در مصاحبهای که یکماه بعد از ورود طالبان به کابل داشت، اعلام کرد که «امریکا موافق برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال 2019 در افغانستان نبود و میخواست با طالبان کنار آمده تا یک دولت موقت تشکیل شود».
پس از عملیات موسوم به آزادی بلند مدت که امریکا در سال 2001 و بعد از حملات 11 سپتامبر افغانستان را اشغال کرد، کنفرانسی در بن آلمان برگزار شد که تمام مخالفان طالبان و رهبران جهادی که بالغ بر سه دهه در جنگ حضور داشته و علیه شوروی و بعدها طالبها میجنگدیدند، حضور داشتند. در این کنفرانس که به طراحی امریکا برگزار شد، یک دولت موقت برای اداره امور کابل انتخاب شد که بعدها این دولت مقدمات برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و پارلمان را انجام دهد.
کابینهای به رهبری حامد کرزای، ۳۰ کرسی داشت که با توجه به ترکیب قومی میان گروههای سیاسی افغان، تقسیم شد. از این جمع، یازده کرسی به پشتوها رسید، هشت کرسی را تاجیکها تصاحب کردند، پنج کرسی دیگر به هزارهها داده شد، سه کرسی به افراد وابسته به قوم ازبک تعلق گرفت و بقیه کرسیها به سایر اقلیتهای قومی رسید.
حکومت موقت در کنار اینکه مسئولیت متمرکزسازی قدرت در افغانستان را به عهده داشت، بر اساس موافقتنامه بن موظف شده بود که مسئولیتهای دیگری را نیز در راستای بهترسازی وضعیت اجتماعی و سیاسی به انجام برساند.
در حقیقت مبنای وجودی کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی مفاد نشست بن است. بر همین مبنا رئیس جمهور کرزای در سال 1382 با صدور فرمانی این کمیسیون را ایجاد کرد. هدف از ایجاد این کمیسیون، تغییر در ابعاد گوناگون حقوقی، فرهنگی، مدیریتی، ساختاری، منابع بشری، فنی و ظرفیتی سازمانهای خدمات ملکی افغانستان در جهت معیاریسازی این سازمانها برای ارائه خدمات معیاری عنوان شده است.
امریکا در کنفرانس بن آلمان یک مدل دولت موقت را به مردم افغانستان تحمیل کرد تا بدین وسیله بعدها بتواند در دولت آینده این کشور نفوذ تام داشته باشد.
برگزاری لویه جرگه اضطراری برای تشکیل دولت انتقالی، دومین دستاورد مهم کنفرانس بن 2001 است. تشکیل کمیسیونی برای برگزاری لویه جرگه اضطراری و برگزاری این جرگه برای تشکیل دولت انتقالی، از جمله موضوعات مورد تعهد رهبران شرکت کننده در کنفرانس بن بود.
لویه جرگه (قانون اساسی افغانستان) اضطراری که از تاریخ (20/3/1381 – 28/3/1381) در تالار خیمه لویه جرگه در کابل برگزار شد، یکی از تاریخیترین رخدادهای افغانستان و از دستاوردهای مثبت افغانستان محسوب میشود. زیرا این جرگه از این جهت ارزش داشت که در چند دهه اخیر تاریخ افغانستان، برای اولین بار بود که بیش از یک هزار و پانصد نفر از افغانها با زبانی غیر از زبان تفنگ در رابطه با تعیین سرنوشت سیاسی کشور به بحث میپرداختند. شرکت کنندگان در لویه جرگه اضطراری رئیس دولت انتقالی افغانستان را انتخاب کردند. حامد کرزای رئیس اداره موقت در رقابت با دکتر مسعوده جلال، توانست آرای بیشتر شرکت کنندگان در این جرگه را به دست بیاورد.
لویه جرگه میراثی از قدیم برای افغانهاست که مؤسس این کشور از این طریق انتخاب شده است، ولی امریکا از این لویه جرگه بیشتر برای رسیدن به اهداف خود از جمله آزادی زندانیان طالبان و سقوط دولت کابل استفاده کرد.
اما برگزاری لویه جرگه که سابقه قدیمی در افغانستان دارد و احمدشاه ابدالی مؤسس افغانستان کنونی هم که از این طریق انتخاب شد، برای امریکا ارزش آنچنانی نداشت و شروع به دخالت در امور انتخابات و مدل برگزاری آن کرد. در تمام انتخابات ریاست جمهوری که در دو دهه گذشته در افغانستان برگزار شده این موضوع مستتر وجود دارد که واشنگتن با دخالت در امور انتخابات قصد دارد گزینه مطلوب خودش را بر مسند کار بیاورد.
نخستین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در سال 1383 و سه سال بعد از حمله امریکا به افغانستان برگزار شد. اولین دخالت امریکا برای تحقق یک دموکراسی غربی به سبک واشنگتنی در این انتخابات رخ داد. آن زمان که هنوز کمیسیون مستقل انتخابات تشکیل نشده بود، با نظارت یک سازمانی به نام «سازمان مشترک انتخابات» که معاون آن یک امریکایی به نام «ری کندی» بود برگزار شد. پس از اتهام تقلب در انتخابات، حداقل 15 کاندیدا این انتخابات را تحریم کردند. اما هنگامی که سازمان ملل اعلام کرد که هیأت مستقل سه نفره برای بررسی تقلب و بینظمی در روز انتخابات را تشکیل میدهد، لغو شد. این هیأت را یک دیپلمات سابق کانادایی، یک کارشناس انتخابات سوئدی و یک نماینده از طرف اتحادیه اروپا تشکیل میدادند.
این انتخابات که زیر نظر سازمانهای امریکایی و اتحادیه اروپا برگزار میشد، بسیار مورد نقد داوطلبان دیگر غیر از حامد کرزای قرار گرفت. معترضان، پاک شدن جوهر رنگی رأیدهندگان و دخالت پلیس و نیروهای خارجی به نفع حامد کرزای را دلایل اعتراض به وجود تقلب در این انتخابات، بیان کردند و خواهان تحریم انتخابات و نتایج آن شدند. سازمان امنیت و همکاری اروپا و مقامات انتخاباتی بر صحت این انتخابات تأکید داشتند. این انتخابات به هر عنوانی بود برگزار شد و حامد کرزای با به دست آوردن 55 درصد آرا در رده اول قرار گرفت و یونس قانونی رهبر جهادی تاجیک و محمد محقق فرمانده جهادی هزاره در ردههای بعدی قرار گرفتند.
این انتخابات و دخالتهای امریکا برای تحقق دموکراسی مدنظر خود در افغانستان تازه ابتدای کار بود. دومین انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان سال 1388 برگزار شد که شروع مناقشههای بعدی در کابل بود. امریکا با دخالت در سیستم انتخاباتی افغانستان قصد داشت که انتخابات الکترونیکی در این کشور برگزار کند که تمام سرورهای اصلی آن در اختیار امریکا بود. البته این موضوع به انتخابات 88 نرسید. واشنگتن که ابقای حامد کرزای در مقام ریاست جمهوری را به انتخاب عبدالله عبدالله، فرمانده جهادی تاجیک و معاون شهید احمد شاه مسعود ترجیح میداد، دوباره با دخالتهایش باعث ایجاد شائبه تقلب در انتخابات شد.
در انتخابات ریاست جمهوری سال 88، 93 و 98 افغانستان همواره بحث تقلب در انتخابات مطرح شد و امریکا به عنوان میانجی عمل کرد و در آخر پیروزی دولت موردنظر خودش را برای عدم دستیابی نیروها و رهبران جهادی به مسند کشور محقق ساخت.
در برخی شبکههای اجتماعی و اینترنت که آن زمان به صورت محدود در افغانستان وجود داشت تصاویری از تقلب و پر کردن صندوقهای رأی توسط برخی افراد نزدیک به امریکا منتشر شد. در دور اول انتخابات حامد کرزای توانست رأی بیشتری نسبت به عبدالله عبدالله بیاورد. بعد از اعتراضهای شدید عبدالله از روند انتخابات دوباره آرا بررسی شد و رأی کرزای کمتر شده و انتخابات به دور دوم کشیده شد. این موضوع هم با دخالتهای دولت اوباما و شخص خلیل زاد اتفاق افتاد! شدت تقلب و دخالت امریکا در انتخابات سال 88 به حدی بود که عبدالله عبدالله از شرکت در دور دوم انتخابات انصراف داد و در آن شرکت نکرد و دوباره حامد کرزای به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد.
این روند با زمینه دموکراسی امریکا ادامه داشت و در انتخابات ریاست جمهوری سال 1393 هم ظهور و بروز پیدا کرد. حال امریکا با توسل به کمیسیون مستقل انتخابات که در افغانستان ایجاد شده بود کار خودش را پیش میبرد. کمیسیونی که اکثر افراد مؤثر در سیستم آن دانش آموختگان دانشگاههای امریکایی بودند. انتخابات در دور اول برگزار شد و عبدالله عبدالله و اشرف غنی به دور دوم انتخابات راه یافتند. برخلاف تمام نظرسنجیها و عقیده کارشناسان در اعلام نتایج مشخص شد که اشرف غنی از عبدالله پیش است. بلافاصله عبدالله عبدالله اعلام تقلب کرده و اسناد خود را درباره این موضوع منتشر کرد که سبب استعفای بسیاری از اعضای کمیسیون مستقل انتخابات شد. امریکا که در حال رصد صحنه انتخابات بود و میدانست که آشوب بیشتر به آنها صدمه خواهد زد و توافق امنیتی امریکا و افغانستان با آمدن عبدالله عبدالله در معرض خطر قرار خواهد گرفت وارد عمل شد. جان کری به عنوان میانجیگر وارد عمل شد. با مشارکت کری قرار شد رأیها با هماهنگی دو ستاد بازشماری شده و رأیهای ناپاک جدا شود و توافقنامهای ملی برای تقسیم قدرت انجام شد. در میانه بازشماری روند اختلافها بالا گرفت، غنی از تقسیم قدرت در صورت پیروزی سر باز زد و ستاد عبدالله از روند بازشماری رأیها کناره گرفت.
امریکا با این ترفند، فرد مورد نظر خود را که دانش آموخته دانشگاه امریکایی بیروت بوده و سالها در سازمان ملل و در امریکا تدریس و کار میکرد را در مسند اول قرار داد و رهبران جهادی هم که از عبدالله عبدالله حمایت میکردند را ایجاد سمت «رئیس امور اجرایی» ساکت کرد. اوج دخالت و آشوب در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در سال 1398 بود. در این انتخابات که سیستم رأیگیری الکترونیکی و با ارائه سرورهای امارات برگزار شد، تقلب و عدم شرکت مردم به اوج خود رسید. بعدها «ستار سعادتی» رئیس کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان متهم به دریافت رشوه از امریکاییها و اشرف غنی شد تا در انتخابات تقلب کند. بعد از انتخابات دو مراسم تحلیف در کاخ ریاست جمهوری و کاخ سپیدار برگزار شد و غنی و عبدالله هر کدام جداگانه خود را رئیس جمهور اعلام کردند.
در مجموع دموکراسی مدنظر امریکا در افغانستان را میتوان بر اساس آمار و ارقام بررسی کرد. شهروندان افغانستان در نخستین انتخابات ریاستجمهوری در سال ۱۳۸۳، حدود ۸ میلیون و ۱۳۶ هزار و ۷۲۹ نفر در داخل و خارج کشور (در پاکستان و ایران) به پای صندوقهای رأی رفتند؛ اما این میزان در انتخابات دوم ریاستجمهوری در سال ۱۳۸۸ با کاهش ۴۷ درصدی به ۴ میلیون و ۲۸۴ هزار و ۴۳۲ اشتراککننده سقوط کرد.
مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در سال 83 از 8 میلیون افغانستانی به زیر دو میلیون نفر رسید و این میراث دموکراسی امریکا برای مردم افغانستان بود که بعد از دو دهه مشارکت قربانی اهداف واشنگتن در این کشور شدند.
میزان مشارکت شهروندان در سومین انتخابات ریاستجمهوری در سال ۱۳۹۳، دوباره پرشور شد و با افزایش ۳۵ درصدی نسبت به انتخابات ۱۳۸۸، این میزان به ۶ میلیون و ۶۲۴ هزار و ۶۷۷ نفر صعود کرد. انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۳ در دو دور برگزار شد که میزان رأیدهندگان در دور دوم با افزایش ۴٫۷ درصدی نسبت به دور اول، به ۶ میلیون و ۹۵۸ هزار و ۱۶۷ نفر رسید. در نخستین انتخابات افغانستان بالغ بر 8 میلیون افغانستانی شرکت کردند در صورتی که در انتخابات سال 98 این کشور تنها یک میلیون و 800 هزار نفر شرکت کردند که بنا به گفته برخی ناظران 400 هزار رأی هم با تقلب وارد صندوقها شده بود که نشان میدهد عاقبت دموکراسی امریکایی برای مردم افغانستان تنها تقلب بوده و در انتها حاکمیت طالبان را برای آنها از سوی امریکا به ارمغان آورد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه