از بخشیدن خود تا دیگران/14
شبهایی که میشود به بخشش بیشتر فکر کرد
آزاده سهرابی
روانشناس
نـقـل شـده روزی ابـوهریره نزد امام علی علیه السلام آمد و سخنان ناروایی دربـاره آن حـضـرت گـفـت. فـردای آن روز شرفیاب شد و خواستههایی را خدمت حضرت مطرح کـرد. حضرت علی(ع) همه آنها را برآورده ساخت. این کار امام بر برخی اصحاب گران آمد و موجب اعتراض آنان شد. آن حضرت به ایشان فرمود: (اِنّی لاََسْتَحْیی آن یغْلِبَ جَهْلُهُ عِلْمی وَ ذَنْبُهُ عَفْوی وَ مسألتهُ جُودی) مـن از ایـنـکه نادانی او بر علمم، گناه او بر عفوم و درخواست او بر بخشایشم چیره شود، شرم میکنم.
شاید نکته کلیدی این نقل از امام این باشد که بیندیشیم چقدر خطای کسی بزرگتر از بخشندگی ما نزد خودمان تفسیر میشود. این مسأله از این جهت مهم است که در صورتی که ما عزت نفس کافی داشته باشیم بخشندگی خود را در اولویت خطای دیگری قرار میدهیم. در 13 شماره گذشته در این مجال درباره ابعاد متعدد بخشش صحبت کردیم. از این موضوع که بخشش امری فردی و به اختیار است، از اینکه فرد باید حق نبخشیدن داشته باشد، از اینکه چگونه بخشش باید صورت بگیرد تا واقعی و صادقانه باشد، از اینکه چه ویژگیهایی در افراد باعث میشود بخشنده باشند، درباره رابطه بخشش و افسردگی و استرس گفتیم، درباره سبک فرزندپروری که در آن بخشندگی در کودکان رشد یابد و این مسأله چه تأثیری در آینده کودکان دارد. اینکه بخشش میتواند انسان را از مسیر خشم رهایی بخشد و بیش از خطاکار برای فرد آسیب دیده کارکرد معنادار روانی دارد. بهزیستی روانی فردی که میتواند ببخشد بالاتر از فردی است که توانایی بخشیدن ندارد و خشم و کینه و خاطره آسیب را سالها با خود حمل میکند. هر چند بخشش چیزی بیش از رها کردن آسیب و فرد آسیب زننده و حقی که ناحق شده است. در بخشش باید برای طرف مقابل طلب نیکی هم بشود. حالا در شماره آخر این سلسله یادداشت به شبهای قدر رسیدهایم. شبهایی که برای مسلمانان نقطه کلیدی اش طلب بخشش از پروردگار و کسب رضایت او از اعمالمان است. شبهایی که خداوند قهار و جبار در برترین مرتبه غفار و رحیم نزد بندگانش میایستد و درهای بخشش را باز میکند. در متون اسلامی هم عفو در برابر انتقام به کار رفته است. در انتقام هیچ میلی به هدایت طرف مقابل نیست و آنچه اولویت دارد فرونشاندن آتش خشم است هرچند در بیشتر مواقع این خشم هم با انتقام کاهش نمییابد. نکته مهمتر در این میان این است که در بخشش خداوند نیز آمرزش نصیب فرد خطاکار میشود و عقوبت حقی که ناحق کرده نادیده گرفته نمیشود و فرد اگر مجازاتی باید بشود یا آن ناحق را جبران کند بر سر جای خود باقی است.
از نظر روانشناسی نیز در موضوع بخشش حرف این نیست که فردی که آسیبی زده از مجازات فرار کند و... بلکه هدف رهایی فرد آسیب دیده از خشمی است که درونش جریان دارد و گاه زندگی او را مختل میکند. باز هم نکته در خور تأمل این است که باید به شکل واضحی فرد بتواند خشم خود را تجربه کند و آن را انکار نکند و با تجربه این خشم درون خود متوجه شود چه میزان انرژی روانی از او گرفته میشود و بخواهد آن انرژی را در مسیر دیگری هدایت کند و بخشش نقطهای است که این تغییر مسیر را ایجاد میکند. قطاری را در نظر بگیرید که با سرعت دارد حرکت میکند و قطار دیگری نیز با همان سرعت در حال حرکت در مسیر رو به رو است. اگر سوزنبان بموقع مسیر ریلی یکی از قطارها را تغییر ندهد یک فاجعه رخ خواهد داد. درون ما هم احساسهای زیادی مانند همین قطارها با سرعت در حرکت هستند و سوزنبانی وظیفه دارد مدام این ریلها را تغییر دهد تا احساسها در مسیری امن حرکت کنند. خلل در کار این سوزنبان میتواند به یک فاجعه ختم شود. خشمهایی که به افسردگی یا اضطراب میرسند شاید نتیجه درست کار نکردن این مسیر باشد. بخشش یکی از نقطههای مهم تغییر این ریلگذاری هاست. کمی به بخشش این شبها بیشتر فکر کنیم.
روانشناس
نـقـل شـده روزی ابـوهریره نزد امام علی علیه السلام آمد و سخنان ناروایی دربـاره آن حـضـرت گـفـت. فـردای آن روز شرفیاب شد و خواستههایی را خدمت حضرت مطرح کـرد. حضرت علی(ع) همه آنها را برآورده ساخت. این کار امام بر برخی اصحاب گران آمد و موجب اعتراض آنان شد. آن حضرت به ایشان فرمود: (اِنّی لاََسْتَحْیی آن یغْلِبَ جَهْلُهُ عِلْمی وَ ذَنْبُهُ عَفْوی وَ مسألتهُ جُودی) مـن از ایـنـکه نادانی او بر علمم، گناه او بر عفوم و درخواست او بر بخشایشم چیره شود، شرم میکنم.
شاید نکته کلیدی این نقل از امام این باشد که بیندیشیم چقدر خطای کسی بزرگتر از بخشندگی ما نزد خودمان تفسیر میشود. این مسأله از این جهت مهم است که در صورتی که ما عزت نفس کافی داشته باشیم بخشندگی خود را در اولویت خطای دیگری قرار میدهیم. در 13 شماره گذشته در این مجال درباره ابعاد متعدد بخشش صحبت کردیم. از این موضوع که بخشش امری فردی و به اختیار است، از اینکه فرد باید حق نبخشیدن داشته باشد، از اینکه چگونه بخشش باید صورت بگیرد تا واقعی و صادقانه باشد، از اینکه چه ویژگیهایی در افراد باعث میشود بخشنده باشند، درباره رابطه بخشش و افسردگی و استرس گفتیم، درباره سبک فرزندپروری که در آن بخشندگی در کودکان رشد یابد و این مسأله چه تأثیری در آینده کودکان دارد. اینکه بخشش میتواند انسان را از مسیر خشم رهایی بخشد و بیش از خطاکار برای فرد آسیب دیده کارکرد معنادار روانی دارد. بهزیستی روانی فردی که میتواند ببخشد بالاتر از فردی است که توانایی بخشیدن ندارد و خشم و کینه و خاطره آسیب را سالها با خود حمل میکند. هر چند بخشش چیزی بیش از رها کردن آسیب و فرد آسیب زننده و حقی که ناحق شده است. در بخشش باید برای طرف مقابل طلب نیکی هم بشود. حالا در شماره آخر این سلسله یادداشت به شبهای قدر رسیدهایم. شبهایی که برای مسلمانان نقطه کلیدی اش طلب بخشش از پروردگار و کسب رضایت او از اعمالمان است. شبهایی که خداوند قهار و جبار در برترین مرتبه غفار و رحیم نزد بندگانش میایستد و درهای بخشش را باز میکند. در متون اسلامی هم عفو در برابر انتقام به کار رفته است. در انتقام هیچ میلی به هدایت طرف مقابل نیست و آنچه اولویت دارد فرونشاندن آتش خشم است هرچند در بیشتر مواقع این خشم هم با انتقام کاهش نمییابد. نکته مهمتر در این میان این است که در بخشش خداوند نیز آمرزش نصیب فرد خطاکار میشود و عقوبت حقی که ناحق کرده نادیده گرفته نمیشود و فرد اگر مجازاتی باید بشود یا آن ناحق را جبران کند بر سر جای خود باقی است.
از نظر روانشناسی نیز در موضوع بخشش حرف این نیست که فردی که آسیبی زده از مجازات فرار کند و... بلکه هدف رهایی فرد آسیب دیده از خشمی است که درونش جریان دارد و گاه زندگی او را مختل میکند. باز هم نکته در خور تأمل این است که باید به شکل واضحی فرد بتواند خشم خود را تجربه کند و آن را انکار نکند و با تجربه این خشم درون خود متوجه شود چه میزان انرژی روانی از او گرفته میشود و بخواهد آن انرژی را در مسیر دیگری هدایت کند و بخشش نقطهای است که این تغییر مسیر را ایجاد میکند. قطاری را در نظر بگیرید که با سرعت دارد حرکت میکند و قطار دیگری نیز با همان سرعت در حال حرکت در مسیر رو به رو است. اگر سوزنبان بموقع مسیر ریلی یکی از قطارها را تغییر ندهد یک فاجعه رخ خواهد داد. درون ما هم احساسهای زیادی مانند همین قطارها با سرعت در حرکت هستند و سوزنبانی وظیفه دارد مدام این ریلها را تغییر دهد تا احساسها در مسیری امن حرکت کنند. خلل در کار این سوزنبان میتواند به یک فاجعه ختم شود. خشمهایی که به افسردگی یا اضطراب میرسند شاید نتیجه درست کار نکردن این مسیر باشد. بخشش یکی از نقطههای مهم تغییر این ریلگذاری هاست. کمی به بخشش این شبها بیشتر فکر کنیم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه